Filter by دسته‌ها
chatGTP
ابزارهای هوش مصنوعی
اخبار
گزارش
تیتر یک
چندرسانه ای
آموزش علوم داده
اینفوگرافیک
پادکست
ویدیو
دانش روز
آموزش‌های پایه‌ای هوش مصنوعی
اصول هوش مصنوعی
یادگیری بدون نظارت
یادگیری تقویتی
یادگیری عمیق
یادگیری نیمه نظارتی
آموزش‌های پیشرفته هوش مصنوعی
بینایی ماشین
پردازش زبان طبیعی
پردازش گفتار
چالش‌های عملیاتی
داده کاوی و بیگ دیتا
رایانش ابری و HPC
سیستم‌‌های امبدد
علوم شناختی
دیتاست
رویدادها
جیتکس
کاربردهای هوش مصنوعی
کتابخانه
اشخاص
شرکت‌های هوش مصنوعی
محصولات و مدل‌های هوش مصنوعی
مفاهیم
کسب‌و‌کار
تحلیل بازارهای هوش مصنوعی
کارآفرینی
هوش مصنوعی در ایران
هوش مصنوعی در جهان
مقاله
  تحلیل  سریال علمی‌تخیلی بلک ‌میرور از منظر هوش مصنوعی

 تحلیل  سریال علمی‌تخیلی بلک ‌میرور از منظر هوش مصنوعی

زمان مطالعه: 6 دقیقه

فیلم بلک ‌میرور یکی از بهترین فیلم های هوش مصنوعی به شمار می‌رود و در این مطلب سعی داریم به طور مفصل این فیلم را از نگاه هوش مصنوعی تحلیل کنیم.

ژانر: آنتولوژی، علمی‌تخیلی، تباه‌شهر، تریلر، معمایی، جنایی، گمانه‌زن.

زیر ژانر:

آنتولوژی: درام بریتانیایی، تعلیق‌آور، علمی‌تخیلی تاریک، سریال مدرن، سریال بریتانیایی مدرن، داستان رمزآلود.

علمی‌تخیلی: هوش مصنوعی، آینده‌نگر، تغییرات محیطی، اجتماعی، رمزآلود، بریتانیایی، آخرالزمانی.

تباه‌شهر: آینده‌نگر، داستان تغییرات زیست‌محیطی، جامعه‌نگر.

تریلر: تکنو تریلر، تریلر رمزآلود، تریلر روان‌شناختی.

معمایی: کاراگاهی، پلیسی، قتل‌های‌ سریالی، رَویه‌ای، جستجوگر.

جنایی: جنایی دلهره‌آور. جنایی کاراگاهی.

موزه سیاه بلک ‌میرور

مقدمه‌ای کلی بر سریال

قبل از آن‌که به تحلیل سریال آینه سیاه از منظر هوش مصنوعی بپردازیم، نیاز است تا درمورد درام آنتولوژی و به طور کلی سریال بلک ‌میرور (آینه سیاه) توضیح دهیم. به طور کلی «آینه سیاه» یک سریال علمی‌تخیلی ساخت کشور بریتانیاست که چارلی بروکر نویسندگی و تهیه‌کنندگی اجرایی آن را بر عهده دارد. هر یک از اپیزودهای سریال داستان و کاراکترهای متفاوت خودش را دارد و به بررسی رابطه‌ انسان با فناوری‌های نوین و کارکرد این فناوری‌ها در زندگی می‌پردازد. بیشتر قسمت‌ها در جامعه‌ نوین انگلستان رخ می‌دهد و در آن‌ها فضاهایی تاریک از داستانی در آینده نه چندان دور انسان، نشان داده می‌شود.

