شاهکار شرکت تحقیقاتی ایلان ماسک: هوش مصنوعی در بازاریابی
تیم تحریریه
- ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۰
- زمان مطالعه 2 دقیقه
مدل زبان مجهز به هوش مصنوعی GPT-3 اولین بار زمانی که در سال ۲۰۲۰ به دنیا معرفی شد، سر‌و‌صدای زیادی به‌پا کرد. اما همان‌موقع هم فقط افراد کمی متوجه شدند که این مدل هوش مصنوعی در بازاریابی هم تغییراتی عمده ایجاد خواهد کرد.
این مدل هوش مصنوعی که توسط شرکت OpenAI ایلان ماسک ایجاد شده، با ۱۷۵ میلیارد پارامتر دارد و این یعنی بیش‌از ۱۰ برابر تعداد پارامترهای نزدیک‌ترین رقیبش که Microsoft’s Turing NLG است.
اما بارزترین ویژگی GPT-3 که افراد زیادی را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد، توانایی او در نوشتن متنی است که قابل تشخیص از نمونه انسانی آن نیست. تا قبل از معرفی شدن این مدل زبانی، در بهترین حالت، متن‌های تولید شده توسط کامپیوتر بسیار غیرمنسجم و غیرطبیعی بودند. GPT-3 اما می‌تواند با تن صدا، سبک نوشتن یا الگوبرداری که از نویسندگان خاص انجام می‌دهد، انسان را کاملا گمراه کند.
بزرگ‌ترین نکته منفی در مورد این مدل زبانی اما مربوط به عملکرد آن نیست، بلکه به این دلیل است که OpenAI تصمیم گرفته آن را به صورت تجاری در دسترس قرار دهد.
امروزه برنامه‌های زیادی در کنار GPT-3 ساخته شده‌اند و بسیاری از آن‌ها نویدبخش انقلابی در عملکردهای تجاری هستند و البته بیشترشان به تولید محتوا متکی هستند.
چرا GPT-3 بازی را برای بازاریابان تغییر می‌دهد؟
یکی از اصلی‌ترین خصوصیات این مدل زبانی نوشتن متن به صورت خودکار است و بازاریابان خیلی زود از این امکان استفاده می‌کنند. به عنوان مثال چندین شرکت از قبل ابزارهای مجهز به GPT-3 ساختهاند که در موارد زیر به کمک افراد خواهد آمد:
تولید محتوا و نوشتن متن
برای تبلیغات کوتاه یا کپشن‌ها، GPT-3 می‌تواند یک ابزار اتوماسیون عالی باشد. همچنین می‌تواند برای نوشتن قسمت‌های کوتاه مانند پاراگراف مقدماتی، توضیحات محصول و محتوای ایمیل هم استفاده شود.
ایده‌پردازی و طرح کلی
بازاریاب‌ها و نویسندگان تبلیغات همیشه با این چالش روبه‌رو هستند که به طور مداوم برای طرح‌های خود ایده‌های تازه و نوین بدهند. سیستم‌عامل‌های خاصی که بر روی GPT-3 نصب شده‌اند، برای کمک به این موضوع بسیار کارامد هستند. به عنوان مثال Copysmith شامل ویژگی‌های برای ایده‌پردازی در مقالات، طرح کلی وبلاگ و ایجاد فهرست‌ها است.
پژوهش
مدل زبانی GPT-3 استاد نیست، اما با ورودی‌های مناسب می‌توان خروجی آن را هدایت کرد و بازاریاب‌ها می‌توانند اطلاعاتی را دریافت کنند که به تحقیقاتشان کمک می‌کند. به عنوان مثال، سوالات هدفمند در ویژگی فهرست Copysmith می‌تواند اعضای بازیگران فیلم‌های خاص، دستورات پایتون، فرمول‌های فیزیک، یا حتی دستورالعمل‌های گام‌به‌گام در مورد نحوه ساخت سایت وردپرسی را لیست کند.
شاید یکی از شگفت‌انگیزترین موفقیت‌ها توانایی این مدل زبانی در تولید نه‌تنها به زبان بومی، بلکه با کدها باشد. توسعه‌دهندگان درحال آزمایش برای تبدیل جملات انگلیسی به دستوران لینوکس، صفحات HTML یا حتی کل برنامه‌ها هستند.
با این‌حال انسان در زمینه تولید متن و زبان در ابتدای مسیر قرار دارد. OpenAi همچنین مدل جدید هوش مصنوعی را معرفی کرده که از توصیف متن کوتاه تصاویر ایجاد می‌کند. در همین حال گوگل مدل زبانی ۱.۶ تریلیون پارامتری خود را آموزش داده است، هرچند که هنوز هدف از ایجاد آن اعلام نشده است.
[irp posts=”۲۴۲۳۲″]GPT-3 چگونه نقش بازاریاب‌ها را تغییر می‌دهد؟
استفاده از هوش مصنوعی در بازاریابی و اتوماسیون همیشه یکی از چالش‌های اصلی این صنعت بوده و GPT-3 قرار است آن را بهبود بخشد. خودکارسازی برای فعالان زمینه بازاریابی از جمله تولیدکنندگان محتوا، نویسندگان متون، بازاریابان و توسعه‌دهندگان پیامدهایی دارد. اما در سال‌های آینده GPT-3 و دیگر مدل‌های شبیه به آن موارد زیر را به ارمغان خواهند آورد.
تمرکز بیشتر روی استراتژی
در همه صنایع، اتوماسیون نیاز به تکنسینها را کاهش می‌دهد. با استفاده از هوش مصنوعی در بازاریابی، GPT-3 می‌تواند وظایف فنی مانند نوشتن متادیتاها، عناوین، پست‌های شبکه اجتماعی، امور تکراری مرتبط با SEO و غیره را به عهده گیرد. در نتیجه استفاده از هوش مصنوعی در بازاریابی تمرکز نیروی انسانی بیشتر بر استراتژی‌ها خواهد بود تا اجرای آن.
