
آینده مشاغل: دفتر کار بهمثابه باشگاه اجتماعی
مقالهای که بهتازگی در والاستریت ژورنال منتشر شده است، پیشنهاد بدیعی درباره تغییر کاربری دفاتر اداری بزرگ داده است: تبدیل آنها به یک «باشگاه» یا هر نوع فضای اجتماعی دیگر. نویسنده مانند افراد بسیاری که طی همهگیری کرونا تجربه دورکاری داشتهاند، بیان میکند که برای بسیاری از افراد، دورکاری در شغلهایی که نیاز به تمرکز فراوانی دارند، جایی در پیوستار «قابلتحمل تا مرجح» قرار دارد. احتمالاً این امر خبر تازهای نیست و بیشتر سازمانها، هنگامی که سیاستهای اجباری برگشت به محل کار را مطرح کردهاند، شاهد مخالفتهایی جزئی بودهاند.
با این حال، بیشتر افراد دورکار کاملاً تصدیق میکنند که در برخی از شغلها، تعاملات انسانی مهمتر از تمرکز هستند و مواجهههای فردی اولویت دارند. اکثر شرکتها این واقعیت را به رسمیت شناختهاند و در تلاش هستند، تا دفترهای کار را بهنوعی تغییر دهند که برای کارکنان جذاب باشد و به این منظور برای محل کار، فضاهای اجتماعی و حتی سالن یوگا طراحی کردهاند.
نویسنده مقاله یک گام فراتر میرود و پیشنهاد میدهد که تمرکز اصلی دفترهای کار، افزایش تعاملهای اجتماعی باشد. او فضایی را به تصویر میکشد که در آن به جای اتاقکهای اختصاصی، چند میز اشتراکی وجود دارند و به جز این چند میز، سایر قسمتها بیشتر شبیه به کافه هستند و کارکنان بهمنظور تعامل با دیگران، لپتاپها و هدفونهای جلوگیری از صدا را در خانه میگذارند و به این مکان میآیند.
آیا اصلاً نیازی به دفاتر کاری وجود دارد؟
بسیاری از نیروهای دورکار بیان کردهاند که دلشان برای ارتباطهای غیررسمی در هنگام صرف غذا یا یک فنجان قهوه، تنگ شده است. نگارنده نیز در طی دوران همهگیری، تعدادی سفر کاری داشته است که بر همکاری و ایدهپردازی بینفردی متمرکز بوده است و این تعاملها، نسبت به تماسهای ویدئویی با موضوع مشابه، بازده بیشتری داشتهاند. بخش زیادی از این همکاری در عوض نشستن پشت لپتاپ، هنگام صرف غذا یا در لابی هتل انجام شد و همین تجربه باعث شد ایده باشگاه اجتماعی شرکت، قوت بگیرد.
نمونههای اولیه از این مفهوم را در ادارههای بزرگ که به شکل پردیس ساخته شدهاند، مشاهده کردهایم. در این پردیسها، یک کارفرمای عمده، نوعی شهر کوچک را ایجاد کرده است. در نمونههای کاملتر، برخی از این پردیسهای شرکتی دارای خشکشویی، چندین غذاخوری و کافیشاپ، مهدهای کودک و حتی رستورانهای پنج ستاره هم هستند.
مزیتی که ادعا میشود این پردیسها دارا هستند، همان چیزی است که بسیاری از مدیران شرکتها بیان میکنند: مجموعهای از خدمات و فرصتهای اجتماعی جذاب، کارکنان را به محل کار میکشاند. با این حال، به جز پردیسهایی که خارج از شهرهای بزرگ قرار دارند، آیا در مرکز شهرهایی که مملو از فضاهای اجتماعی، کافهها، تجهیزات ورزشی و رستوران هستند، واقعاً نیازی به این قبیل امکانات در محل کار وجود دارد؟ به علاوه، آیا شرکتها قصد دارند علاوه بر رقبای تجاری خود با سالنهای یوگا، رستوران و کافیشاپها هم رقابت کنند؟ در سطحی بنیادیتر، با فرض اینکه کارمندان بیشتر زمان خود را در دفاتر شخصی خود میگذرانند، آیا یک شرکت متوسط به این همه زمین و ملک نیاز دارد؟
نه محل کار و نه باشگاه اجتماعی؛ دفترهای کار در آینده چه وضعیتی دارند؟
اگر بحث دفاتر کاری به سبک باشگاه اجتماعی، بهمنظور ایجاد همکاری و اجتماعی شدن مطرح است، آیا منطقی نیست که هدف را فراتر از یک سازمان گسترش دهیم؟ ادغام چندین شرکت با باشگاههای جداگانه که کاربری متفاوتی دارند، از نظر اقتصادی فرصتی مغتنم است.