ظاهراً ایده اسم «آینه سیاه» از صفحه گوشی‌های همراه آمده است که سیاه هستند و همچون آینه عمل می‌کنند، ولی این نام در پشت خود کارکرد بزرگ‌تری دارد و آن ارائه بازتابی سیاه از جهان اطراف انسان است که با تکنولوژی‌های مختلف در بر گرفته شده. فیلم‌نامه‌های این برنامه ترکیبی از دو ژانر گمانه‌زنی آینده و علمی‌تخیلی است. اکثر اپیزودها در آینده‌های نزدیک دیستوپیایی با فناوری‌های جدید اتفاق می‌افتند که یک ویژگی فرهنگی معاصر، «اغلب اینترنت» را اغراق‌آمیز نمایش می‌دهد. به عنوان مثال می‌توانیم به داستان «تمام خاطرات تو» اشاره کنیم که در آن از دستگاهی برای مشاهده خاطرات افراد استفاده می‌شود و افراد باید خاطراتشان را به جای کارت شناسایی به پلیس نشان دهند. بسیاری از این فناوری‌ها شامل تغییر بدن، اضافه کردن قسمتی پیشرفته به آن یا تلاش برای آگاهی‌یافتن هستند و عموماً در بیشتر قسمت‌هایش هیچ نگرانی در مورد اخلاقی بودن این اعمال وجود ندارد.

این فناوری‌های پیشرفته عموما راحتی یا آزادی را برای کاربر فراهم می‌کنند، اما مشکلات شخصیتی فراوانی برای او به‌وجود می‌آورند. آدریان مارتین منتقد مجله اسکرین در این‌باره می‌گوید که بسیاری از قسمت‌ها «احساسات و خواسته‌های اساسی انسان» را به تصویر می‌کشند که «با نوعی فناوری که همیشه هم از کنترل خارج می‌شود» تلاقی می‌کند، در هم می‌پیچد و در نهایت به فاجعه تبدیل می‌شود. مضامین تکرار شونده در سراسر این سریال شامل حفظ حریم خصوصی، داده‌ها و نظارت بر آن‌ها، انقلاب اطلاعات، واقعیت مجازی، فردگرایی و مصرف‌گرایی است. از طرفی ویژگی تکرار شونده در بسیاری از اپیزودها این است که دارای پیچش‌های داستانی شگفت‌آور هستند.

آهنین‌سر (اپیزود پنج از فصل چهار 1

تحلیل بلک ‌میرور از نگاه هوش مصنوعی

سریال آینه سیاه همان‌طور که از اسمش پیداست، آینه‌ای است که در هر قسمتش بخشی از سیاهی‌های جهان پیرامون ما را نشان می‌دهد. این‌طور به نظر می‌رسد که آینه سیاه می‌خواهد با داستان‌های شگفت‌انگیز در مورد آینده پیش روی انسان به او هشدار دهد؛ به همین‌خاطر هم کابوس وحشتناکی از آینده او می‌سازد که اگرچه پر زرق‌وبرق است، ولی پایانی فاجعه‌بار دارد. در اپیزود‌های مختلف، مجموعه داستان‌های مختلفی اتفاق می‌افتند که هر کدام به یک نوع فناوری ویژه پیوند دارد. آینه سیاه یکی از بزرگ‌ترین ترس‌های زندگی انسان نابودی به دست تکنولوژی‌های پیشرفته را نشان می‌دهد و در بسیاری از اپیزودها، موضوع مورد بحث فناوری‌های هوش مصنوعی هستند؛ ولی آیا آنچه که ترسیم می‌کند هشدار در رابطه با خود فناوری است یا اخلاق کاربری آن؟

بسیاری از نگرا‌ن‌کننده‌ترین قسمت‌های بلک ‌میرور نحوه تعامل انسان با هوش مصنوعی را نشان می‌دهد. نبردهای پساآخرالزمانی، داستان‌های عاشقانه، قتل‌های زنجیره‌ای، تلاش برای زنده‌ ماندن، فرار از تنهایی، زامبی‌های فیلم‌بردار، جاودانگی در واقعیت مجازی و یا حتی این‌ که زندگی‌ات وابسته به امتیازهایی باشد که دیگران به تو می‌دهند. نکته مهمی که معمولا به هنگام تماشای فیلم‌های علمی‌تخیلی با ساب‌ژانر هوش مصنوعی فراموش می‌شود، این است که هوش مصنوعی یک گستره به شدت پیچیده و حیرت‌انگیز است که به سرعت تکامل می‌یابد.

