
کاربرد جدید هوش مصنوعی برای افزایش رضایت شغلی
کارکنان ارزشمندترین دارایی راهبردی سازمانها هستند و افزایش رضایت شغلی آنها، یکی از مهمترین عوامل زیربنایی رشد و پایداری سازمانهاست. به گزارش Forbes، سودآوری و بهرهوری کارکنانی که تعهد شغلی ندارند، به ترتیب 15 و 18 درصد کمتر از کارکنانی است که رضایت شغلی دارند و این رفتارها سالانه میلیونها دلار به سازمانها خسارت وارد میکنند. همین موضوع باعث میشود توجه به میزان رضایت شغلی کارکنان و شکلگیری نوع جدیدی از اکوسیستم تحت عنوان «اکوسیستم رفاه و شادی» با بهرهگیری از هوش مصنوعی بیش از پیش احساس شود.
خوشحالی عامل موفقیت است
وقتی با انرژی خاصی، مثبت یا منفی، وارد محیط خانه یا کار میشویم، همان انرژی را در دنیایی که با آن تعامل داریم نیز گسترش میدهیم. متخصصانی همچون شان انکر، پژوهشگر دانشگاه هاروارد، روی بیش از 1,600 دانشجو و شرکتهای Fortune500 سراسر دنیا مطالعه انجام داده و یافتههایش را در کتابی به نام «امتیازی به نام خوشحالی» منتشر کرده است. این کتاب بر این نکته مهر تأیید میزند که خوشحالی پیشدرآمد بهرهوری، امنیت و رشد است و آنها را به پیش میراند و به عبارتی خوشحالی عامل موفقیت است نه نتیجه آن.
در ادبیات کلاسیک، همچون کتاب «بهشت گمشده» از جان میلتون، که در سال 1667 نوشته شده است، جملاتی از این دست را میبینیم: «ذهن، جایگاه خودش را دارد و بهتنهایی میتواند از جهنم، بهشت و یا از بهشت، جهنم بسازد.»
نقش هوش مصنوعی در بهبود سلامت عاطفی و رضایت شغلی کارکنان
موفقیت کسبوکارها در گروی تضمین خوشحالی کارکنانشان است. ایجاد خوشحالی در محیط خانه و کار، هدفی راهبردی است که برای ایجاد زنجیرههای تأمین سالم، در تمام حوزههایی که با انسانها سروکار دارند، ضروری است. بیش از 80 درصد اختلالات و سوانح زنجیرههای تأمین ناشی از خطای انسانی هستند. ناراحتی یا عصبانیت میتوانند میزان خطای انسانی را تا 10 برابر افزایش دهند. این احساسات مانند سونامی، پله به پله شدیدتر میشوند و در نهایت، امواجشان بر زنجیره تأمین تأثیر میگذارد. با این حال، درصد کمی از توجه مدیران شرکتها متوجه میزان رضایت شغلی کارکنان و در واقع بهبود سطح خوشحالی و افزایش رضایت شغلی آنهاست.
حال یک سیستم هوش مصنوعی را تصور کنید که سلامت عاطفی کارمندان را تشخیص میدهد و نتایج آن را مرتباً به مدیران گزارش میکند! در عرض کمتر از 20 سال، رباتها در تمام جنبههای زندگی به کار خواهند رفت؛ با وجود این، نمیتوان دنیایی را تصور کرد که در آن، رباتیک و یادگیری ماشینی تمام سیستمهای کنترل و مدیریت زنجیره تأمین را بدون هرگونه کمکی از سوی انسانها، کنترل کنند. به عنوان مثال، میتوانید به ربات DIGIT از شرکت فورد نگاه کنید که به انتقال بسته با خودروهای خودران کمک میکند. ربات تسلا هم نمونه دیگری است که برای برداشتن ابزارها و اجرای مسائل تکراری و خطرناک طراحی شده است. در آینده، زنجیرههای تأمین به صورت فزاینده با علم رباتیک ادغام میشوند و انسانها به سوی سِمتهای تصمیمگیری، کنترل و سایر وظایف سطح بالا حرکت میکنند. پس میتوان گفت انسانها به هیچوجه از لوجیستیک زنجیرههای تأمین حذف نخواهند شد.
نقش خوشحالی در اکوسیستمهای زنجیره تأمین
اول از همه، باید به این نکته توجه داشته باشیم که نقش خوشحالی و افزایش رضایت شغلی انسانها در تمام کشورها، با سرعت در حال افول است و تأثیراتش هم روی زندگیها روز به روز مشهودتر میشود. حتماً شما هم نشانههای خستگی، افسردگی و اضطراب را در اطرافیان میبینید. برای درک بهتر این مسئله، به آمار قسمت پایین توجه کنید:
1) گزارش شاخص خوشحالی (2022) نشان میدهد استرس و عدم خوشحالی به صورت پیوسته رو به افزایش است و به بیشترین مقدار خود در 15 سال اخیر رسیده است.
