آیا ثبت اختراع به نام هوش مصنوعی درست است؟
سیستم ثبت اختراع مبتنی بر این مفروضه است که مخترع، همیشه انسان است. اختراعات تولیدشده به دست ماشینها به قوانین IP و توافق بینالمللی جدیدی نیاز دارند. در سال 2020، یک الگوریتم یادگیری ماشینی به پژوهشگران کمک کرد آنتیبیوتیک بسیار قدرتمندی تولید کنند. در این تولید، ثبت اختراع به نام هوش مصنوعی رقم نخورد. هوش مصنوعی تاکنون در ساخت واکسن، طراحی دارو، کشف مواد، فناوری فضا و طراحی کشتی نیز به ما کمک کرده است. در آیندهای نه چندان دور، شاهد اختراعات هوش مصنوعی خواهیم بود؛ این پدیده، علیرغم تمام مزایایی که به همراه دارد، تهدیدی بزرگ به سیستمهای ثبت اختراع وارد میکند.
قوانین ثبت اختراع بر پایه این فرض بنا شدهاند که مخترعین، انسان هستند؛ به همین دلیل، در حال حاضر نمیتواند موقعیتهایی را مدیریت کند که مخترع، ماشین است. تاکنون بیش از 100 کشور با درخواستهای ثبت اختراعی روبهرو شدهاند که هوش مصنوعی را به عنوان مخترع معرفی میکنند و اندیشیدن در این خصوص که آیا باید ثبت اختراع به نام هوش مصنوعی باشد یا نه، بینتیجه میماند. چندین گروه مشغول ارزیابی نظرات عمومی (در ایالات متحده، اروپا و بریتانیا) در رابطه با هوش مصنوعی و قوانین IP (دارایی ذهنی) هستند.
اگر دادگاهها و دولتها به این نتیجه برسند که اختراعات هوش مصنوعی را نمیتوان ثبت کرد، عواقب سنگینی پیش رو خواهد بود. سرمایهگذاران و کسبوکارها انگیزهای برای ادامه پژوهش و تقویت اختراعات هوش مصنوعی نخواهند داشت، چون سودی از این کار به دست نمیآورند. در نهایت، جامعه از اختراعاتی ارزشمند و حتی حیاتی، بیبهره میماند، فقط به این دلیل که باید در مورد ثبت اختراع به نام هوش مصنوعی چه کرد.
به جای تعمیم اجباری قوانین قدیمی ثبت اختراع به فناوریهای جدید، دولتها میتوانند قوانین سفارشی IP برای هوش مصنوعی طراحی کنند که حمایت و محافظت لازم را از اختراعات تولیدشده به دست این فناوری به عمل میآورند. به علاوه، با ایجاد توافقی بینالمللی، کشورها میتوانند از مطابقت این قوانین با استانداردها مطمئن شوند و هرگونه تعارض و مشکلی را به صورت کارآمد حل کنند. در این میان، وظیفه پژوهشگران آگاهیبخشی به هر دوی این رویکردهاست.
توافقنامه TRIPS در مورد اختراعات
بدیهی است افرادی که در تدوین اولین قوانین ثبت اختراع، یعنی اساسنامه ثبت اختراع ونیز (سال 1474)، نقش داشتند، تصور نمیکردند روزی ماشینها بتوانند مخترع باشند. انجمن محافظت از داراییهای صنعتی پاریس (سال 1883)، که اساس سیستم بینالمللی ثبت اختراع را بنا کرده است، این موضوع را مدنظر قرار نداده است. حتی در سال 1994 که سازمان تجارت جهانی نسخه نهایی توافقنامه TRIPS (جنبههای تجاری حقوق مرتبط با داراییهای ذهنی) را ارائه داد، اختراع به دست هوش مصنوعی و ثبت اختراع به نام هوش مصنوعی، پدیدهای دور از ذهن به نظر میرسید.
توافقنامه TRIPS در مورد اختراعات «از همه اختراعات، چه محصول و چه فرایند، در هر حوزهای از فناوری، پشتیبانی میکند؛ به شرطی که جدید باشند، گامی نوآورانه به شمار بروند و قابلیت کاربرد صنعتی داشته باشند.» هر یک از عبارات «اختراعات»، «جدید»، «گام نوآورانه» و «کاربرد صنعتی» معنای قانونی خاصی دارند. اگر هر کدام از این شرایط برآورده نشوند، اختراع موردنظر قابلیت ثبت را نخواهد داشت.