آهنین‌سر (اپیزود پنج از فصل چهار 2

در این‌جا برای آن‌که در داستان‌های دراماتیک قرار بگیرد کارکردهای آن به شدت ساده می‌شوند و این ساده‌انگاری مشکل بزرگی برای درک ‌و دریافت مخاطب نسبت به مشاهده حقیقت ایجاد می‌کند. به طور مثال در اپیزود «منفور میان ملت» ما با زنبورهای رباتیکی روبرو هستیم که هک شده‌اند و به آسانی آدم می‌کشند، ولی آیا در واقعیت ساخت و کنترل چنین موجوداتی به همین سادگی است. در این قسمت همراه با موضوع هوش مصنوعی به کارکردهای شبکه‌های اجتماعی نیز پرداخته شده است.

نکته جالب آنجاست که تقریبا تمام آن‌چیزی که در این اپیزود نشان داده می‌شود در جهان واقعی ما نیز وجود دارد. در دنیایی که اکنون ما در آن زندگی می‌کنیم، تقریبا هشتاد درصد از گونه‌های مختلف زنبور عسل از بین رفته‌اند و در همین حال هوش مصنوعی نیز پیشرفت‌های چشم‌گیری داشته. در این سال‌ها پهباد‌های بسیار کوچکی در اندازه یک زنبور عسل با قدرت هدایت خودران به وجود آمده‌اند.

از طرفی پهباد‌های هوشمند جنگی با قدرت انفجار و نابودی می‌توانند ساعت‌ها در آسمان پرواز کنند و به دنبال اهداف خود بگردند. در همین حال تانک‌های خودران و بدون سرنشین تنها با هوش مصنوعی هدایت می‌شوند و بدون نیاز به هدایت‌گر انسانی می‌توانند هر هدفی را نابود کنند. در جهان مجازی نیز کمپین‌های نفرت‌پراکنی خطرناک به وجود می‌آیند و با وجود این که انسان‌ها آن‌ها را به راه می‌اندازند و به آن خوراک می‌دهند، ولی هدایت اصلی و گسترش آن به دست الگریتم‌های هوش مصنوعی است. به نظر می‌رسد همه‌ این موارد، همراه با هم ایده ساخت این اپیزود را به وجود آورده‌اند، ولی تمام این ایده‌ها در تکنیکی فانتزی ساده‌سازی شده‌اند.

باز خواهم گشت (اپیزود نخست از فصل دوم)1

آیا برای درک و تحلیل آینده‌ این فناوری نباید پیچیدگی‌های آن را نیز در نظر گرفت؟ گفته می‌شود چارلی بروک پدیدآورنده این سریال، روزی خودش در توییتر قربانی یکی از همین کمپین‌های نفرت‌پراکن بوده و به معنی واقعی کلمه ترس از نفرت‌پراکنی همگانی را درک کرده است. شاید به همین خاطر هم این اپیزود به خطرهای احتمالی هوش مصنوعی می‌پردازد و آن‌ها را بررسی می‌کند. البته نکته‌ خیلی مهمی که در داستان به چشم می‌آید و اتفاقاً پررنگ است، فناوری‌های هوش مصنوعی به خودی خود، به هیچ عنوان جایگاه بدی ندارند. اتفاقاً این فناوری‌ها سعی دارند تا اشتباهات فاجعه‌بار انسان را جبران کنند.