شرکتهایی مانند WeWork در حال حاضر در این جهت حرکت کردهاند و فضاهایی را به مقدار برابر یا بیشتر از کارهایی که نیاز به تمرکز دارند، به همکاری و روابط اجتماعی اختصاص دادهاند. همچنین این شرکت میزبان چندین کسبوکار متنوع است و همکاریاش را از محدوده سازمانهای منفرد، فراتر برده است. آیا ممکن است که شرکتها در آینده، دیگر دفترهای مخصوص به کارکنان خود را نداشته باشند و در عوض دسترسی به باشگاه را از شرکتهایی مانند WeWork، اجاره کنند؟
بهعنوان مثال، در فضاهای اشتراکی، یک شرکت بیمه، شرکت حسابداری، یک شرکت بزرگ فناوری و شرکتی در زمینه محصولات مصرفی میتوانند با یکدیگر همکاری داشته باشند. این شرکتها که رقیب یکدیگر نیستند، از مزیتی که برای همکاری متقابل ذکر میشود، به شکل قابلتوجهتری برخوردار هستند. مثلاً به جای پرداخت هزینه برای شرکت در همایشهای تخصصی یا کارشناسان خارجی، میتوان ماهی یکبار به «مرکز همکاری» مراجعه کرد و در یک بعد از ظهر، با مدیرعامل یک استارتاپ، حسابرس، مهندس برق و مددکار اجتماعی ملاقات کرد.
نقش رهبران فناوری در نسل بعدی دفاتر کاری
شاید بهنظر برسد که این پرسشهای بزرگ درباره آینده دفاتر اداری، فراتر از مسئولیتهای رهبران عرصه فناوری باشد، اما از آنجایی که این سؤالها ناشی از تجربه بسیار موفق دورکاری هستند و این پدیده هم بدون فناوری ممکن نبود، ارتباط این پرسشها با این افراد مشخص میشود. رهبران فناوری بهعنوان کسانی که باعث تقویت تغییرات ایجادشده در محل و نحوه کار بودهاند، درک منحصربهفردی از عوامل فنی و انسانی به وجود آورنده این تغییر دارند. همچنین بیشتر بزرگان فناوری، همزمان هم دارای گروههایی هستند که میتوانند از هر نقطهای در جهان، بهراحتی کار خود را انجام دهند و هم کارکنان پشتیبانی آنها، عموماً در یک مکان خاص قرار دارند؛ بنابراین، چشمانداز منحصربهفردی از چالشهایی که اکثر سازمانها هنگام ایجاد توازن میان کار فکری و کار در محل با آن مواجه هستند، برایشان فراهم است.
رهبران فناوری باید برای پیگیری آخرین اخبار درباره آینده فضای کاری فیزیکی وقت بگذارند. از منظر عملی، ممکن است متوجه شوند که تیمهایشان از تغییرات عمده در نحوه استفاده از سیستمها و زیرساختها پشتیبانی میکنند. آنان بهعنوان رهبران ایجاد تحول در مکان و نحوه کار، باید مشتاقانه دستورالعملها و پیشنهادات حسابشدهای را درباره آینده مشاغل، فراهم کنند. رهبران فناوری نقش مهمی در تعیین چگونگی آینده مشاغل دارند.
جدیدترین اخبار هوش مصنوعی ایران و جهان را با هوشیو دنبال کنید