به بیان کلی، همه اختراعات باید شرایط زیر را برآورده کنند، تا تحت حمایت قوانین ثبت اختراع قرار بگیرند:
- اختراعی که به دست یک یا چند مخترع ساخته شده است. این اختراع میتواند محصول، فرایند یا روشی در هر یک از حوزههای فناوری باشد.
- اختراعی جدید باشد؛ یعنی تاکنون وجود نداشته باشد.
- گامی نوآورانه یا غیرواضح باشد. از نظر شخصی که مهارت و دانش عمومی کافی از حوزه مربوطه دارد، اختراع نباید واضح و آشکار به نظر برسد.
- قابلیت کاربرد صنعتی داشته باشد. اختراع باید در صنعت ساخته شود یا در آن به کار برود یا ارزش اقتصادی چشمگیری داشته باشد.
اصول فوق در سال ۱۹۹۴ در توافقنامه TRIPS در مورد اختراعات به تصویب رسیده است و هر 164 عضو سازمان تجارت جهانی باید از آنها پیروی کنند.
به مشکل برخوردن موضوع ثبت اختراع به نام هوش مصنوعی، پیشتر هم در قالب ثبت اختراع با ظهور فناوریهای جدید ایجاد شده بود. برای مثال، آیا میتوان توالیهای ژنتیکی را در این سیستم ثبت کرد؟ پرسش اصلی اینجاست که آیا اصلاً میتوان آنها را اختراع نامید؟ به عنوان نمونه، جدال دادگاهی 3 ساله بین انجمن آسیبشناسی مولکولی آمریکا و شرکت ژنتیک میریاد را در نظر بگیرید که در انتها، با حکم دیوان عالی کشور به اتمام رسید: در سال 2013، دیوان عالی اعلام کرد توالیهای ژنتیکی انسانی بهتنهایی قابلیت ثبت به عنوان اختراع را ندارند، چون اطلاعات ژنتیکی محصول طبیعت است و نه اختراع انسان.
چالشی که اختراعات این فناوری و ثبت اختراع به نام هوش مصنوعی پیش روی سیستم ثبت اختراع قرار میدهند، متفاوت است؛ چون پرسش اصلی در مورد مخترع است، نه اختراع. به بیان دیگر، دفاتر ثبت اختراع باید پاسخی برای این پرسش پیدا کنند که آیا مخترع حتماً باید انسان باشد؟ اگر هوش مصنوعی بتواند به عنوان مخترع ثبت شود، این احتمال ترسناک وجود دارد که اختراعات این فناوری به زودی بر اختراعات بشر غلبه پیدا کنند.
مشکل دیگر از این هم بنیادیتر است. معیار «گام نوآورانه» در توافقنامه TRIPS در مورد اختراعات زمانی برآورده میشود که اختراع به نظر متخصص حوزه مربوطه، «غیرواضح» باشد. اگر ارزیاب به این نتیجه برسد که اختراع واضح نبوده است، محصول موردنظر یک گام دیگر به ثبت اختراع نزدیکتر میشود.
اگر دانش و مهارت هوش مصنوعی از انسانها پیشی بگیرد، ارزیاب چطور میتواند واضح یا غیرواضح بودن اختراعات این فناوری را بررسی کند؟ از سوی دیگر، اگر یک سیستم هوش مصنوعی را برای ایفای نقش ارزیاب آماده کنیم، باید بر اساس تمام اطلاعات موجود در حوزههای تخصصی آن را آموزش دهیم؛ بدین ترتیب، بدنهای عظیم از دانش به وجود میآید که در مقابل آن، هیچ اختراعی «جدید» و «غیرواضح» به نظر نمیرسد. به علاوه، اگر چنین ابزارهایی که ثبت اختراع به نام هوش مصنوعی برای آن انجام نشده است، در دسترس عموم قرار بگیرند، معیار «گام نوآورانه» بهسختی برآورده میشود. به بیان دیگر، هیچ اختراعی قابلیت ثبت نخواهد داشت. به همین دلیل است که سراسر سیستم و قوانین ثبت اختراع را باید مورد تجدیدنظر قرار داد.
