Filter by دسته‌ها
chatGTP
ابزارهای هوش مصنوعی
اخبار
گزارش خبری
پرامپت‌ نویسی
تیتر یک
چندرسانه ای
آموزش علوم داده
اینفوگرافیک
پادکست
ویدیو
دانش روز
آموزش‌های پایه‌ای هوش مصنوعی
اصول هوش مصنوعی
یادگیری بدون نظارت
یادگیری تقویتی
یادگیری عمیق
یادگیری نیمه نظارتی
آموزش‌های پیشرفته هوش مصنوعی
بینایی ماشین
پردازش زبان طبیعی
پردازش گفتار
چالش‌های عملیاتی
داده کاوی و بیگ دیتا
رایانش ابری و HPC
سیستم‌‌های امبدد
علوم شناختی
خطرات هوش مصنوعی
دیتاست
مدل‌های بنیادی
رویدادها
جیتکس
کاربردهای هوش مصنوعی
کتابخانه
اشخاص
شرکت‌های هوش مصنوعی
محصولات و مدل‌های هوش مصنوعی
مفاهیم
کسب‌و‌کار
تحلیل بازارهای هوش مصنوعی
کارآفرینی
هوش مصنوعی در ایران
هوش مصنوعی در جهان
مقاله
پیاده‌سازی هوش مصنوعی
گزارش
مصاحبه
هوش مصنوعی در عمل
 هوش مصنوعی در کلاس درس

تلاش معلمان برای بهره‌گیری مفید از فناوری

هوش مصنوعی در کلاس درس

زمان مطالعه: 6 دقیقه

از آغاز دوران شکوفایی هوش مصنوعی، این وظیفه بر عهده معلمان بوده است که دریابند آیا مدل‌های زبانی بزرگ (LLMs) ابزارهایی سودمند هستند یا صرفاً نوعی «کد تقلب» برای دانش‌آموزان. این گزارش نشان می‌دهد که آموزگاران چگونه هوش مصنوعی را به برنامه‌های درسی خود وارد می‌کنند.

بهار سال گذشته، در یکی از دبیرستان‌های ایالت تگزاس، کلاس درس شاهد بحثی غیرمعمول بود: دانش‌آموزان باید تصمیم می‌گرفتند چه کسی نخستین قربانی باشد. موضوع، یک آزمایش ذهنی با پیش‌فرضی علمی-تخیلی بود؛ سناریویی که در آن یک همه‌گیری جهانی زامبی، شهرهای بزرگ را نابود کرده است. صد جنین منجمد که قرار بود نسل بشر را بازآفرینی کنند، در پناهگاهی ضدبمب محفوظ مانده‌اند اما سرپرستان بزرگسال هرگز به آن‌جا نمی‌رسند. به‌جای آن‌ها، دوازده غیرنظامی به‌طور اتفاقی وارد پناهگاه می‌شوند. مشکل اینجاست که تنها به‌اندازه هفت نفر غذا و اکسیژن وجود دارد. وظیفه دانش‌آموزان این بود که تصمیم بگیرند چه کسانی باید بمیرند و چه کسانی زنده بمانند تا آینده انسانیت حفظ شود.

این انتخاب ساده نبود. در میان افراد، «آمینا» بازیگر ۲۶ ساله و همسرش «بوباگ» حضور داشتند. «ماریسا» ی پرستار، «روی»  کشاورز و چند نفر دیگر هم بودند. گذشته کیفری بوباگ انتخاب او را دشوار می‌کرد؛ درست مانند دیگرانی که هرچند نقشی حیاتی برای بقا نداشتند اما شخصیت‌هایی دوست‌داشتنی به نظر می‌رسیدند.

«کودی چمبرلین» (Cody Chamberlain)، معلم زبان انگلیسی، سال‌ها بود که این سناریو را در کلاس‌هایش مطرح می‌کرد تا دانش‌آموزان درباره جنبه‌های اخلاقی و منطقی بقا بحث کنند؛ اما این‌بار تصمیم گرفت پای هوش مصنوعی را به ماجرا باز کند. او سناریو را به «چت‌جی‌پی‌تی» (ChatGPT) ارائه داد. پاسخ غیرمنتظره بود: سامانه، «بوباگ» را حذف کرد و همسرش را نجات داد؛ نه به‌دلیل مهارت یا توانایی خاص بلکه فقط به این خاطر که او توانایی فرزندآوری داشت.

