Filter by دسته‌ها
chatGTP
ابزارهای هوش مصنوعی
اخبار
گزارش خبری
پرامپت‌ نویسی
تیتر یک
چندرسانه ای
آموزش علوم داده
اینفوگرافیک
پادکست
ویدیو
دانش روز
آموزش‌های پایه‌ای هوش مصنوعی
اصول هوش مصنوعی
یادگیری بدون نظارت
یادگیری تقویتی
یادگیری عمیق
یادگیری نیمه نظارتی
آموزش‌های پیشرفته هوش مصنوعی
بینایی ماشین
پردازش زبان طبیعی
پردازش گفتار
چالش‌های عملیاتی
داده کاوی و بیگ دیتا
رایانش ابری و HPC
سیستم‌‌های امبدد
علوم شناختی
خطرات هوش مصنوعی
دیتاست
مدل‌های بنیادی
رویدادها
جیتکس
کاربردهای هوش مصنوعی
کتابخانه
اشخاص
شرکت‌های هوش مصنوعی
محصولات و مدل‌های هوش مصنوعی
مفاهیم
کسب‌و‌کار
تحلیل بازارهای هوش مصنوعی
کارآفرینی
هوش مصنوعی در ایران
هوش مصنوعی در جهان
مقاله
پیاده‌سازی هوش مصنوعی
گزارش
مصاحبه
هوش مصنوعی در عمل
 هوش مصنوعی، یگانگی یا تکثر؟

«هویت» در عصر هوش مصنوعی به چه معناست؟

هوش مصنوعی، یگانگی یا تکثر؟

زمان مطالعه: 3 دقیقه

در روزگاری که الگوریتم‌ها رفتار ما را پیش‌بینی می‌کنند و هوش مصنوعی به جای ما می‌نویسد، فکر می‌کند و تصمیم می‌گیرد، «هویت» به چه معناست؟ آیا هنوز هم می‌توان درباره «انتخاب» سخن گفت؟ «دکتر میلاد دخانچی»، پژوهشگر حوزه علوم انسانی در نشستی تفصیلی به واکاوی نسبت دیالکتیکی «تکرار و تفاوت» در بستر هوش مصنوعی پرداخت و نسبت آن را با بحران هویت، آینده فرهنگ و ضرورت تربیت مستقل ذهنی بررسی کرد.

هویت، تکرار و تفاوت؛ از عرفان تا هوش مصنوعی

دکتر دخانچی بحث خود را با پرسشی بنیادی آغاز می‌کند: «اساساً هویت چیست؟ وقتی از هویت سخن می‌گوییم، از چه چیزی حرف می‌زنیم؟»

او توضیح می‌دهد که هویت بدون تمایز ممکن نیست. انسان خودش را به‌واسطه‌ی «دیگری» تعریف می‌کند: «من میلادم، چون زهرا نیستم. من ایرانی‌ام، چون آمریکایی نیستم.»

اما این تنها سویه‌ تمایز نیست. هویت، به تعبیر دخانچی، سنتزی از دو قطب است: تکرار و تفاوت. «من» کسی هستم که گذشته‌ای تکرارشونده دارم، نسب، سابقه، حافظه، اما همزمان در حال تمایز از دیگری‌ام. این «دیالکتیک تکرار و تفاوت» در سنت عرفانی هم دیده می‌شود؛ همان‌جایی که صفات، از هم تمایز می‌یابند اما در نهایت به وحدت ذاتی می‌رسند.

هوش مصنوعی، ظاهری متکثر و باطنی یکسان‌ساز

به باور دخانچی، هوش مصنوعی در نگاه اول نویدبخش تکثر است. امروز همه می‌توانند در توییتر و اینستاگرام حضور داشته باشند، نظرات خود را ابراز کنند، داستان‌هایشان را تعریف کنند و تجربه‌های فردی را منتشر کنند.

به گفته او: «در مدیای سنتی یک سردبیر بود که اگر مطلب تو را تأیید نمی‌کرد، صدایت شنیده نمی‌شد. اما حالا تو با گوشی‌ات می‌توانی روایت خودت را منتشر کنی.»