تلاش برای ثبت اختراع به نام هوش مصنوعی
آنچه مسائل مذکور را در کانون توجهات قرار داد، سیستم هوش مصنوعی DABUS (دستگاه راهاندازی خودکار ادراک مشترک) بود. استفن تالر، رئیس شرکت هوش مصنوعی Imagination Engine و سازنده DABUS، معتقد است که این سیستم یک محفظه نگهدارنده غذا و یک چراغ قوه جدید برای مواقع اورژانسی اختراع کرده است.
اختراعات این سیستم شاید قابل ملاحظه به نظر نرسند، اما پیامدهایی بسیار جدی و گسترده به دنبال داشتند. در سال 2018، وکلای تالر به دفاتر ثبت اختراع، در کشورهای گوناگون، درخواست ثبت اختراع فرستادند و در این درخواستها، DABUS را به عنوان مخترع معرفی کردند و تلاش برای ثبت اختراع به نام هوش مصنوعی را ادامه دادند. پروندههایی از این دست، سنگ محک خوبی برای سنجش کارآمدی قوانین فعلی در اختراعات هوش مصنوعی به شمار میروند، چون دفاتر ثبت اختراع و دادگاهها مجبورند بر اساس قوانین فعلی حکم صادر کنند.
تاکنون، دفاتر ثبت اختراع ایالات متحده، بریتانیا، اروپا، کره جنوبی، تایوان، نیوزیلند و استرالیا، اینگونه درخواستها را رد کردهاند و تلاش برای ثبت اختراع به نام هوش مصنوعی به جایی نرسیده است. به چالش کشیدن این تصمیمات نیز سرانجامی نداشته است، چون حکم نهایی دادگاهها مبنی بر این است که مخترع باید انسان باشد. تنها یکی از دادگاههای آلمان نقش سیستم هوش مصنوعی را به رسمیت شناخت و اعلام کرد که میتواند تالر را به عنوان مخترع ثبت و ذکر کند که او DABUS را به سمت این اختراع هدایت کرده است، ولی در نهایت تلاش برای ثبت اختراع به نام هوش مصنوعی بینتیجه ماند.
در غیاب قوانین لازم برای ارزیابی اختراعات هوش مصنوعی، دفاتر ثبت اختراع و قاضیها باید قوانین فعلی را تفسیر کرده و تا حد امکان، به شرایط جدید تعمیم دهند. این وضعیت به هیچوجه ایدهآل نیست و دولتها باید تدوین قوانین جدید متناسب با اختراعات هوش مصنوعی را آغاز کنند. در شروع مسیر میتوان از سه پیشنهاد ذیل بهره برد:
دقت، بررسی و مشورت
پیش از هر چیز، دولتها و سازمانهای چندجانبه که در تدوین سیاستهای ثبت اختراع نقش دارند (همچون سازمان تجارت جهانی) باید مسائل، شواهد و دیدگاههای مربوطه را به صورت سیستماتیک بررسی کنند. این موجودیتها میبایست با ذینفعان، دفاتر ثبت اختراع، بدنههای حرفهای متشکل از متخصصان و مهندسان، مشتریان، سازمانهای توسعه کار و تجاریسازی و البته، متخصصان قوانین IP، مشورت کنند. پس اگر تا اینجا بخواهیم پیشنهادمان را خلاصه کنیم باید بگوییم: دقت، بررسی و مشورت! در گذشته، اقداماتی از این دست توانستهاند قوانین IP را تغییر داده و با توسعه اینترنت و اقتصاد دیجیتال سازگار کنند. برای مثال، طی سالهای 2014 تا 2018، نظرخواهی عمومی دولت استرالیا در رابطه با سرقت آنلاین منجر به تصویب قوانین جدیدی شد که به دادگاهها اجازه میدادند وبسایتهایی که حقوق کپیرایت را نادیده میگیرند، بلاک کنند.
چندین کشور، از جمله اتحادیه اروپا و سازمان جهانی داراییهای ذهنی، بررسیهای مقدماتی برای آغاز این اقدامات را کلید زدهاند. همه حوزههای قضایی باید همین رویه را در پیش بگیرند و دقت، بررسی و مشورت را سرلوحه کارشان قرار دهند.
