رهایی از مشکل ترافیک با خودروهای خودران
مشکل ترافیک همهگیر و گریزناپذیر به نظر میرسد. بیشتر شهرهای بزرگ از مشکل ترافیک رنج میبرند. به نظر میرسد علیرغم تنوع راههای حمل و نقل در سطح شهر، وضع پویایی شهری وخیمتر شده است؛ شاید هم افزایش این گزینهها وضعیت را بدتر کرده باشد. در هر صورت، ترافیک رسیدن به مقصد موردنظر را به تأخیر میاندازد و حتی مسیرهای کوتاه را هم خستهکننده میکند.
آیا خودروهای خودران راهحل این مشکل قدیمی هستند؟ آیا میتوانند مشکل ترافیک را از بین برده یا حداقل کاهش دهند؟
بعضی از متخصصان مدام مژده میدهند که بعد از ظهور خودروهای خودران، دیگر هیچ اثری از ترافیک نخواهد بود و به کمک این خودروها وارد بهشتی بدون ترافیک میشویم که در آن، همیشه با سرعت دلخواه رانندگی میکنیم.
تصور کنید روزی فرا برسد که دیگر نیازی به توقفهای مکرر در ترافیک نباشد.
خودروهای خودران (به خصوص سطح 5) به رانندگی یا نظارت انسانها هیچ نیازی ندارند؛ با این حال، سرنشین همچنان از سرعت ماشین آگاه بوده و اگر این خودروی خارقالعاده در سراسر مسیر نرم و روان حرکت نکند، احتمالاً آزردهخاطر خواهد شد.
حالا خبر اصلی را بشنوید: حداقل تا آیندهای نزدیک، احتمال اینکه خودروهای خودران دنیایی بدون مشکل ترافیک به ارمغان آورند بسیار پایین است.
عوامل تأثیرگذار بر ورود خودروهای بدون راننده به خیابانها
آزمایشات متعددی برای ارزیابی قابلیت خودروهای خودران در جلوگیری از ترافیک در خیابانهای مخصوص و آزمایشگاهها انجام شدهاند.
به نظر میرسد خودروهایی که فقط قابلیت رانندگی خودکار دارند، روانتر از انسانها حرکت میکنند؛ این خودروها میتوانند فاصلهی مناسب با سایر وسایل نقلیه را حفظ کرده و خود را با کاهش و افزایش سرعت آنها سازگار کنند.
قابلیت ارتباطات الکترونیک V2V (خودرو به خودور) نیز در برخی آزمایشات مورد ارزیابی قرار گرفت؛ ارتباطات V2V بین خودروهای خودران برقرار میشوند. برای درک بهتر این قابلیت فرض کنید بیسیم یا گوشیهای هوشمند در اختیار رانندگان قرار میدهیم تا در طول رانندگی به صورت گروهی با هم صحبت کرده و به رانندگان خودروهای اطراف اطلاع دهند که در هر لحظه، پشت فرمان چه میکنند.
ارتباطات V2V خودروهای خودران کارآمدتر هستند، چون انسانها ممکن است در برقراری ارتباطات کلامی و به زبان آوردن کاری که دارند انجام میدهند با تأخیر عمل کنند، یا به اشتباه یک چیز بگویند و کار دیگری انجام دهند و علاوه بر اینها، زمانی که برای توصیف کارهایشان نیاز دارند چندین برابر زمانی است که برای برقراری ارتباطات بایت-به-بایت بین سیستمهای هوش مصنوعی خودروهای خودران لازم است.
برخی ارتباطات V2V را اساس و بنیان کارهای خودروهای بدون راننده میدانند، اما این مفروضه چندان هم درست نیست. این ارتباطات الکترونیک لحظهای هم مثل هر فناوری دیگری میتوانند مرتکب اشتباه شده، عیب فنی پیدا کرده، تأخیر داشته یا دچار مشکلاتی دیگر شوند.
