
هوش مصنوعی از تبوتاب افتاده است
تعداد رو به افزایشی از سرمایهگذاران نگراناند که هوش مصنوعی (AI) نتواند سودهای هنگفتی که دنبال آن هستند را فراهم کند. از زمان اوجگیری ارزش سهام شرکتهای غربی پیشرو در انقلاب هوش مصنوعی در ماه گذشته، این ارزش سهام ۱۰ درصد کاهش یافته است. تعداد زیادی از منتقدان اکنون درباره محدودیتهای مدلهای زبانی بزرگ که خدماتی مانند «ChatGPT» را نیرو میدهند، پرسشهایی مطرح میکنند. شرکتهای بزرگ فناوری دهها میلیارد دلار برای توسعه مدلهای هوش مصنوعی هزینه کردهاند و وعدههای شگفتانگیزتری برای سرمایهگذاریهای آینده دادهاند. با این حال، طبق آخرین دادههای اداره سرشماری آمریکا، تنها ۵.۱ درصد از شرکتهای آمریکایی از هوش مصنوعی برای تولید کالا و خدمات استفاده میکنند، این رقم از اوج ۵.۴ درصد اوایل سال جاری کاهش یافته است. تقریباً همین نسبت نیز قصد دارند در ماههای آینده از آن استفاده کنند.
اگر این مسائل را با یک متخصص فناوری مطرح کنید، ممکن است با ترکیبی از ناامیدی و دلسوزی به شما نگاه کنند. آیا چیزی درباره «چرخه تبلیغات» (Hype Cycle) نشنیدهاید؟ این یک اصطلاح است که توسط موسسه تحقیقاتی «گارتنر» رایج شده و در سیلیکون ولی به دانش عمومی تبدیل شده است. بر اساس این مفهوم پس از یک دوره اولیه از سرخوشی غیرعقلانی و سرمایهگذاری بیش از حد، فناوریهای داغ وارد «دره ناامیدی» میشوند؛ جایی که احساسات تیرهوتار میشود. همه شروع به نگرانی میکنند که استفاده از فناوری بهطور غیرمنتظره کند پیش میرود و سودهای مورد انتظار حاصل نمیشود. با این حال، همانطور که شب به دنبال روز میآید، این فناوری بازمیگردد. سرمایهگذاری که با موج سرخوشی همراه بوده، باعث ایجاد زیرساخت عظیمی میشود که به نوبه خود فناوری را به سمت پذیرش گسترده سوق میدهد. آیا چرخه تبلیغات راهنمای مفیدی برای آینده هوش مصنوعی جهان است؟
تاریخچه چرخه تبلیغات؛ از قطارها تا اینترنت
این چرخه در توضیح تکامل برخی فناوریهای قدیمیتر کمککننده بوده است. قطارها یک مثال کلاسیک هستند. تب راهآهن در بریتانیای قرن نوزدهم موجی از سرمایهگذاری توسط افراد مختلف، از «چارلز داروین» گرفته تا «جان استوارت میل» ایجاد کرد که به حباب سهام راهآهن تبدیل شد. سقوط بازار سهام به دنبال آن رخ داد. اما سپس شرکتهای راهآهن با استفاده از سرمایهای که در طول این تب به دست آورده بودند، مسیرها را گسترش دادند و بریتانیا را از شمال به جنوب متصل کرده و اقتصاد را متحول کردند. چرخه تبلیغات کامل شد.
در دهههای اخیر، اینترنت نیز تحولی مشابه داشته است. در دهه ۱۹۹۰، شوقی بر سر این فناوری پدید آمد و آیندهنگران پیشبینی کردند که ظرف چند سال همه خریدهای خود را آنلاین انجام خواهند داد. در سال ۲۰۰۰، بازار سقوط کرد و شکست ۱۳۵ شرکت بزرگ «داتکام» از جمله garden.com و pets.com را به دنبال داشت. اما نتیجه مهمتر این بود که تا آن زمان شرکتهای ارتباطات میلیاردها دلار در کابلهای فیبر نوری سرمایهگذاری کرده بودند که بعدها زیرساخت اینترنت امروزی را تشکیل داد.
