میچل ها در برابر ماشین ها ؛ انیمیشنی با موضوع هوش مصنوعی
انیمیشن سینمایی میچل ها در برابر ماشین ها، همانطور که از نامش پیداست رویارویی یک خانواده عجیبوغریب به نام میچلها را با ماشینهای هوشمند و اندیشمندی نشان میدهد که توسط یک هوش مصنوعی کنترل میشوند. میچلها خانوادهای متفاوت و چهار نفره هستند که اعضای آن پدر، مادر، دختر نوجوان و پسر کوچکتر خانواده هستند. کاراکتر اصلی و محوری این اثر سینمایی در حقیقت دختر خانواده با نام کیتی میچل است. کیتی میچل، دختر خلاق و ویدئوسازی است که در میشیگان زندگی میکند و آرزو دارد تا فیلمساز شود؛ به همینخاطر هم سعی میکند تا ویدئوهای ساخت خودش را در جهان مجازی انتشار دهد.
رابطه او با خانواده عجیبوغریبش (مخصوصا پدر) خوب نیست، به همینخاطر هم زمانی که در رشته مورد علاقهاش در دانشگاه کالیفرنیا پذیرفته میشود، از این که قرار است خانوادهاش را ترک کند خوشحال است. چرا که آنجا میتواند افرادی شبیه به خودش را که عاشق فیلمسازی هستند، پیدا کند. یک شب قبل از مسافرت، زمانی که کیتی با پدرش ریک میچل دعوا میکند، در حادثهای پدر ناخواسته لپتاپ دختر را میشکند و دختر غمگین و ناراحت پدر را ترک میکند. فردای آنروز پدر برای این که کیتی را خوشحال کند، پروازش را لغو میکند و اصرار دارد که کل خانواده، با خودروی شخصی در سفری جادهای کیتی را به دانشگاهش برسانند.
در همین زمان، مارک بومن (که ترکیبی از مارک زاکربرگ، ایلان ماسک و استیو جابز است)، کارآفرین شرکت پال، از روباتهای جدیدش (که ترکیبی از گوشیهای اپل و خودروهای تسلا هستند) رونمایی میکند و آنها را جایگزین پال، دستیار مجازیاش که یک هوش مصنوعی است، میکند. این هوش مصنوعی برای آنکه از مارک انتقام بگیرد، کنترل شرکت و روباتها را در دست گرفته و به روباتها دستور میدهد تا تمام انسانهای روی کره زمین را جمع کنند و به فضا بفرستند. میچلها در روایتی کمدی دستگیر نمیشوند و اکنون تنها خانواده بازمانده روی زمین هستند. در حالی که تمام انسانها اسیر شدهاند.
آنها در طول سفرشان با دو ربات آسیبدیده آشنا میشوند و به آنها دوستی را میآموزند. در نتیجه رباتها (که خود هم هوش مصنوعی هستند)، نقشه و راه نابودی دستیار دیکتاتور مجازی را به خانواده میچل یاد میدهند. حالا میچلها باید با کمک آن دو روبات معیوب، اریک و دبورابات ۵۰۰۰، که در ابتدا هم تلاش داشتند میچلها را اسیر کنند، سعی کنند تا دنیا را نجات دهند. میچل ها در برابر ماشین ها یکی از فیلم های هوش مصنوعی حذاب است که تماشای آن حتی برای بزرگسالان هم توصیه میشود.
تریلر فیلم میچل ها در برابر ماشین ها
مشخصات
ژانر فیلم: علمیتخیلی. فانتزی. کمدی. انیمیشن. ماجراجویی. اکشن.
زیر ژانرها: علمی تخیلی: هوش مصنوعی، پسا آخرالزمانی، آخرالزمانی هوش مصنوعی.
فانتزی: فانتزی معاصر.
کمدی: اکشن کمدی، کمدی موقعیت، دیالوگ کمدی.
انیمیشن: سهبعدی، CGI انیمیشن.
ماجراجویی: سفر قهرمان، جستجویی.
اکشن: اکشن کمدی، اکشن ماجراجویی، اکشن علمیتخیلی.
میچل ها در برابر ماشین ها ؛ اثری فانتزی
نکته اصلی که به هنگام دیدن این اثر باید به آن توجه کنیم این است که این یک اثر فانتزی است. ژانر فانتزی قراردادهای خاص خود را دارد و هرچند که عناصر به کار رفته آن اثر در جهان واقعی هم وجود داشته باشند، ولی نمود واقعی و فانتزی آنها به هیچ عنوان با هم یکسان نیست. این نکته در اینجا به ما یادآوری میکند که هوش مصنوعی موجود در اثر، تنها یک کاراکتر فانتزی است و به هیچ عنوان نمیتواند در جهان واقعی وجود داشته باشد. دستیار مجازی «پال» قبل از این که نوعی تکنولوژی باشد، یک کاراکتر با ویژگیهای انسانی است. او عصبانی میشود، حسادت میکند و میخواهد انتقام بگیرد.
