Filter by دسته‌ها
chatGTP
ابزارهای هوش مصنوعی
اخبار
گزارش خبری
پرامپت‌ نویسی
تیتر یک
چندرسانه ای
آموزش علوم داده
اینفوگرافیک
پادکست
ویدیو
دانش روز
آموزش‌های پایه‌ای هوش مصنوعی
اصول هوش مصنوعی
یادگیری بدون نظارت
یادگیری تقویتی
یادگیری عمیق
یادگیری نیمه نظارتی
آموزش‌های پیشرفته هوش مصنوعی
بینایی ماشین
پردازش زبان طبیعی
پردازش گفتار
چالش‌های عملیاتی
داده کاوی و بیگ دیتا
رایانش ابری و HPC
سیستم‌‌های امبدد
علوم شناختی
خطرات هوش مصنوعی
دیتاست
مدل‌های بنیادی
رویدادها
جیتکس
کاربردهای هوش مصنوعی
کتابخانه
اشخاص
شرکت‌های هوش مصنوعی
محصولات و مدل‌های هوش مصنوعی
مفاهیم
کسب‌و‌کار
تحلیل بازارهای هوش مصنوعی
کارآفرینی
هوش مصنوعی در ایران
هوش مصنوعی در جهان
مقاله
پیاده‌سازی هوش مصنوعی
گزارش
مصاحبه
هوش مصنوعی در عمل
 هجوم اپلیکیشن‌ها به هوش مصنوعی؛ واقعاً مفید است؟

هجوم اپلیکیشن‌ها به هوش مصنوعی؛ واقعاً مفید است؟

زمان مطالعه: 3 دقیقه

تب هوش مصنوعی باعث شده است سرویس‌هایی مانند چت ‌جی‌ پی ‌تی (ChatGPT) به بخش‌های مختلف زندگی دیجیتال ما راه یابند؛ با این حال، همچنان مشکلات ما با ایمیل‌ها بر جای خود باقی است.

از زمان عرضه رابط برنامه‌نویسی (API) چت ‌جی‌ پی ‌تی، بسیاری از اپلیکیشن‌ها شروع به افزودن قابلیت‌های هوش مصنوعی کرده‌اند. این موضوع به‌ویژه در برنامه‌های مدیریت ایمیل مانند اسپارک (Spark) و کنری (Canary) به‌وضوح دیده می‌شود؛ جایی که توسعه‌دهندگان با افتخار از امکانات هوش مصنوعی داخلی خود سخن می‌گویند.

رایج‌ترین قابلیت‌ها شامل نوشتن پاسخ‌های ایمیلی به‌جای کاربر یا حتی تولید کامل یک ایمیل بر اساس تنها یک پرامپت است. برخی دیگر نیز امکان خلاصه‌سازی ایمیل‌های طولانی یا حتی کل یک رشته مکاتبه را فراهم می‌کنند. در نگاه نخست، این ویژگی‌ها بسیار جذاب به‌نظر می‌رسند، اما در عمل به باور من چنین یکپارچه‌سازی‌هایی نه‌تنها بهره‌وری را افزایش نمی‌دهند، بلکه در بسیاری مواقع ارتباطات را کم‌بازده‌تر می‌کنند.

البته استفاده از این امکانات مانعی ندارد و حتی می‌تواند تجربه‌ای جالب باشد، اما نباید انتظار داشت که چنین قابلیت‌هایی تحولی اساسی در زندگی روزمره ایجاد کنند. دلیل این موضوع را در ادامه شرح خواهم داد.

حلقه بسته‌ ارتباطات

امروزه همه ما زیر فشار حجم بالای ایمیل‌ها و به‌طور کلی ارتباطات دیجیتال قرار داریم. از آنجا که این موضوع در بستر نمایشگرها اتفاق می‌افتد، بسیاری آن را صرفاً یک مشکل فنی می‌دانند، در حالی‌که واقعیت، پیچیده‌تر است. این مسئله تنها فنی نیست، بلکه جنبه‌ای اجتماعی نیز دارد.

ممکن است بگویید «تعداد ایمیل‌هایی که دریافت می‌کنم بیش‌ازحد زیاد است» و این قطعاً درست است، اما همین مسئله را می‌توان به شکلی دیگر هم بیان کرد: «تعداد افرادی که قصد برقراری ارتباط با من را دارند، بیشتر از توان ذهنی و روانی من برای پاسخ‌گویی هستند.» تلاش برای حل یک مشکل اجتماعی با ابزارهای فناورانه، اغلب منجر به ایجاد مشکلات اجتماعی جدیدی می‌شود.

