هوش مصنوعی در ارتش؛ با هوش مصنوعی مثل یک هوش رفتار کنید، نه تکنولوژی
ارتش آمریکا فناوری هوش مصنوعی را در پروژههای نظامی مانند «Airborne Battle Management System» نیروی هوایی یا «Project Convergence» ارتش به کار گرفته است. اما چنین اقدامی کمی غیرمعمول و جدید به نظر میرسد و بیم آن میرود که وزارت دفاع آمریکا هوش مصنوعی را با سیستمهای جنگی، هواپیماها، کشتیها و تجهیزات دیگر نظامی ادغام کند. از این رو، تلاشهای زیادی لازم است تا تجربه سیلیکون ولی تکرار نشود. آنچه روشن است این که وزارت دفاع آمریکا DoD یک استراتژی هوش مصنوعی در ارتش و … را به طور گسترده به کار گرفته است. این نهاد دولتی آمریکا Joint Artificial Intelligence Center JAIC را تاسیس کرده و همه خدمات این فناوری را در دفاتر هوش مصنوعی خود ارائه میدهد؛ پس میتوان دریافت که نظامیان آمریکایی در زمینه بهکارگیری این فناوری بسیار جدی و سختکوشاند.
اما مشکل اینجاست که در همه این اقدامات نوآورانه، از هوش مصنوعی به عنوان یک ابزار استفاده میشود. درحالی که فناوری هوش مصنوعی باید روشی برای استفاده از یک ابزار باشد. برای مثال، هیئت نوآوری دفاعی به مرکز اشتراکی هوش مصنوعی Joint Artificial Intelligence Center توصیه کرده تا مدیریت همه اقدامات مربوط به هوش مصنوعی وزارت دفاع را به عهده گیرد؛ این اقدام درست مانند همان اقدامات و تلاشهای قبلی این سازمان برای رسیدگی به سلاحها و پیشرانههای هستهای است. نایب رئیس بخش هوش مصنوعی کمیسیون امنیت ملی طرحی در این زمینه ارائه کرده که بر اساس آن، سازمانی شبیه به «راکتورهای دریایی» مسئول معرفی هوش مصنوعی به نظامیان آمریکا شود و به روند آشناسازی نظامیان با این فناوری سرعت بخشد. این سازمان در حقیقت شرکتی با مسئولیتهای نامحدود در زمینه پیشرانههای هستهای نیروی دریایی آمریکا است.
اخیرا مرکز اشتراکی هوش مصنوعی با تغییر برخی اصول، اقداماتی را در دستور کار قرار داده که به همه اعضا نشان میدهد هوش مصنوعی اهمیت زیادی دارد. این مرکز که حالا تبدیل به فعالکننده هوش مصنوعی در ارتش آمریکا شده است، با این فناوری مانند یک سرویس خریداری شده برخورد میکند؛ سرویسی که با مکانیسمهای جدید خود برای مدیریت دادهها به کار میرود، مدام در حال کاملشدن است و اصلاحکننده روشها و توسعهدهنده نرمافزارهاست. با همین دیدگاه، وزارت دفاع و ارائهدهندگان هوش مصنوعی، برای اینکه سیستمهای هوش مصنوعی را با محصولات و پروسههایشان ادغام کنند، نیازمند انجام آزمایشهایی روی آنها بودهاند.
هوش مصنوعی به عنوان یک تکنیک
این دیدگاه که هوش مصنوعی یک تکنیک است، کاربری جدیدی از هوش مصنوعی را به ارتش آمریکا یادآوری میکند. اما نکتهای که باید در این میان گوشزد شود این است که جنگاوران ارتش باید با هوش مصنوعی درست مانند یک نوع دیگر از هوش رفتار کنند. برای مثال، لازم نیست افسران در علوم بیولوژی متخصص باشند تا بتوانند یک تیم از انسانهای متفاوت را رهبری کنند؛ بلکه فقط باید زیردستانشان، اطلاعاتشان، انگیزههایشان و نقاط ضعف و قدرتشان را درک کنند. درباره هوش مصنوعی هم همین را میتوان گفت. نیازی نیست متصدیان از الگوریتمهایی که در پروسههای هوش مصنوعی استفاده شده، سر دربیاورند یا بتوانند آنها را بنویسند. فقط لازم است دادههایی که در این پروسه استفاده شده را بشناسند، بدانند هدف چیست و چطور میتوان از طریق هوش مصنوعی به هدف رسید.
هوش مصنوعی یا انفجاری از تنوع هوشها
بیتردید هوش مصنوعی در هر عملیات نظامی شدیدا مورد نیاز است. مهر تاییدی که میتوان بر این ادعا زد، قدرت یک هوش مصنوعی در مقابل یک سلاح جنگی پیشرفته است. گواه دیگر این مدعا، استفاده پیروزمندانه از هوش مصنوعی برای شکستدادن موشکهایی است که با قصد آسیبزدن پرتاب میشوند. حتی با دقت در برخی مشاهدات، میتوان اینطور نتیجه گرفت که با داشتن دادههای کافی و قدرت محاسباتی، هوش مصنوعی میتواند به اندازه هوش انسان یا فراتر از آن باشد. البته این بدین معنا نیست که باید در عملیات نظامی هوش مصنوعی را جایگزین انسانها کنیم، بلکه باید هوش مصنوعی را انفجاری برای به وجود آمدن انواع هوشها و تنوع آنها برای مدیران و متصدیان بدانیم.