دغدغهی دیگری هم در مورد ارتباطات V2V وجود دارد مبنی بر اینکه جابجایی میلیاردها پیام در هر لحظه میتواند ظرفیت سیستم خودروها را مشغول کند، طوری که هوش مصنوعی نتواند پیامهای مهم را از میان آنها تشخیص دهد. علاوه بر اینها، خطر اختلالات و حملات سایبری هم وجود دارد.
هدف از بیان این مطالب، نفی اهمیت ارتباطات V2V نیست، بلکه یادآوری این نکته است که در پیشبینی احتمالات، مشکلات و نواقص را هم باید در نظر گرفت.
در هر صورت، آزمایشات اغلب با این فرض انجام میشوند که بعد از ظهور خودروهای بدون راننده، دنیا متحول خواهد شد. توضیحات قسمت بعد اثبات میکنند که در حال حاضر چارهای جز ترکیب خودروهای خودران مبتنی بر هوش مصنوعی با خودروهای عادی نداریم و خود این فرآیند هم به زمان زیادی نیاز خواهد داشت.
تنها در ایالات متحده، حدود 250 میلیون خودروی معمولی وجود دارد. از نظر اقتصادی امکانپذیر نیست که همهی آنها را به یک باره از دور خارج و با خودروهای بدون راننده جایگزین کنیم. به شخصه، امید چندانی هم به تبدیل و ارتقای خودروهای قدیمی به خودروهای خودران ندارم.
ترکیب خودروهای عادی و خودران در جادهها
بسیاری از توسعهگرهای هوش مصنوعی معترضاند که چرا جامعه خود را از رانندگی انسانها خلاص نمیکند و به خودروهای خودران اجازه نمیدهد وارد جادهها شوند.
بدیهی است اگر هوش مصنوعی مجبور نبود با ضعفهای موجود در رانندگی انسانها سر و کله بزند، طراحی سیستمهای هوش مصنوعی برای رانندگی کار خیلی آسانتری میشد. علاوه بر این، احتمال اینکه انسانها ارتباطات V2V با خودروهای خودران مبتنی بر هوش مصنوعی برقرار کنند خیلی پایین است و حتی اگر چنین ارتباطی برقرار شود، کیفیتش مانند ارتباطاتی که دو خودروی خودران همگون (هوش مصنوعی به هوش مصنوعی) برقرار میکنند نخواهد بود. بنابراین، حداقل دو دعوی علیه رانندگان انسانی مطرح میشود: معمولاً غیرمتمدنانه و پیچیده رانندگی میکنند و در ارتباطات V2V چندان خوب عمل نخواهند کرد.
اگر آنچه تا اینجا گفته شد را قبول دارید، پس میدانید که چارهای به جز ادغام خودروهای عادی و خودروهای خودران مبتنی بر هوش مصنوعی وجود ندارد. با توجه به اینکه تا چندین سال آینده باید همین رویه را پیش بگیریم، برخی پیشنهاد کردهاند خیابانها را تقسیم کنیم، به نحوی که یک مسیر برای خودروهای بدون راننده و دیگری برای خودروهای عادی باشد؛ به شرط اینکه خودروهای خودران بتوانند وارد مسیر خودروهای عادی شوند، اما خودروهای عادی حق ورود به مسیر خودروهای بدون راننده را نداشته باشند.
اما متأسفانه، تقسیم مسیرها به این شکل، با موانعی روبروست.