انسان در طول سال‌ها گونه‌های مختلف زنبورهای عسل را نابود کرده و حال اگر زنبور عسل نباشد، بیشتر گیاهان نمی‌توانند به زندگی خود ادامه دهند. پس آن‌ها کار درست را انجام می‌دهند؛ آن‌چه که داستان را به فاجعه می‌کشاند نه فناوری هوش مصنوعی، بلکه کسی است که هدایت آن را بر عهده می‌گیرد. در اینجا داستان به ما می‌گوید مراقب کسی که آن‌ را هدایت می‌کند باشید، وگرنه خود تکنولوژی به خودی خود برای ما سودآور است. یا آن‌که در اپیزود آهنین‌سر (اپیزود پنج از فصل چهار) در دنیایی پساآخرالزمانی، جایی که هوش مصنوعی قدرت را در دست گرفته است، زنی بی‌وقفه توسط یک سگ روباتیک وحشت‌زده می‌شود. این ایده در حالی مطرح می‌شود که یکی از مهم‌ترین و بنیادی‌ترین ویژگی‌های هوش مصنوعی مراقبت از خانه و امنیت افراد است. چنان‌که هر روز گزارش‌های بیشتری در مورد پیشرفت فناوری‌های حراست از خانه و فرد منتشر می‌شود.

بلک میرور منفور ملت (زنبورها )1

سرویس‌های حقیقی نظارت که مبتنی بر هوش مصنوعی هستند، می‌توانند اطلاعات را تجزیه و تحلیل کنند و از سیستم‌های حفاظت از خانه «مانند زنگ در، دوربین‌ها یا دزدگیر» برای نظارت بر نفوذ افراد بیگانه و خبر دادن به پلیس استفاده می‌کنند. در همین حال دستیارهای مجازی می‌توانند با یک فرمان صوتی ساده زنگ‌های خطر را روشن یا درها را قفل کنند. حتی فناوری وجود دارد که از یادگیری ماشینی برای تشخیص دوست یا دشمن بودن بازدیدکنندگان استفاده می‌کند.

در یک طیف گسترده‌تر، بعضی از شرکت‌ها حتی از هوش مصنوعی برای پیش‌بینی جرم نیز استفاده می‌کنند. یک سرویس نگهبان که بر یادگیری ماشینی تکیه دارد، می تواند کل جمعیت را اسکن کند و رفتار ناهنجار افراد را بر اساس نوع رویداد شناسایی کند. این سرویس رفتارهای کوچکی مانند زبان بدن یا حرکت به سمت مناطق غیرمجاز را می‌شناسد و یاد می‌گیرد. این سرویس همچنین می‌تواند با استفاده از الگوریتم‌های یادگیری عمیق و بر اساس الگوهای مکان – زمان و وضعیت جنایت‌های گذشته، جنایت‌های احتمالی آینده را پیش‌بینی کند.

یا مثال دیگر آن‌که در اپیزود مارتا که شریک زندگی‌اش را در یک تصادف از دست داده، چون تحمل تنهایی و دوری از او را ندارد، سعی می‌کند به‌وسیله یک شرکت هوش مصنوعی و با توجه به فعالیت‌های شریک سابقش در اینترنت، نسخه‌ای از او بازسازی کنند. مارتا ابتدا به وسیله یک چت‌بات با الگوی مصنوعی همسرش صحبت می‌کند، ولی سپس شرکت نسخه‌ای رباتیک از او می‌سازد. در ادامه برعکس آن‌چیزی که انتظار داریم، این نسخه شبیه‌سازی شده نه‌تنها حال مارتا را بهبود نمی‌بخشد، بلکه با رفتار مصنوعی خودش او را بیش‌ از پیش آزار می‌دهد و به دیوانگی می‌رساند. مارتا نه‌تنها از تنهایی رها نمی‌شود، بلکه یک شکنجه‌گر روحی هم به تنهایی‌اش وارد می‌شود. در این اپیزود نیز مانند دیگر اپیزود‌هایی که موضوع هوش مصنوعی دارند، آن‌چه از این فناوری نشان‌داده می‌شود بیشتر به یک رویا و کابوس شبیه است تا حقیقت هوش مصنوعی.