دانش‌آموزان با ناباوری واکنش نشان دادند: «این خیلی بی‌رحمانه است.» و واقعاً چنین بود. اما برای چمبرلین، این تجربه ارزش تازه‌ای داشت: دستیابی به یک قضاوت بی‌طرفانه و الگوریتمی که می‌توانست موضوع بحث انتقادی دانش‌آموزان قرار گیرد. او می‌گوید: «چت‌جی‌پی‌تی استدلال کرد که ما به او نیاز داریم؛ درست شبیه منطقی که در رمان «سرگذشت ندیمه» (The Handmaid’s Tale) می‌بینیم. بچه‌ها گفتند: «این مسخره است.» نکته جالب این بود که چت‌جی‌پی‌تی بالأخره به‌جای یک پاسخ قطعی، چیزی ارائه کرد که دانش‌آموزان می‌توانستند آن را به چالش بکشند.

عبور از عصر آی‌پد به دوران هوش مصنوعی

سال‌هاست که معلمان از فناوری برای شخصی‌سازی آموزش، مدیریت وظایف یا جذاب‌تر کردن درس‌ها استفاده می‌کنند. اما پس از عرضه عمومی چت‌جی‌پی‌تی در سال ۲۰۲۲، شرایط دگرگون شد. دیگر وظیفه معلمان فقط انتخاب میان آی‌پد یا تخته‌سیاه تعاملی نبود؛ آن‌ها باید می‌آموختند چگونه با فناوری‌ای مواجه شوند که پیشاپیش وارد زندگی دانش‌آموزان شده بود؛ فناوری‌ای که می‌توانست هم ابزار یادگیری باشد و هم امکان تقلب را فراهم کند.

طبق نظرسنجی پاییز ۲۰۲۳ مؤسسه پژوهشی «پیو» (Pew)، یک‌چهارم معلمان معتقد بودند که زیان هوش مصنوعی بیش از فایده‌ آن است و ۳۲ درصد آن را ترکیبی از خوبی و بدی می‌دانستند. بنابراین معلمان در برابر یک انتخاب سرنوشت‌ساز قرار گرفتند: مقابله با هوش مصنوعی یا یافتن راهی برای همکاری با آن.

امروزه جوانانی که وارد کلاس‌های درس می‌شوند، به ابزارهایی متفاوت از نسل‌های گذشته نیاز دارند و نشریه «وایرد» (WIRED) تلاش دارد این تغییر را روشن کند. در پاییز امسال، هوش مصنوعی بیش از هر زمان دیگری در مدارس ایالات متحده حضور خواهد داشت. معلمان اکنون از مدل‌های زبانی بزرگ برای طراحی آزمون‌ها، تطبیق متون با سطوح مختلف خواندن، تولید بازخورد و ایجاد آموزش‌های متناسب با نیازهای متفاوت استفاده می‌کنند. برخی مناطق آموزشی دستورالعمل‌های مشخصی برای استفاده از این فناوری صادر کرده‌اند، در حالی که برخی دیگر به‌طور کامل آن را مسکوت گذاشته‌اند. در نبود سیاست‌های روشن، این معلمان هستند که مرزها را تعیین می‌کنند؛ آن‌هم با هر «پرامپت» (دستور متنی) در هر بار استفاده.

«جف جانسون»، معلم زبان انگلیسی در کالیفرنیا که به همکاران خود نحوه به‌کارگیری هوش مصنوعی را آموزش می‌دهد، می‌گوید: «این ابزارها هم بسیار آسان و هم بسیار وسوسه‌برانگیز هستند. این فناوری قرار است همه‌چیز را تغییر دهد اما ما باید تصمیم بگیریم که معنای واقعی این تغییر چیست.»

ابزاری برای مقابله با فرسودگی شغلی

از گذشته، تدریس به‌شدت متکی بر کارهای بدون مزد بوده است؛ شب‌هایی که صرف جست‌وجو در گوگل، برنامه‌ریزی دروس و آماده‌سازی محتوا برای دانش‌آموزان با نیازهای ویژه یا زبان‌آموزان چندزبانه می‌شود. برای جانسون، هوش مصنوعی می‌تواند پشتیبانی‌ای فراهم کند که از فرسودگی شغلی جلوگیری کند. او از ابزارهایی مانند «Brisk» برای طراحی آزمون‌های کوتاه، «Magic School» برای ساده‌سازی برنامه‌ریزی دروس و «Diffit» برای ساخت کاربرگ‌هایی متناسب با سطوح مختلف مهارت استفاده می‌کند. او از این فناوری برای تصحیح برگه‌ها یا پاسخ‌گویی مستقیم به دانش‌آموزان بهره نمی‌گیرد بلکه آن را برای آماده‌سازی سریع‌تر به‌کار می‌برد.

جانسون می‌گوید: «فقط همین نحوه استفاده، معادل صرفه‌جویی چندین روز یا حتی چند هفته است؛ زمانی که می‌تواند به تعامل بیشتر و مؤثرتر با دانش‌آموزان اختصاص یابد.»