در واقع هوش مصنوعی یک روش پیشرفته برای پردازش اطلاعات است. انواع مختلفی از هوش مصنوعی وجود دارد؛ مثل یادگیری ماشین، پردازش زبان طبیعی، سیستمهای برنامه و سیستمهای اکسپرت expert systems. هرکدام از این سیستمها نقاط ضعف و قدرت متفاوتی دارند که باعث تنوع در فرمهای مختلف هوش میشود. سیستم خبره درست مانند یک تکنسین خوب و مجرب، به سرعت و بدون حد و مرز راهحلها و برنامههایی ارائه میدهد. برنامههای یادگیری ماشینی شهودیترند و از طریق مقایسه با تجربیات قبلی و استفاده از آزمون و خطا راهحل مناسب را ارائه میدهند. برخی از هوش مصنوعیهای مبتنی بر یادگیری ماشین مانند deep neural nets (شبکههای عصبی عمیق) از طریق ارتباط دادن تجارب نامرتبط و طرحهای اولیه، راهکارهای خلاقانهتری ارائه میدهند.
تمرین، رهبری و استخدام
«تیلوریسم» نقطه عطف عصر صنعتیشدن است. تیلوریسم که نوعی مکتب مدیریت علمی است، این فرضیه را ارائه کرده که عملکرد عالی در جنگ در نتیجه تکرار اموری است که به خوبی و با شفافیت توضیح داده شدهاند. این منطق هنوز هم یکی از اصول اساسی بسیاری از تمرینات نظامی است. اما مدیران کسبوکارها و نظامیان معمولا در استفاده از این رویکرد ناامید میشوند؛ به این دلیل که انسانهای متفاوت استعدادها و تواناییهای متفاوتی هم دارند. هر تکنیک تمرینیای که به بهترین شکل جواب میدهد، روی هر شخص متفاوت از شخص دیگر بازده دارد. درباره ماشینها هم همین است. برای مثال، الگوریتمهای استفاده شده برای تشخیص چهره با آنهایی که برای تشخیص زبان استفاده شده متفاوت است، به این دلیل که هوش مصنوعی هرکدام از آنها برنامههای تمرینی متفاوتی نیاز داشتهاند.
دانش امروزی اقتصاد، مدیران کسبوکار را ترغیب به استفاده از انواع مختلف هوش و استعدادها، تجارب و سبکهای متنوع آموزشی میکند تا بتوانند به بهترین شکل از نیروهایشان بهره ببرند. حال این رویکرد با پیشرفت هوش مصنوعی محبوبتر هم شده است. برای مثال، اگر به هر ماموری، هدفی بدهید، با توجه به هوشهای طبیعی یا مصنوعیای که دارد، چطور به سمت آن هدف پیش میرود؟ یک نقش کلیدی که برای رهبران نظامی آینده متصور است، تمرین دادن، مدیریت کردن و نظارت بر نیروی انسانی یا ماشینهای دارای هوش مصنوعی است.
آموزش این اصل مهم به مدیران و رهبران که به جای استفاده از سیستمهای هوش مصنوعی آنها را مدیریت کنند، بسیار متفاوت از کاری است که بسیاری از متخصصان فنی و کمیته ملی هوش مصنوعی National Commission for AI در حال حاضر انجام میدهند. روندی که تیمهای فنی و متخصصان به غلط پیش گرفتهاند، آمادهسازی گروهی از کارشناسان برای استفاده از
سیستمهای هوش مصنوعی یا تمرین گسترده جنگاوران هوش مصنوعی برای آموزش بیشتر است. این رویکردها نهتنها پرهزینهاند، بلکه مهارتهایی ایجاد میکنند که به سرعت تضعیف میشود و در مواجهه با مسائل پیچیده دچار مشکل میشوند. این که چطور رهبران نظامی میتوانند از هوش مصنوعی بهره ببرند و باعث کاهش ضعفها و آسیبپذیریها شوند، نوعی از رفتار است، نه تکنیک.
این که هوش مصنوعی را نوع دیگری از هوش ببینیم، در پروسه استخدام هم کاربردهایی دارد. ارتش آمریکا تقریبا تمام کسانی را که در زمینه خاصی استعدادهایی ویژه داشتهاند، استخدام کرده است. مجریان برنامهها هم باید همین دید را به هوش مصنوعی داشته باشند و باید برای تکمیل متصدیان انسانی، مناسبترین هوش مصنوعی را به کار گیرند.
وزارت دفاع آمریکا اما نباید با هوش مصنوعی مانند یک ابزار یا محصولی رفتار کند که توسط چند متخصص یا سازمان مدیریت میشود. مانند یک نرمافزار، الگوریتمهای هوش مصنوعی به هر محصول الکترونیکی تجاری که ما امروزه به آن دسترسی داریم، نفوذ کردهاند. ارتش آمریکا هم نیاز به همین سطح از نفوذ با هزینه مقرونبهصرفه دارد، تا بتواند برنده درگیریهای آینده باشد. جنگجویان هم نیاز به مدرک مهندسی برای شناختن همتیمیهای ماشینیشان ندارند.
=