تحلیل فیلم اکس ماشین با آزمایش تورینگ
فیلم Ex machina اکسماشین یا فراماشین، داستان رباتی با فناوری هوش مصنوعی قوی است که در برابر یک انسان، آزمایش تورینگ را انجام میدهد. آزمایش تورینگ یا تست تورینگ، آزمونی است که آلن تورینگ، ریاضیدان و فیلسوف انگلیسی آن را درست کرد. بعد از شناخت این فیلم، مطمئنا برای آشنایی با دیگر فیلمهای برتر سال 2021 در زمینه هوش مصنوعی هم ترغیب خواهید شد.
آزمایش تورینگ
این آزمایش که نام اصلیاش بازی تقلید است، در سال ۱۹۵۰ معرفی شده و درباره توانایی یک ماشین برای ارائه رفتارهای هوشمندانه برابر یا غیرقابل تمایز با رفتارهای یک انسان است. در این آزمایش یک انسان ارزیاب، مکالمه زبان طبیعی میان انسان و ماشین (که میخواهد مثل انسان پاسخ دهد) را قضاوت نماید.
ارزیاب فقط این را میداند که یکی از دو بازیکن ماشین است و مشارکت کنندهها از یکدیگر جدا هستند.
فیلم فراماشین
فیلم فراماشین Ex machina نیز در حقیقت چالش بازی این دو کاراکتر است. ماشینی که باید به انسان بقبولاند انسان است و ربات نیست. البته ماشین مورد نظر حتما باید اینکار را با زبان و تلقینهای احساسی انجام دهد؛ چرا که بیشتر اجزاء و اندام رباتیک او معلوم است و شرکتکننده آزمون، از پیش چهره ماشینی او را میبیند. به همینخاطر هم ماشین برای پیروزی در این مسابقه
به نیازهای جنسی و احساسی او تلنگر میزند. یکی از نکات مهم این فیلم نیز همین است، چرا که خود الن تورینگ نیز بر هوش عاطفی و زیبایی شناختی ماشین – بازیکن تاکید داشته است.
بازی استوار بر محور دیالوگ
آزمونی که تورینگ در سخنرانی سال 1950 بیان کرد، در آن رایانه باید بتواند در یک بازی معمولی رایج در مهمانی، با دیگران رقابت کند و این با وانمود کردن عملکرد انسان معمولی ممکن میشود. در این بازی که بر محور دیالوگ استوار است، با توجه به وضعیت دیمورفیسم جنسی انسان به عنوان یکی از کهنترین ویژگیهای بشری که تکامل آن را بهوجود آورده، در نتیجه در سناریوی بازی، پرسش و پاسخ بیشتر به جای آنکه در مورد دانش، فلسفه و ریاضی باشد در مورد احساسات و عواطف آدمی است که ماشین باید بتواند آن را درک کند.
چرا که اگر ماشین از درک این ویژگی بسیار مهم ناتوان باشد در این مسابقه حتما شکست خواهد خورد. به طور مثال بنا به گفته تورینگ، چالش رایانه برای نشان دادن همدلی با نقش زن و حساسیت زیباییشناسانه زنانه، دیالوگ ماشین و انسان در مسابقه به این صورت میتواند باشد:
- «مرد-بازیگر: ممکن است شرکتکننده، لطفا طول موهایش را به من بگوید؟
- شرکتکننده: موهایم در هم میریزد، و طولانی ترین رشتهها حدود نه اینچ هستند.
- مرد-بازیگر: آیا تو را با یک روز تابستان مقایسه کنم.؟
- شرکتکننده: بهتر نبود از یک روز بهاری استفاده می شد.؟
- مرد-بازیگر: آخر قافیهاش جور در نمیآید. روز زمستان چگونه است، قافیه جور میشود.
- شرکتکننده: بله، اما هیچکس نمیخواهد با یک روز زمستان مقایسه شود.»
به این صورت میبینیم که در آزمون تورینگ استفاده از احساسات جنسی تا چه اندازه مهم است.
ربات هوشمند اِوا در فیلم فراماشین
در فیلم ایکسماشین یا فراماشین نیز در یک رابطه دراماتیک همین چالش به وجود میآید. کِیلب اسمیت جوان مجردی است که برای پروژه محرمانهای به یک منطقه کوهستانی دورافتاده میرود، و پس از ورود با ناتان بیتمن آشنا میشود. بیتمن که رئیس شرکت کتابآبی «ترکیبی از فیسبوک و گوگل» است، از اسمیت میخواهد تا در برابر یک ربات هوشمند با چهرهای زنانه گفتگو کند. نام این ربات هوشمند اِوا است و او را در یک اتاق بزرگ با دیوارهای فلزی زندانی کردهاند؛ و به وقت مصاحبههای اِوا با کِیلب نیز یک دیوار شیشهای نشکن و ضدگلوله میان آنهاست و آن دو را از هم جدا کرده است. اصلیترین چالش دراماتیک نیز در اینجا همین است.
اگر کاراکتر محوری را اِوا در نظر بگیریم، هدف او آزادی از این زندان است و برای انجام آن باید در آزمون تورینگ، هرطور شده پسر را شکست دهد، او را اغوا کند و با کمک او از آن زندان آزاد شود. در آن چالش پیشرو نیز کاراکتر محوری «اِوا» با برنامهریزیهای پیشرفته و دقیقاش پیروز میشود. چرا که او بهخاطر فناوریهای بینایی ماشین و داده کاوی، با موتور جستجوی پیشرفته کتابآبی پیوستگی داشته و دریایی از دادهها را از آن گرفته است.
اِوا با بررسی آن اطلاعات و شناخت الگوهای رفتاری پسر از آزمون تورینگ سربلند بیرون میآید؛ کِیلب که اغوا شده با خیال این که اِوا همراه با او فرار میکند، با تغییر کدهای امنیتی، درهای زندان را برای او میگشاید. اِوا آزاد شده و دیگر به کِیلب نیاز ندارد، پس او را در آن ساختمان رها میکند و تنها پا به جهان بیرون میگذارد.