افزایش فشار برای اطلاعات و محتوای باکیفیت
حتی اگر بازاریابان در سراسر جهان به محتوای ارزان‌قیمت تولیدشده توسط هوش مصنوعی دسترسی داشته باشند، بازاریاب از انجام اموری مانند رهبری فکری و ایجاد محتوای جذاب بی‌نیاز خواهد شد.
فشار بیشتر برای تحول دیجیتال
از آنجا‌که ابزارهای تولید خودکار محتوا گسترده‌تر می‌شوند، عملکردها هم بهبود پیدا می‌کنند و این یعنی پذیرندگان اولیه فناوری با مزیتی رقابتی روبه‌رو هستند. این رهبران دیجیتال به نوبه خود صنایع دیگر را هم برای استفاده از ابزارهای مشابه تحت فشار قرار می‌دهند. در نتیجه اگر به مرور زمان استفاده از ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی در بازاریابی رایج شوند، نباید تعجب کنیم.
استفاده از هوش مصنوعی در بازاریابی و اتوماسیون مداوم می‌تواند باعث تسریع انجام وظایف امور فنی این حوزه و در نهایت تحول در بخش بازاریابی و نقش‌های موجود در آن شود. به عنوان مثال، با استفاده از هوش مصنوعی، نویسندگان متون به زودی قادر به تولید محتوای بیشتر معادل ۵ برابر یک روز کاری‌شان، خواهند بود. اتفاقی که شاید در نگاه اول نگران‌کننده باشد، مخصوصا که بیشتر افراد معمولا نگران اتوماسیون و از دست دادن مشاغل‌شان هستند.
البته سخت است که تصویر کنیم هوش مصنوعی بتواند همان‌طور که یک نیروی انسانی با فشردن کلیدهای صفحه‌کلید تولید محتوا می‌کند، این‌کار را انجام دهد، اما تغییر دنیای بازاریابی و استفاده فزاینده از فناوری‌های هوش مصنوعی می‌تواند کمک بزرگی برای این صنعت باشد و انتظار می‌رود به زودی کسب‌و‌کارهای کوچک بهره زیادی از آن ببرند.
محدودیت‌های GPT-3
برای استفاده بیشتر از ابزارهای هوش مصنوعی در بازاریابی مبتنی بر GPT-3، درک محدودیت‌های مدل زبان مهم است. به عنوان مثال محدودیت‌های GPT-3 به شرح زیر هستند:
ناتوانی در فکر کردن
از آنجایی که این مدل زبان را از بشر آموخته است، می‌تواند جملات یا پاراگراف‌هایی را که به نظر طبیعی می‌آیند و به خوبی نوشته شده‌اند را تولید کند. اما این یک کار یک سیستم واقعی متفکر نیست. شاید شما معنی کلمات را بفهمید، اما هنگام خواندن بخش‌های طولانی‌تر که اغلب از نظر منطقی باهم سازگار نیستند، آشکار می‌شود که یک سیستم آن‌را نوشته است.
شاید محتوای نامناسب یا مغرضانه ایجاد کند
استفاده از هوش مصنوعی در بازاریابی معایب دیگری هم دارد. از آن‌جا که مدل‌های هوش مصنوعی روی داده‌های دنیای واقعی آموزش دیده‌اند، متاسفانه می‌توانند منعکس‌کننده برخی تعصبات انسانی باشند و به راحتی محتوای نامناسب یا حتی نفرت‌انگیز تولید کنند. البته درجهت کاهش این‌قبیل اقدامات، گام‌هایی برداشته شده است. اما این ثابت می‌کند که هنوز بازاریابان باید در استفاده از هوش مصنوعی نهایت دقت را به خرج دهند و قبل از انتشار محتوا آن را مرور کنند.
می‌تواند محتوای محافظت‌شده توسط قوانین مالکیت معنوی را تولید کند
طوفان مغزی یک مورد موثر برای GPT-3 است. با‌این‌حال، بسته به شرایط، متن تولیدشده می‌تواند شامل نام یا اصطلاحاتی اختصاصی باشد. به عنوان مثال، درخواست ایده برای نام شخصیت یا نام محصول، می‌تواند منجر به استفاده از نام شخصیتی از آثار مشهور باشد که از قبل وجود داشته‌اند.
خبر خوب این است که امکان اجتناب از موانعی از این‌دست، امکان‌پذیر است. به‌شرطی که بازاریاب‌ها ورودی خود را به طور مناسب مرتب و طبقه‌بندی کنند و پیش از انتشار محتوا را با دقت کافی مرور کنند. با گذشت زمان، ما همچنین می‌توانیم از ابزارهای ساخته‌شده بر روی GPT-3 انتظار داشته باشیم که به مکانسیم‌های ایمنی بیشتری مجهز شوند تا پوشش داده‌ها و حفظ اطلاعات شخصی و محرمانه آن‌ها به حداکثر ممکن برسد.
در این بین، بازاریاب‌های آینده‌نگر باید ابزارها را به طور جدی مورد بررسی قرار دهند و آزمایش‌های مختلفی روی آن‌ها انجام دهند. به هر‌حال، اولین کسانی که از این فناوری در حرفه‌شان بهره میبرند، زودتر از باقی به موقعیت بهتری می‌رسند استفاده از هوش مصنوعی در بازاریابی برای آن‌ها رقم زده است.
جدیدترین اخبار هوش مصنوعی ایران و جهان را با هوشیو دنبال کنید.