در حقیقت نویسنده انیمیشن میچل ها در برابر ماشین ها انسانی خلق کرده که ظاهری مجازی و دیجیتال دارد. در واقعیت تکنولوژیهای هوش مصنوعی هرگز نمیتوانند این ویژگیهای انسانی را دشته باشند. چرا که داشتن ویژگیهای انسانی علاوه بر این که به شبکه عصبی پردازشگر نیاز دارد (همانطور که هم انسان و هم هوش مصنوعی هر دو آن را دارند)، این ویژگیها نیازمند داشتن رفتار هورمونی و تاثیرات محیطی – جغرافیایی نیز هستند. این نکته را نیز نباید فراموش کنیم که فرق است میان هوشمندی و هوشیاری؛ هوش مصنوعی در جهان واقع امروز هوشمند است و نه هوشیار. هوشیاری در اینجا به این معنی است که او خودآگاهی ندارد؛ ماشین متفکر هر چقدر هم که یادگیری عمیق را سریع و دقیق انجام دهد، هرگز به خودآگاهی نمیرسد، یعنی هوشیار نمیشود.
او معنی مرگ و زندگی را نمیفهمد و به طور مثال از خود سوال نمیکند که بودن یا نبودن، مساله این است. ولی کاراکتر دستیار مجازی پال در این انیمیشن هوشیاری دارد، او معنی نابود شدن و مرگ را میفهمد و به احساساتی مانند حسادت و نامهربانی آگاه است. برای همین هم، زمانی که سعی میکنند او را با رباتهای هوشمند جدید جایگزین کنند، خشمگین میشود و میخواهد انتقام بگیرد. این ویژگیهای انسانی نهتنها در مورد کاراکتر آنتاگونیست وجود دارند، بلکه در مورد کاراکترهای مکمل و همراه پروتاگونیست نیز خود را نشان میدهند. دو روبات اریک و دبورابات مانند بچههای کوچکی که توسط این خانواده به فرزندی گرفته شده باشند، به مرور ویژگیها و احساسات انسانی را درک میکنند و تحت تاثیر آن قرار میگیرند، چنان که آنها هم عضوی از آن خانواده میشوند.
فناوریها
کاراکترهای هوش مصنوعی انیمیشن میچل ها در برابر ماشین ها قبل از هر چیز شدیدا تحت تاثیر یادگیری ماشینی یا machine learning هستند. رباتهای تازه وارد پال دقیقا با الگریتمهای ماشین لرنینگ و فناوری بینایی ماشین جهان اطرافشان را میبینند. آنها ولی از آنجا که تازه وارد این جهان هستی شدهاند و اطلاعات چندانی از وضع و کارکرد آن ندارند مدام در حال شناسایی و کشف روابط جدید هستند. همین ناآگاهی آنها موجب موقعیتهای کمدی میشود. به طور مثال وقتی که ماشینی در جاده به سرعت به سمت آنها میآید، به جای این که خطر را درک کنند سعی دارند تا مدل ماشین را بفهمند.
یا در جهایی دیگر از آنجا که کارکرد مغز انسانها را نمیدانند، سعی میکنند با کشیدن چشم و دهان روی صورتشان، خودشان را انسان جا بزنند. در مقابل رباتهای تازهوارد پال دستیار مجازی، ضدقهرمان این اثر قرار میگیرد. او هم هوش مصنوعی است و از ماشین لرنینگ استفاده میکند، ولی تفاوتش با رباتها این است که مدتها در این جهان بوده و با جمعآوری دادههای مختلف و فراوان همه سازوکارهای روابط انسانی را یاد گرفته است. در واقع او نوعی سرویس ترکیبی از چتبات و موتور جستجوگر است که از هر چهار تکنولوژی بینایی ماشین، پردازش زبان طبیعی، پردازش گفتار و دادهکاوی استفاده میکند. او آنقدر داده جمعآوری کرده که به قول خودش تمام دانش جهان را میداند.
تفکیک منطقه جغرافیایی
از آنجا که میچل ها در برابر ماشین ها یک فیلم جاده است، در مناطق جغرافیایی متفاوتی در آمریکا، داستانش را جلو میبرد. داستان این انیمیشن سینمایی از ایالت میشیگان در آمریکا شروع میشود و با هدف مسافرت به مدرسه فیلمسازی در کالیفرنیا حرکت میکند که در میانه به پارک ژوراسیکِ میشیگان میرسد. با این حال مهمترین منطقه جغرافیایی این فیلم دره سیلیکون است که در شمال سان فرانسیسکو و جنوب کالیفرنیا قرار دارد. این منطقه جغرافیایی در این اثر از این نظر اهمیت دارد، چرا که کاراکتر ضدقهرمان در آنجا برای خود پایگاهی درست کرده و این منطقه تبدیل به موتور پیشبرنده داستان شده است.
توجه به این نکته نیز مهم است که شهرت این منطقه (سیلیکون ولی) به خاطر قرار گرفتن بسیاری از شرکتهای بزرگ انفورماتیک و تکنولوژی جهان در این منطقهاست. به طوری که حتی انتخاب نام آن (سیلیکون) برگرفته از شرکتهای تولید کننده تراشههای سیلیسیمی در این منطقه بوده که بعدها به نمادی از وجود کمپانیهای فعال در زمینه فناوریهای پیشرفته در این منطقه تبدیل شده است.