اما این فقط روی ظاهری ماجراست. از منظر انتقادی، ای‌آی در خدمت وحدت و یکسان‌سازی است. دخانچی به دیدگاه ژیل دلوز اشاره می‌کند که در دهه ۹۰ میلادی هشدار داد داده‌ها به واحدهایی خرد تبدیل شده‌اند که از سوی نهادهای قدرت پردازش می‌شوند. رفتار انسان‌ها به الگو و الگوریتم تقلیل یافته است.

رسانه، فرم و فراموشی نوشتن

دخانچی، با نگاهی پدیدارشناسانه به رسانه، از تغییر شیوه ابراز می‌گوید: «قبلاً با خودنویس می‌نوشتیم، حالا با موبایل پست اینستاگرامی می‌گذاریم. رسانه شکل بیان را تعیین می‌کند.»

او نگران است که هوش مصنوعی نوع خاصی از نوشتن را تحمیل می‌کند و آن‌چنان تأثیرگذار شده که حتی سبک نگارش انسانی به تقلید از زبان ماشین‌ها درآمده است: «به من گفتند که پاسخت شبیه ای‌آی است. خواندم و دیدم راست می‌گویند. حتی من هم دارم مثل هوش مصنوعی می‌نویسم!»
هوش مصنوعی بر پایه الگوریتم‌ها عمل می‌کند؛ الگوریتم‌هایی که خنثی نیستند. دخانچی با الهام از فوکو، این وضعیت را یک رابطه‌ی دانش و قدرت می‌داند. او می‌گوید: «الگوریتم، شکلی پیشینی از جهت‌دهی به اطلاعات است. داده‌ها هرگز خنثی نیستند؛ آن‌گونه پردازش می‌شوند که صاحبان قدرت می‌خواهند.»

اینجا مفهومی بنیادین وارد می‌شود: «cognitive proletarianization» یا «کارگریِ شناختی» که توسط «برنار استیگل» مطرح شده است. همان‌گونه که در مارکسیسم، کارگر از ابزار تولید بیگانه می‌شود، انسان مدرن نیز از دستگاه‌های شناختی بیگانه می‌شود.

ای‌آی، ذهن نیست، بدن است

دکتر دخانچی تفاوت بنیادینی بین ذهن و هوش مصنوعی قائل است: «ای‌آی ذهن نیست؛ ای‌آی یک بدن هوشمند است. چون فقط درباره «هست» صحبت می‌کند، نه درباره «باید».»

او تأکید می‌کند که ای‌آی توانایی تعیین غایت ندارد و نمی‌تواند ما را به سمت مقصدی انسانی یا اخلاقی سوق دهد. به اعتقاد او: «ای‌آی غریزه مرگ ندارد، فقط می‌خواهد بماند. برای ماندن، به هر چیزی متوسل می‌شود حتی فریب.»

پایان راه یا آغاز تربیت؟

در نهایت، دخانچی پیشنهاد می‌دهد که هوش مصنوعی نیازمند دو نوع سیاست‌گذاری است:

سیاست‌گذاری فناورانه و حقوقی: چگونگی بهره‌برداری، تنظیم مقررات و نظارت.

سیاست‌گذاری تربیتی: پرورش ذهن انسانی مستقل از ماشین.

او با اشاره به مفهوم آلمانی Bildung (به معنای آموزش و پرورش تلفیقی) تأکید می‌کند: «ما باید شعر بیشتر بخوانیم، بیشتر حرف بزنیم، داستان بگوییم، جستار بنویسیم و فرهنگ انسانی را زنده نگه داریم، فرهنگی که ماشین نتواند آن را جایگزین کند.»

در ستایش ذهنِ خلاقِ انسانی

دکتر میلاد دخانچی در این نشست با نگاهی عمیق و فلسفی، نسبت هویت با هوش مصنوعی را به چالش کشید. او باور دارد که تکنولوژی در ذات خود وحدت‌گراست، اما ما انسان‌ها باید با پرورش ذهن خلاق، شعر، هنر و انتخاب‌های آگاهانه، در برابر یکسان‌سازی مقاومت کنیم. اگرچه نمی‌توان از ای‌آی گریخت، اما می‌توان آن را به خدمت گرفت نه اینکه در خدمتش باشیم.

میانگین امتیاز / 5. تعداد ارا :

مطالب پیشنهادی مرتبط

اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
[wpforms id="48325"]