مهمتر از همه اینکه تبدیل خیابانها به خیابانهایی که فقط به یک نوع خودرو اجازهی تردد میدهند، مسائل لوجیستیک فراوانی به همراه دارد. انجام این کار از نظر فیزیکی و معماری کار آسانی نیست و هزینهی نسبتاً بالایی خواهد داشت. سؤال اینجاست که آیا تقبل چنین هزینههایی، صرفاً برای اینکه خودروهای خودران با سرعت بیشتری حرکت کنند، به صرفه است؟
رویکرد دیگری پیشنهاد میدهد به جای جداسازی خیابانها و مسیرها، زمان تردد خودروها را جدا کنیم؛ یعنی خودروهای معمولی فقط در ساعات یا روزهای خاصی حق تردد داشته باشند. برای مثال، میتوانید در ساعات میانی روزهای سهشنبه و پنجشنبه از ماشینتان استفاده کنید، اما در بقیهی هفته، یعنی روزهای مخصوص خودروهای خودران، نباید وارد این مسیرها شوید. این پیشنهاد در بدو امر رد خواهد شد؛ چون اصلاً عملی نیست و حتی اگر امکانپذیر بود هم با اعتراضات سنگینی از طرف مردم روبرو میشد.
راه پیشنهادی دیگر پرداخت مبلغی مانند «عوارض جادهای» است؛ یعنی اگر بخواهید در ساعات و مسیرهای مشخصی از ماشینتان استفاده کنید باید این مبلغ را بپردازید. این کار احتمالاً ترافیک را در آن ساعات خاص کاهش میدهد. اگر این مبلغ تنها به خودروهای عادی تعلق بگیرد، نوعی اثر تنبیهی برای استفاده از خودروهای معمولی به شمار رفته و خودروهای خودران را تشویق میکند.
برخی با تشبیه خودروهای بدون راننده به زامبی، این پیشنهاد را «مالیات خودروهای زامبی» میخوانند.
برنامهریزان شهری در مورد مزایا و معایت تبدیل مناطق مرکزی شهر به مناطق تردد خودروهای خودران، به بحث نشستهاند. بر اساس این پیشنهاد، تنها خودروهای خودران میتوانند وارد محدودهی مرکز شهر شوند.
اما این طرح هم راه حل این مشکل نیست.
فرض کنید در مرکز شهر کار میکنید و هنوز از ماشینهای معمولی استفاده میکنید. در صورت تحقق این طرح، باید خارج از این منطقه ماشینتان را پارک کنید و بعد سوار خودروی خودران فرد دیگری شوید تا شما را تا محل کارتان برساند. واضح است که این پیشنهاد، از نظر استفاده از خودروها و تردد شهری، کار چندان معقولانهای به نظر نمیرسد.
با رد همهی این راهکارهای پیشنهادی، برمیگردیم سر خانهی اول: چارهای جز ادغام خودروهای معمولی با خودروهای خودران مبتنی بر هوش مصنوعی وجود ندارد و به تبع، مشکل ترافیک تغییری نخواهد کرد.
نکتهی جانبی مهمی که هنگام نوشتن این مقاله دریافتم این بود که این بحثها طرفداران حمل و نقل عمومی را آزاردهخاطر میکند، چون معتقدند استفاده از خودروهای شخصی (به عنوان وسیلهی نقلیهی غالب) را به کل باید رها کنیم.
به اعتقاد این گروه، همهی ماشینها را، چه با راننده و چه بدون راننده، باید کنار گذاشت و از وسایل نقلیهی عمومی استفاده کرد.
این رویکرد بدون شک ارزشمند است و مشکلاتی که پیشتر بیان شد را حل میکند؛ اما فعلاً به بحث در مورد خودروها ادامه داده و بررسی حمل و نقل عمومی را به وقت دیگری موکول میکنیم.
ادغام خودروها و تأثیر آن روی مشکل ترافیک
برخی امیدوارند با احاطه شدن توسط خودروهای خودران، آدمها صبورانهتر و متمدنانهتر رانندگی خواهند کرد.
اگر خودوری خودرانی کنار شما باشد که فاصلهی مناسب با خودروهای اطرافش را حفظ میکند، احتمالاً شما هم همین کار را انجام خواهید داد. اما به شخصه چندان به این قضیه امیدوار نیستم؛ تا کنون مشاهدات حاکی از این بودهاند که رانندهها، به جای احترام به چنین رفتارهایی، به احتمال زیاد از آن سوءاستفاده کرده و وارد فاصلهی ایمنی بین خودروها میشوند.