2) یکی از مطالعات شرکت Conference Board حاکی از این است که تنها 45 درصد از کارکنان مشارکتکننده در نظرسنجی از شغل خود رضایت دارند؛ این رقم در خصوص افزایش رضایت شغلی، پایینتر از آمار 22 سال گذشته (پژوهش سال 2010) است.
3) میزان افسردگی نسبت به سال 1960، 10 برابر شده است. همهگیری کرونا نیز منجر به افزایش 25 درصدی اضطراب و افسردگی در سطح دنیا شد (WHO، 2022).
4) در یک نظرسنجی، 44 درصد از کارکنان گزارش دادند که در روز کاری قبلی، استرس زیادی را تجربه کردهاند. با اینکه بیشتر کارکنان دنیا بار استرس را به دوش میکشند، زنان شاغل در ایالات متحده و کانادا جزو پراسترسترین کارکنان سطح جهان هستند (گزارش Global Workplace، 2022).
5) اقتصاددانی به نام آرتور ارکان شاخص فلاکت (Misery) را تدوین کرد که ترکیبی از سطح تورم و نرخ بیکاری را میسنجد. در سال 2021، کانادا در میان 35 کشور صنعتی، رتبه ششم را از نظر این شاخص به دست آورد. نرخ بالای تورم در ایالات متحده باعث شده است که شاخص فلاکت این کشور نیز نگرانکننده باشد.
6) بر اساس مقاله «Preferences over Inflation and Unemployment: Evidence from Surveys of Happiness»، منتشرشده در ژورنال American Economic Review، تأثیر بیکاری بر شاخص فلاکت، 7/1 برابر بیشتر از تورم است.
عدم افزایش رضایت شغلی کارکنان چه عواقبی بر روی مشتریان دارد؟
1) کارکنانی که مشکلشان عدم افزایش رضایت شغلی است و به نوعی ناراحت و ناراضی هستند، خوشحالی و رضایت مشتریان را به خطر میاندازند. مطالعات مجله Inc. نشان داده است که در حال حاضر، رضایت شغلی کارکنان از همیشه پایینتر است و حدود 40 درصد از نیروی کار آمریکا معتقدند شغلشان بسیار استرسزا است. طبق نظرسنجی Gallup، از هر 10 آمریکایی، 8 نفر در طول روز احساس استرس میکنند و نزدیک به 40 درصد میگویند زمان کافی برای انجام کارهایی را که میخواهند ندارند. نظرسنجی دیگری حاکی از این است که بیش از 20 درصد کارکنان، احساس فرسودگی شغلی میکنند. بار کاری سنگین، تعارضات تیمی، مدیریت ضعیف و شکاف درآمدی از جمله عواملی هستند که به نارضایتی شغلی دامن میزنند. این مشکلات بهرهوری را پایین آورده و درصد استعفا و جابهجایی کارکنان را افزایش میدهند. به علاوه، عدم افزایش رضایت شغلی در برخورد کارکنان با مشتریان منعکس شده و روی آنها نیز تأثیر میگذارد. زمانی که کارمند ناراحت است، توجه و همدلی با مشتریان برایش دشوارتر میشود.
2) کارکنانی که احساس خوشحالی نمیکنند، رضایت شغلی پایینتری دارند. رضایت شغلی پایین به کاهش بهرهوری و ایجاد محیطهای کاری متخاصم میانجامد. کارکنانی که خوشحال نیستند، اتمسفر منفی و استرسزایی را در محیط کار به وجود میآورند که به مرور زمان، بهرهوری کل تیم را تحتتأثیر قرار داده و در نهایت، محیط کاری سمی ایجاد میکند. نظرسنجی سال 2019 Deloitte نشان داد که تنها حدود 49 درصد کارکنان از شغلشان راضی هستند. یکی دیگر از پیامدهای منفی نارضایتی شغلی، نرخ بالای جابهجایی است و اگر انتظاراتشان برآورده نشود، انگیزه کافی برای نمایش عملکرد بهینه و تعالی شغلی را نخواهند داشت.
میزان خسارت مالی شرکتها از نارضایتی کارکنان
میزان خسارت مالی شرکتها زیاد است به گونهای که مثلاً شرکتهای آمریکایی سالانه بین 450 تا 500 میلیارد دلار را به خاطر عدم تعهد شغلی کارکنانشان از دست میدهند. جایگزین کردن کارکنانی که شغلشان را ترک میکنند، بیش از دو تا سه برابر حقوق سالانه آنها برای سازمان خسارت به همراه دارد. مدیران باید نگاه دقیقتری به این اعداد بیندازند و تغییرات لازم برای خوشحال و متعهد نگه داشتن کارکنانشان را اعمال کنند.