فرض کنید به‌جای آنکه خودم ایمیلی کوتاه برای دعوت شما به نوشیدنی بنویسم، از چت ‌جی‌ پی ‌تی (ChatGPT) بخواهم این کار را انجام دهد. نتیجه یک متن ۲۲۰ کلمه‌ای خواهد بود با مقدمه‌ای طولانی، «امیدوارم حال شما خوب باشد» توضیحاتی مفصل درباره دلایل دورهمی، و جملاتی تصنعی و غیرضروری. چنین ایمیلی نه‌تنها خسته‌کننده است، بلکه احتمالاً باعث می‌شود مخاطب حتی از خواندن آن صرف‌نظر کند. در این شرایط، شاید همان فرد برای خلاصه‌کردن متن، دوباره به هوش مصنوعی متوسل شود. جالب آنکه وقتی از چت ‌جی‌ پی ‌تی خواستم ایمیل را خلاصه کند، پاسخ دقیقاً همان چیزی بود که ابتدا مدنظر داشتم:
«مایلی برای نوشیدنی بیایی؟»

همان‌طور که «هومر سیمپسون»، فیلسوف آمریکایی، زمانی درباره الکل گفت: «علت و راه‌حل همه مشکلات زندگی است»، هوش مصنوعی نیز در این زمینه مشابه عمل می‌کند، مشکلاتی مانند ایمیل‌های طولانی را ایجاد می‌کند و سپس راه‌حل آن را ارائه می‌دهد. این همان «اوروبوروس» است، ماری که دم خود را می‌بلعد، فناوری‌ای که بخشی از مشکلاتی را که خود ایجاد کرده، دوباره حل می‌کند.

به باور من، به‌جای تکیه بر راه‌حل‌های پیچیده فناورانه، باید پیش‌فرض‌های فرهنگی خود را بازنگری کنیم. چه چیزی باعث شده است فکر کنیم نوشتن یک ایمیل ساده و کوتاه کافی نیست؟ آیا می‌توان این پیش‌فرض را کنار گذاشت و ارتباطات را ساده‌تر و کارآمدتر ساخت؟

البته چالش فرهنگی به‌مراتب سخت‌تر از چالش فنی است. شاید ارسال یک ایمیل یک‌جمله‌ای کارآمد باشد، اما برخی آن را غیرمحترمانه یا غیرعادی تلقی کنند. با این حال، هر فرد یا سازمانی که به دنبال افزایش بهره‌وری است، باید درباره این موضوعات بیندیشد — مگر اینکه واقعاً بخواهید یک ربات وانمود کند که در یخچال شما مجموعه‌ای از نوشیدنی‌های متنوع از «آبجوهای محلی تا برندهای کلاسیک» آماده است.

ما هنوز نمی‌دانیم هوش مصنوعی در کدام بسترها بهترین عملکرد را خواهد داشت

من و دوستم «کی‌کی» چند ماهی یک شوخی با هم داشتیم که به تدریج به یک رسم همیشگی تبدیل شد. کلیک‌کردن روی پاسخ‌های پیشنهادی خودکار در لینکدین .(LinkedIn) این شبکه اجتماعی، به دلایلی نامعلوم برای پیام‌ها پاسخ‌های آماده ارائه می‌کند و این کار همیشه برایمان جالب و خنده‌دار بود.

نمی‌دانم دلیل وجود این قابلیت چیست، اما آن را مفید و سرگرم‌کننده می‌دانم. در واقع، بسیاری از قابلیت‌های فعلی هوش مصنوعی در همین دسته قرار می‌گیرند. کنجکاوی‌هایی جالب که تجربه‌ای سرگرم‌کننده فراهم می‌کنند. برای مثال، من از چت ‌جی‌ پی ‌تی (ChatGPT) بیشتر برای نوشتن متن‌های ساختگی و داستان‌های تخیلی استفاده می‌کنم تا امور کاری‌ام.

این بدان معنا نیست که هوش مصنوعی کاربردی ندارد. ابزارهایی مانند چت ‌جی‌ پی ‌تی می‌توانند کیفیت نوشتار و محتوا را بهبود دهند. با این حال، هنوز مشخص نیست که این فناوری در کدام حوزه‌ها بیشترین تأثیر و سودمندی را خواهد داشت.

درک نقش هوش مصنوعی تنها به مسائل فنی محدود نمی‌شود، جنبه‌های اجتماعی نیز اهمیت دارند. «ارتباط نوشتاری» توانایی بسیار مهمی است: حتی اکنون، با فشار دادن کلیدهای کیبورد، افکار من به ذهن شما منتقل می‌شود. فناوری‌های مختلف این فرایند را ممکن کرده‌اند، اما هدف اصلی همه این ابزارها، کمک به انسان‌ها برای به اشتراک گذاشتن افکارشان است. هوش مصنوعی، مانند هر ابزار دیگری، تنها زمانی مفید است که انسان‌ها برای آن کاربردهای واقعی و مؤثر پیدا کنندو این نیازمند تأمل و بررسی دقیق هدف ابزار است.

شاید من اشتباه کنم، اما مطمئن نیستم که تا به امروز واقعاً بدانیم این فناوری قرار است به چه شکل و در کدام حوزه‌ها بیشترین کارایی را داشته باشد.

این مطلب اولین بار در پایگاه wired منتشر شده است.

میانگین امتیاز / 5. تعداد ارا :

مطالب پیشنهادی مرتبط

اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

در جریان مهم‌ترین اتفاقات AI بمانید

هر هفته، خلاصه‌ای از اخبار، تحلیل‌ها و رویدادهای هوش مصنوعی را در ایمیل‌تان دریافت کنید.

[wpforms id="48325"]