آن روی دیگر سکه این است که با تقلید از رانندههای انسانی، هوش مصنوعی را به رانندهای سرسخت، بداخلاق و واقعگرایانهتر تبدیل کنیم.
این طرز فکر تا حدی درست است، اما مطمئناً کمکی به حل مشکل ترافیک نخواهد کرد. بالعکس؛ خودروهایی که فارغ از داشتن راننده یا خودران بودن، سعی در فریب هم دارند، ترافیک را تشدید خواهند کرد. میتوان این رویکرد را ادامه داد و حتی گفت باید خودروهای خودران مبتنی بر هوش مصنوعی را به شکلی طراحی کنیم که رانندهها را بترسانند و وادار کنند یا بهتر رانندگی کنند یا تغییر تیم داده و از خوردوهای خودران استفاده کنند.
عدهای معتقدند با ظهور خودروهای خودران، استفاده از سفرهای اشتراکی افزایش خواهد یافت. این ادعا تا حدودی درست و منطقی است و اگر این طور باشد، ترافیک هم کاهش مییابد.
اما برخی از مطالعات انجام شده در مورد سفرهای اشتراکی در مراکز شهر، نشان میدهند که این سفرها میتوانند وضعیت ترافیک را بدتر کنند. دلیل این یافتهها احتمالاً به این برمیگردد که این خودروها باید مسافران را سوار و پیاده کنند، و این کار را معمولاً منجر به مسدود شدن راه یا ترافیک میشوند. علاوه بر این، سفرهای اشتراکی لزوماً به این معنی نیست که افراد از ماشینهایشان استفاده نمیکنند. بلکه به نظر میرسد بیشتر افراد پیاده یا آنهایی که از اتوبوس و سایر وسایل نقلیه عمومی استفاده میکنند، سوار این ماشینها میشوند.
جمعبندی
تصور روزی که بتوان با ماشین به همه جا سفر کرد و نگران ترافیک نبود، صرفاً خیالی دور از ذهن به نظر میرسد. ظهور خودروهای خودران و از دور خارج شدن خودروهای قدیمی، فرآیندی نسبتاً تدریجی خواهد بود. به همین دلیل، برای مدت زمانی طولانی مجبور به ادغام ماشینهای معمولی با ماشینهای خودران مبتنی بر هوش مصنوعی خواهیم بود؛ ترکیبی که احتمالاً اثر اقداماتی که در راستای بهینهسازی ترافیک انجام میشوند را خنثی خواهد کرد.
برخی معتقدند ماشینهای نیمهخودران به کاهش ترافیک کمک میکنند؛ اما واقعیت این است که همکاری انسان با هوش مصنوعی در رانندگی را نمیتوان گامی در جهت بهبود ترافیک دانست. چون در این ماشینها، انسانها همچنان در رانندگی دخالت دارند.
رویکرد دیگری هم وجود دارد مبنی بر اینکه جامعه میتواند برای رفتار رانندگی انسانها قوانینی وضع کند؛ این قوانین میگویند چه زمانی افراد اجازه دارند کنترل را از سیستم هوش مصنوعی گرفته و در رانندگی دخالت کنند. اما باید به خاطر داشته باشیم که سازگار کردن رفتار انسانها از آنچه روی کاغذ میبینیم دشوارتر است.
همزمان با تلاش برای ریشهکن کردن ترافیک، نوسان بین این رویکردها و پیشنهادات ادامه دارد. اما نباید امید خود را از دست بدهیم. ما روی سطح ماه قدم گذاشتهایم، حتماً از پس حل مشکل ترافیک هم برمیآییم!
انواع کاربردهای هوش مصنوعی در صنایع مختلف را در هوشیو بخوانید