نظرسنجیها باید مشخص کنند که آیا محافظت از اختراعات این فناوری به عنوان دارایی ذهنی و ثبت اختراع به نام هوش مصنوعی میتواند اختراعات مفید را تشویق کند؟ برنامهنویسان سیستمهای هوش مصنوعی تاکنون از حقوق کپیرایت کدهای کامپیوتری و امتیاز ثبت کارکرد نرمافزارها از محصولات خود محافظت کردهاند. بنابه دلایل سیاسی یا عملی، عدهای ترجیح میدهند اختراعات هوش مصنوعی را در دسترس عموم قرار دهند؛ اما عدهای دیگر خواستار بسط محافظت داراییهای ذهنی برای پوشش این اختراعات هستند.
در نظر گرفتن قوانین IP
تلاش برای گنجاندن پروندههای جدید زیر چتر قوانین فعلی، این خطر را به همراه دارد که ناخواسته، قانون را زیر پا بگذاریم. به همین خاطر، بهتر است قوانین را اصلاح کنیم. بهترین کار این است که دولتها به در نظر گرفتن قوانین IP سفارشی و منحصربهفرد بیندیشند. هدف از طراحی قوانین سفارشی، رسیدگی به خروجیهای جدید و خلاقانهای است که در دکترین کپیرایت The Big Four، طراحیهای صنعتی، نشانهای تجاری و سیستمهای ثبت اختراع، به آنها اشارهای نشده است. قوانین مذکور تاکنون توانستهاند سرمایهگذاری روی محصولات جدید (همچون لایههای مدارها، گونههای جدید گیاهی و حتی، دیتابیسها) را تشویق کنند، تا مگر اینکه بتوان روزی ثبت اختراع به نام هوش مصنوعی انجام گیرد.
برخی منتقدان معتقدند در نظر گرفتن قوانین IP سفارشی باعث هرجومرج میشود؛ اما دکترین IP مخصوص هوش مصنوعی را میتوان بهنحوی تغییر داد که با شرایط گوناگون سازگار شده و بستر را برای خلاقیت در عرصه هوش مصنوعی فراهم آورد. به عنوان مثال، فرض کنید قانونگذاران به این نتیجه میرسند که با آسانتر و سریعتر شدن فرایند توسعه قوانین IP هوش مصنوعی، باید مدتزمان محافظت IP را کاهش داد (در قوانین استاندارد، این مدتزمان برابر با 20 سال است). در این صورت، متخصصان تشویق میشوند، تا زودتر از قبل به فکر نوآوریهای جدید باشند. بهعلاوه، شیوه توزیع امتیازات را هم میتوان تغییر داد؛ در حال حاضر، امتیازات ثبت اختراع معمولاً به مخترع میرسد، اما قانونگذاران میتوانند این رویه را تغییر دهند، تا اگر ثبت اختراع به نام هوش مصنوعی انجام نگیرد، حداقل امتیازات بین توسعهدهنده هوش مصنوعی، مسئول اجرای هوش مصنوعی و صاحب دادههای آموزشی تقسیم شوند.
توافق بینالمللی
کشورهایی که قوانین IP هوش مصنوعی را به کار میگیرند، سرمایه بیشتری در بخش پژوهش و توسعه جذب میکنند، چراکه توافق بینالمللی را در نظر گرفتهاند؛ اما از سوی دیگر، کاربرد اختراعات هزینهای تحت عنوان حق امتیاز دولت به همراه دارد که دسترسیپذیری را کاهش میدهد. مصداق بارز این موضوع، بازار کنونی دارو و واکسن است. محدودیتهای ثبت اختراع که تولید واکسنهای کووید-19 پیش رو داشت، باعث شد بعد از گذشت 18 ماه از انتشار واکسنها، تنها 16% جمعیت کشورهای کمدرآمد یک دوز دریافت کرده باشند؛ در حالی که کشورهای ثروتمند دوز چهارم واکسن را به شهروندان خود ارائه میدادند. به بیان دیگر، اختراعات ثبتشده میتوانند با جذب سرمایه، به مرحله توسعه برسند؛ اما مردم کشورهایی که نمیتوانند هزینه محصولات یا حق امتیاز دولت را بپردازند، ضرر میکنند. به همین خاطر، در طراحی قوانین IP هوش مصنوعی، باید به دنبال برقراری توازن بود، تا از تکرار چنین نابرابریهایی جلوگیری کرد.