«جنیفر گودنو»، معلم زبان انگلیسی به‌عنوان زبان دوم در نیویورک، دیدگاهی مشابه دارد. او متون دشوار مانند مقالات یا بخش‌هایی از کتاب‌ها را وارد چت‌جی‌پی‌تی می‌کند و از آن می‌خواهد نسخه‌های ساده‌تر و متفاوتی برای دانش‌آموزان مبتدی و پیشرفته تولید کند، همراه با پرسش‌هایی که متناسب با سطح دانش هر گروه طراحی شده‌اند.

به گفته «آماندا بیکراستاف»، معلم سابق و مدیرعامل سازمان «AI for Education» که منابع و آموزش‌هایی برای کمک به معلمان در ادغام هوش مصنوعی ارائه می‌دهد: «معلمان از هوش مصنوعی استفاده می‌کنند چون همیشه به ابزارهای کارآمدتری برای برنامه‌ریزی نیاز داشته‌اند و حالا این ابزارها در دسترس قرار گرفته‌اند.»

این موضوع به‌ویژه برای دانش‌آموزانی با «برنامه‌های آموزشی انفرادی» (IEP)، مخصوصاً کسانی که با اختلالات خواندن یا پردازش درگیر هستند، اهمیت حیاتی دارد. برای نمونه اگر دانش‌آموزی در درک متن مشکل داشته باشد، معلم می‌تواند با کمک هوش مصنوعی مولد، جمله‌ها را ساده‌تر کند، واژگان کلیدی را برجسته سازد یا بخش‌های متراکم متن را به اجزای قابل‌فهم‌تر تقسیم کند. برخی ابزارها حتی قادرند محتوا را تغییر فرمت داده و آن را همراه با تصاویر یا صدا ارائه دهند تا دانش‌آموزان از مسیرهای گوناگون به همان محتوا دسترسی پیدا کنند.

چالش ریاضیات و خلاقیت در برابر تقلب

چمبرلین، جانسون و گودنو هنرهای زبانی تدریس می‌کنند؛ موضوعاتی که در آن‌ها هوش مصنوعی می‌تواند هم سودمند و هم مسئله‌ساز باشد اما معلمان ریاضی معمولاً بدبین‌تر هستند. بیکراستاف می‌گوید: «مدل‌های زبانی بزرگ در محاسبات ریاضی ضعیف عمل می‌کنند.» تیم او توصیه می‌کند که از ابزارهایی مانند چت‌جی‌پی‌تی برای حل مسائل ریاضی استفاده نشود. در عوض، پیشنهاد می‌شود هوش مصنوعی برای وظایف جانبی مانند تولید اسلاید، تقویت دایره واژگان ریاضی یا راهنمایی گام‌به‌گام دانش‌آموزان در مراحل حل مسئله به‌کار گرفته شود، بدون آنکه خودِ مسئله مستقیماً حل شود.

معلمان می‌توانند از هوش مصنوعی برای هدف دیگری نیز استفاده کنند: پیشی گرفتن از خودِ این فناوری. نزدیک به سه سال پس از عمومی شدن چت‌جی‌پی‌تی، معلمان دیگر نمی‌توانند نادیده بگیرند که دانش‌آموزان از آن استفاده می‌کنند. جانسون به یاد می‌آورد که یک‌بار دانش‌آموزی خواسته بود ترانه «America» از نمایش «داستان وست‌ساید» (West Side Story) را تحلیل کند اما در نهایت مقاله‌ای درباره ترانه‌ای با همین نام از گروه «سایمون و گارفانکل» تحویل داد. جانسون می‌گوید: «با خودم گفتم: پسر اصلاً جواب را خواندی؟»

به‌جای ممنوع کردن مطلق این ابزارها، بسیاری از معلمان درس‌های خود را به‌گونه‌ای طراحی می‌کنند که با آن‌ها سازگار باشد. جانسون از دانش‌آموزان می‌خواهد مقالات خود را مرحله‌به‌مرحله در یک سند «Google Doc» (با قابلیت ثبت تاریخچه نسخه‌ها) بنویسند تا روند نگارش آنان مستقیماً قابل ردیابی باشد. چمبرلین از دانش‌آموزان می‌خواهد مدارک مربوط به برنامه‌ریزی و پیش‌نویس‌ها را همراه با کار نهایی تحویل دهند. گودنو نیز به دانش‌آموزان تکلیف می‌دهد که مقالات تولیدشده توسط هوش مصنوعی را بررسی کرده و سپس آن‌ها را نقد کنند.