بلک میرور

در جهان پیرامون ما چت‌بات‌ها از دستورات صوتی یا متنی برای ارتباط با انسان‌ها و کمک به آن‌ها در خدمات مختلف استفاده می‌کنند. آن‌ها راهنمای مشتریان هستند و در بخش اقتصاد کمک می‌کنند تا کسب‌وکارها به رشد خود ادامه دهند. حتی در بخش کمک‌های فوری نیز شما بدون وقت‌کشی می‌توانید به وسیله چت‌بات آمبولانس یا پلیس را خبر کنید؛ در صورتی که از نگاه آثار علمی‌تخیلی چت‌بات‌ها با گذشت زمان، آرام‌آرام به انگل‌هایی تبدیل می‌شوند که امید و خاطرات شما را می‌خورند. در اپیزود موزه سیاه (اپیزود شش از فصل چهار) وضع از آن‌چه قبل‌تر گفته شد هم وحشتناک‌تر می‌شود.

یک موزه شیطانی که در مورد فناوری‌های هوش مصنوعی در رشته پزشکی فعالیت می‌کند. یک قطعه الکترونیکی که در مغز یک دکتر قرار دارد و پزشک با کمک آن دردهای بیمارش را می‌فهمد و بهتر می‌تواند او را درمان کند؛ اما پزشک قصه ما خیلی زود به دردهای بیمارانش معتاد می‌شود و مجبور است بیشتر از قبل درد بکشد. او به خودآزار دیوانه‌ای تبدیل می‌شود که کنترلی روی رفتارش ندارد و تنها با درد کشیدن آرام می‌شود. یا در قسمت دیگر موزه، مردی که زنش در کما رفته با فناوری هوش مصنوعی ذهن زنش را به خودش پیوند می‌دهد و این‌کار او را دیوانه می‌کند.

حال اگر از این فضای تاریک و وحشتناک به جهان حقیقی برگردیم، خواهیم دید که هوش مصنوعی در رشته پزشکی نه‌تنها وحشتناک نیست، بلکه بسیاری از دردها و رنج‌های بیماران و خانواده‌هایشان را نیز کاهش داده است. هوش مصنوعی می‌تواند به سرعت بیماری فرد را، حتی قبل از آن که شروع شود پیش‌بینی کند. این فناوری با یادگیری عمیق می‌تواند مجموعه داده‌های بزرگ تاریخ پزشکی را بررسی کند و راه‌های درمان بسیاری از بیماری‌ها را پیدا کند.

پژوهش‌گران ژاپنی دریافته‌اند که هوش مصنوعی می‌تواند سرطان روده بزرگ را در مراحل اولیه و با دقت هشتادوشش درصد تشخیص دهد. الگوریتم این سرویس با استفاده از هزاران عکس، دلایل بیماری را یاد گرفته و می‌تواند بیماری را در کمتر از یک ثانیه تشخیص دهد. علاوه بر آن، پژوهش‌گران دانشگاه آکسفورد با کمک یادگیری عمیق موفق شده‌اند، بسیاری از بیماری‌های قلبی و سرطان ریه را قبل از شروع تشخیص دهند. همچنین هوش مصنوعی برای شناسایی آب مروارید مادرزادی نیز استفاده شده و شانس پیش‌گیری از نابینایی کودکان را افزایش می‌دهد.

بلک میرور

حقیقت این است که مجموعه آینه سیاه تنها یک پدیده فرهنگی است و ریشه در ترس‌های عمیق بشری دارد؛ زیرا عمیق‌ترین ترس‌های ما از فناوری را به ما نشان می‌دهد. آیا هوش مصنوعی ما را بی‌استفاده می‌کند؟ به ما حمله خواهد کرد؟ آیا ما پس از مرگ در یک سرور زندانی خواهیم شد؟ زمانی که ذهن ما در یک شبکه ابری قرار بگیرد، دیگران با ما بازی خواهند کرد؟

جواب این پرسش‌ها را نمی‌توان داد. به راستی چه کسی واقعاً می‌تواند بگوید آینده چه خواهد شد؟ با این‌ حال از یک چیز می‌توانیم مطمئن باشیم، آن ‌هم این است که نمی‌توانیم به ترس‌هامان اجازه دهیم فرصت‌هایی که هوش مصنوعی به تمدن ارائه می‌کند را نادیده بگیرد.

میانگین امتیاز / 5. تعداد ارا :

مطالب پیشنهادی مرتبط

اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
[wpforms id="48325"]