گذشته از عدم ثبت اختراع به نام هوش مصنوعی، در واقع عدم محافظت از اختراعات هوش مصنوعی به نفع کشورهای واردکننده اختراعات است، چون به آنها اجازه میدهد نسخه ارزانقیمت محصولی را که هوش مصنوعی در یک کشور دیگر اختراع کرده است، در اختیار مردمشان قرار دهند و ملزم به پرداخت حق امتیاز نباشند. با این حال، در این صورت، این کشورها نمیتوانند سرمایههای لازم برای تأسیس زیرساختهای صنعتی را جذب کنند.
توافق بینالمللی در حوزه سیستمهای ثبت اختراع میتواند مشکل «سواری رایگان» را رفع کند. بخشی از هدف توافقنامه TRIPS نیز همین بود که کشورها نتوانند بهآسانی از زیر بار محافظت از داراییهای ذهنی (در قالب ثبت اختراعات) شانه خالی کنند. قوانین بینالمللی نیز بر پیادهسازی طرحها، نشانهای تجاری، حقوق کپیرایت و سایر حوزههای IP نظارت دارند.
توافق بینالمللی در حوزه اختراعات هوش مصنوعی نیز ضروری است. چنین توافقی به تدوین اصولی مشترک برای محافظت از اختراعات هوش مصنوعی در حوزههای قضایی گوناگون میانجامد. برای شکلگیری این توافق، کافی است توافقنامهای جدید ایجاد کرد یا اصول و قوانین جدید به توافقنامه بینالمللی IP افزود.
نهادینهسازی چنین توافقی یک برنامه درازمدت و البته، بلندپروازانه به شمار میرود. منتقدان به این نکته اشاره خواهند کرد که کشورها، با قبول این توافق، آزادی لازم برای سیاستگذاری داخلی در مورد اختراعات این فناوری و ثبت اختراع به نام هوش مصنوعی را از دست میدهند و این نکته بسیار مهم است، چون هنوز کسی از ظرفیت کامل این فناوری خبر ندارد. با وجود این، علیرغم هزینه و زمان بالا، این توافق مزایای چشمگیری به همراه خواهد داشت، چون جلوی ابهام و تعارضات آتی را میگیرد.
در تشکیل توافقنامه مذکور و توافق بینالمللی، باید دقت داشت، تا بزرگترین محدودیت سیستم کنونی ثبت اختراع تکرار نشود: در حال حاضر، ثبت اختراع در هر حوزه قضایی مستقل از حوزه دیگر انجام میگیرد و تعارضات احتمالی به دست سیستم قانونی کشور حل میگردند. در نتیجه ممکن است چندین پرونده مشابه در کشورهای مختلف جاری باشد. برای مثال، شرکتهای اپل و سامسونگ 7 سال را صرف مشاجره بر سر 50 پرونده قانونی در مورد طراحی و کاربرد گوشیهای همراه و تبلتهایشان کردند. هزینه و دردسر بالای سیستم قانونی فعلی بدین معنی است که عدهای نمیتوانند از حقوق خود و اختراعشان دفاع کنند.
از سوی دیگر، توافق IP هوش مصنوعی مکانیزمهای ویژهای برای حل تعارض خواهد داشت که در یک دادگاه تخصصی بینالمللی مورد قضاوت و رسیدگی قرار میگیرند. در تشکیل این دادگاه میتوان از دادگاه مشترک ثبت اختراع اروپا الهام گرفت که در سال آینده شروع به کار خواهد کرد.
ایجاد قوانین سفارشی و توافق بینالمللی کار آسانی نخواهد بود، اما غفلت از آنها عواقب بسیار شدیدتری به دنبال خواهد داشت. شکی نیست که در آیندهای نزدیک، موضوع ثبت اختراع به نام هوش مصنوعی بیشتر مورد توجه قرار میگیرد و هوش مصنوعی دنیای علم و اختراعات را متحول خواهد کرد؛ پس به قوانین IP مخصوصی نیاز داریم، تا منافع عموم مردم تضمین شود.