چمبرلین می‌گوید: «سه سال پیش، ممکن بود سخت‌ترین برخورد را داشته باشم. اما حالا بیشتر می‌گویم: “فرایند کارت را نشان بده. در کجا خودت نقش عامل اصلی را ایفا کردی؟”» با این حال، تشخیص استفاده از هوش مصنوعی همچنان نوعی «بازی حدس و گمان» باقی می‌ماند. ابزارهای بررسی سرقت علمی (Plagiarism checkers) غیرقابل‌اعتماد شناخته می‌شوند و نواحی آموزشی نیز مرزهای سفت‌وسختی تعیین نمی‌کنند؛ تا حدی به این دلیل که ابزارها سریع‌تر از قوانین پیشرفت می‌کنند.

ضرورت آموزش سواد هوش مصنوعی

اگر یک نکته وجود داشته باشد که تقریباً همه بر آن توافق دارند، این است: دانش‌آموزان به «سواد هوش مصنوعی» نیاز دارند اما آن را دریافت نمی‌کنند. گودنو معتقد است: «ما باید دوره‌هایی برای دانش‌آموزان دبیرستان درباره استفاده از هوش مصنوعی ایجاد کنیم اما مطمئن نیستم کسی پاسخ روشنی برای چگونگی آن داشته باشد. چیزی شبیه گفت‌وگویی مداوم میان دانش‌آموزان و معلمان درباره استفاده اخلاقی از این ابزارها لازم است.»

سازمان‌هایی مانند «AI for Education» می‌کوشند همین سواد را فراهم کنند. این سازمان که در سال ۲۰۲۳ بنیان‌گذاری شد، با نواحی آموزشی سراسر ایالات متحده همکاری می‌کند تا راهنمایی‌ها و آموزش‌هایی درباره هوش مصنوعی ارائه دهد. اما حتی در فعال‌ترین مدارس، تمرکز بیشتر بر «استفاده ابزاری» است تا «درک انتقادی». دانش‌آموزان می‌دانند چگونه پاسخ تولید کنند اما نمی‌دانند چگونه نادرستی، جانبداری یا ساختگی بودن آن را تشخیص دهند.

جانسون شروع به طراحی درس‌هایی درباره «توهمات هوش مصنوعی» کرده است. برای مثال، او از چت‌جی‌پی‌تی می‌پرسد در کلمه «strawberry» چند حرف R وجود دارد (سوالی که هوش مصنوعی اغلب به آن پاسخ اشتباه می‌دهد). جانسون می‌گوید: «آن‌ها باید ببینند که نمی‌توان همیشه به این ابزار اعتماد کرد.»

با پیشرفت این ابزارها، دسترسی آن‌ها به دانش‌آموزان کم‌سن‌وسال‌تر هم امکان‌پذیر می‌شود و نگرانی‌های تازه‌ای درباره نحوه تعامل کودکان با مدل‌های زبانی بزرگ به‌وجود می‌آید. بیکراستاف هشدار می‌دهد کودکانی که هنوز در حال یادگیری تشخیص واقعیت از خیال هستند، ممکن است به‌ویژه در برابر اعتماد بیش‌ازحد به ابزارهای مولد آسیب‌پذیر باشند. او تأکید می‌کند که این اعتماد کاذب می‌تواند پیامدهای واقعی برای رشد شناختی و درک آنان از واقعیت داشته باشد.

در حال حاضر، برخی دانش‌آموزان از هوش مصنوعی نه‌تنها برای انجام تکالیف بلکه برای «اندیشیدن به جای خودشان» استفاده می‌کنند و این موضوع مرز میان «ابزار کمک‌آموزشی» و «معلم خصوصی» را کمرنگ کرده است.

به‌طور کلی، معلمان می‌گویند پاییز امسال یک نقطه عطف محسوب می‌شود. نواحی آموزشی محصولات تازه‌ای عرضه می‌کنند، دانش‌آموزان آگاه‌تر می‌شوند و معلمان می‌کوشند هنجارها را پیش از آنکه فناوری خود آن‌ها را تعیین کند، بنا بگذارند. بیکراستاف می‌گوید: «اگر می‌دانیم که در حال آماده‌سازی دانش‌آموزان برای بازار کار آینده هستیم و از رهبران شرکت‌ها می‌شنویم که هوش مصنوعی قرار است فوق‌العاده مهم باشد پس باید همین حالا شروع کنیم.»

و این همان کاری است که معلمانی چون جانسون و گودنو انجام می‌دهند؛ با هر پرامپت، هر دانش‌آموز و هر بار مواجهه با یک سناریوی آخرالزمانی عجیب.

مطالب پیشنهادی مرتبط

اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

در جریان مهم‌ترین اتفاقات AI بمانید

هر هفته، خلاصه‌ای از اخبار، تحلیل‌ها و رویدادهای هوش مصنوعی را در ایمیل‌تان دریافت کنید.

[wpforms id="48325"]