آیا هوش مصنوعی راهی مشابه را طی میکند؟
اگرچه هوش مصنوعی با سقوطی به اندازه راهآهن یا شرکتهای داتکام مواجه نشده است، برخی معتقدند نگرانیهای کنونی نشانهای از سلطه جهانی آینده آن است. «آینده هوش مصنوعی دقیقاً مانند هر فناوری دیگر خواهد بود. ابتدا یک زیرساخت عظیم و گرانقیمت ساخته میشود سپس یک سقوط بزرگ اتفاق میافتد که در آن مردم متوجه میشوند نمیتوانند از هوش مصنوعی بهطور مؤثر استفاده کنند و سپس یک احیای آهسته شروع میشود که در آن یاد میگیرند چگونه از آن استفاده کنند.» این را «نوآ اسمیت»، مفسر اقتصادی میگوید.
اما آیا این درست است؟ شاید نه. برای شروع، نسخههای مختلف هوش مصنوعی طی دههها دورههایی از تبلیغات و ناامیدی را تجربه کردهاند، با همراهی افزایش و کاهش مشارکت آکادمیک و سرمایهگذاری اما بدون حرکت به مرحله نهایی چرخه تبلیغات. در دهه ۱۹۶۰، شور و شوق زیادی برای هوش مصنوعی وجود داشت، از جمله برای «الیزا»، یک چتبات اولیه. این دوران با زمستانهای هوش مصنوعی در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۹۰ دنبال شد. حتی تا سال ۲۰۲۰، علاقه پژوهشی به هوش مصنوعی در حال کاهش بود تا زمانی که هوش مصنوعی مولد وارد میدان شد و دوباره به اوج رسید.
استثناهای چرخه تبلیغات؛ فناوریهایی که مسیر دیگری را طی کردند
همچنین میتوان به راحتی به بسیاری از فناوریهای تأثیرگذار دیگر اشاره کرد که چرخه تبلیغات را دور زدهاند. رایانش ابری از صفر به قهرمان تبدیل شد و تقریباً خطی مستقیم طی کرد، بدون سرخوشی و بدون سقوط. انرژی خورشیدی نیز به همین ترتیب رفتار میکند. رسانههای اجتماعی نیز همینطور. شرکتهایی مانند «مایاسپیس» کنار رفتند و نگرانیهایی درباره سودآوری اولیه وجود داشت اما پذیرش توسط مصرفکنندگان بهطور پیوسته افزایش یافت.
در مقابل، فناوریهایی نیز هستند که از سرخوشی به وحشت رفتند اما هنوز (یا حداقل هنوز بهطور قابل توجهی) بازنگشتهاند. به یاد دارید Web3؟ یا پیشبینیها درباره اینکه همه در خانه یک چاپگر سهبعدی خواهند داشت؟ نانولولههای کربنی نیز دورهای از توجه شدید داشتند اما هنوز تحولی ایجاد نکردهاند.
چرخه تبلیغات، یک استثنا یا یک قانون؟
برای فهم بهتر این چرخه، «اکونومیست» دادههایی از گارتنر جمعآوری کرده است که طی دههها فناوریهای داغ را در چرخه تبلیغات جای داده است. بررسیها نشان میدهد که چرخه تبلیغات یک پدیده نادر است. فقط یک پنجم از فناوریها از نوآوری به هیجان، ناامیدی و سپس پذیرش گسترده حرکت میکنند. بسیاری از فناوریها بدون تجربه این مسیر پرپیچوخم گسترده میشوند.
آیا هوش مصنوعی انقلابی خواهد بود؟
هوش مصنوعی هنوز هم میتواند جهان را متحول کند. ممکن است یکی از شرکتهای بزرگ فناوری به یک پیشرفت مهم دست یابد. کسبوکارها ممکن است به مزایای این فناوری پی ببرند. اما چالش فعلی برای شرکتهای بزرگ فناوری این است که اثبات کنند هوش مصنوعی واقعاً چیزی برای ارائه به اقتصاد واقعی دارد. موفقیت تضمینشده نیست. اگر بخواهید از تاریخ فناوری برای درک آینده هوش مصنوعی استفاده کنید، چرخه تبلیغات ممکن است راهنمایی ناقص باشد. شاید راهنمای بهتر این باشد: «سریع بیاید، سریع برود.»