به هیچوجه نباید پیامدهای منفی عدم افزایش رضایت شغلی کارمندان را نادیده گرفت. به گزارش Forbes، تنها 21 درصد از کارکنان شغلشان را جذاب میدانند و بیش از یکسوم کارکنان قصد دارند استعفا دهند و شغل بهتری پیدا کنند. این گروه صرفاً به مقداری کار میکنند که برای دریافت حقوق و حفظ قرارداد کافی است و هیچ زمان و تلاش اضافهای صرف نمیکنند.
انجمن مدیریت منابع انسانی میگوید عدم افزایش رضایت شغلی میتواند به شکلگیری عادات بد کاری نیز بینجامد. 55 درصد از کارکنان در ساعات کاری مشغول خرید آنلاین هستند و 15 درصد هم چرت میزنند! مصرف الکل و جستوجو در شبکههای اجتماعی در ساعات کاری هم از دیگر مشکلات رایج سازمانها هستند و افزایش شمار کارکنان دورکار میتواند این چالشها را تشدید کند.
براساس گزارش Gallup، 50 درصد کارکنان تنها بعد از گذشت 6 ماه از کارشان، تعهد و علاقه شغلی خود را از دست میدهند، گویی افزایش رضایت شغلی آنها کاهش یافته است. 20 درصد دیگر نیز به صورت فعالانه اقدام به تخریب روحیه کارکنان دیگر میکنند، تا این نارضایتی را گسترش دهند.
نقش شادی در بهبود عملکرد بدن
یکی از مواردی که نقش شادی در بهبود عملکرد بدن را پررنگ میکند، این است که وقتی لبخند میزنیم، مغزمان مولکولهای کوچکی به نام نوروپپتید آزاد میکند که با استرس میجنگند. سایر انتقالدهندههای عصبی، همچون دوپامین، سروتونین و اندورفین نیز در مقابله با استرس نقش دارند. اندورفینها به عنوان یک مسکن خفیف و سروتونین به عنوان ضدافسردگی عمل میکنند. گروهی از اقتصاددانان دریافتند خوشحالی انسانها رابطه علّی مثبت قابل ملاحظهای با بهرهوری دارد. به نظر میرسد احساسات مثبت به انسانها انرژی میبخشند و پژوهشی دیگر نشان داده است که تصمیمگیری، پردازش و یادگیری با هورمون دوپامین (که در نتیجه خوشحالی آزاد میشود) ارتباط مستقیم دارند. بنابراین، لبخند زدن میتواند به خلاقیت و بازدهی کارکنان کمک کند.
جمعبندی
با توجه به اینکه 70 درصد از کارکنان علاقه و تعهدی به شغلشان احساس نمیکنند و افزایش رضایت شغلی در خودشان احساس نمیکنند، به جرئت میتوان گفت مدیران سازمانها باید به فکر ساخت یک اکوسیستم زنجیره تأمین خوشحالی باشند. اما آیا خوشحالی دغدغه همیشگی سازمانهاست؟ بسیاری از سازمانها همین حالا هم «سلامتی» را در فهرست اولویتهای سازمانی خود گذاشتهاند و برنامههای «ذهنآگاهی» را در پیش گرفتهاند. با این حال، رویههای لازم برای ارتقای تعهد شغلی و حالِ خوب کارکنان همچنان مورد غفلت قرار میگیرند. بیشتر سازمانها رضایت کارکنانشان را به صورت سالانه اندازه میگیرند، در حالی که با توجه به سرعت بالای تغییرات زنجیرههای تأمین و شرایط پویای بازار، این بازه زمانی به هیچ عنوان نمیتواند پاسخگوی نیاز سازمانها باشد.
این در حالی است که خوشحالی و افزایش رضایت شغلی را میتوان با روشهای سادهای بهبود بخشید و حتی سادهترین و کمهزینهترین رفتارهای رهبران هم میتوانند به خوشحالی کارکنان بینجامند. برای مثال، قدردانی کلامی مدیران از کارمندان خود، میتواند تأثیر مثبت زیادی در بهبود روحیه و افزایش بهرهوری نیروی انسانی داشته باشد.
طبق تحقیقات، 89 درصد از کارکنان معتقدند قدردانی از زحماتشان، تجربه شغلیشان را ارتقاء میدهد.
1) قدردانی به خروجیهای کاری مثبت، همچون عملکرد بهتر، احساس تعلق، همراستایی بیشتر و هدفمند شدن منجر میشود.
2) رهبران تشویق میشوند تا به جای اینکه یک بار در سال به ارزیابی عملکرد کارکنانشان بپردازند، به صورت مرتب به آنها توجه کنند.
3) این مهم تنها در صورتی محقق میشود که توجه به کارکنان و قدردانی از آنها جزئی از فرهنگ سازمان شود.
4) اگر اکوسیستمهای زنجیرههای تأمین خوشحالی با دقت اجرایی نشوند، رشد و بهرهوری اقتصادی به روند رو به افت خود ادامه خواهد داد.
جدیدترین اخبار هوش مصنوعی ایران و جهان را با هوشیو دنبال کنید