اثر هنری در عصر هوش مصنوعی؛ بازتعریف اصالت یا آغاز دگردیسی؟
در روز شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۴، در یکی از جلسات کلیدی همایش «هوش مصنوعی: ارتباطات انسان-ماشین و آینده آن»، «اقبال خالدیان»، پژوهشگر دکتری ارتباطات، با ارائهی دیدگاههایی عمیق و فلسفی درباره تأثیر هوش مصنوعی بر هنر، به بررسی پرسشهای بنیادی درباره «اصالت»، «مولف»، و «مخاطب» در دوران بازتولید دیجیتال پرداخت. او در سخنرانیاش با عنوان «اثر هنری در زمانه هوش مصنوعی: اصالت و دگرگونی در عصر دیجیتال»، به بحرانها، فرصتها، و تحولات پیشِروی هنر در جهان تکنولوژیک پرداخت.
هوش مصنوعی؛ ابزار یا زبان؟
خالدیان در ابتدای سخنان خود با طرح این پرسش آغاز کرد که «آیا باید هوش مصنوعی را صرفاً ابزاری تکنولوژیک دانست یا زبانی نوین که بنیانهای هنر را از نو تعریف میکند؟» او اشاره کرد که اغلب بحثهای رایج پیرامون هوش مصنوعی در دو قطب خوشبینی و بدبینی گرفتارند.
او گفت: «برخی نگراناند که هنر انسانی از میان برود، برخی دیگر معتقدند که احساس، موسیقی و فیلم همچنان پابرجا خواهند ماند. اما به گمان من، وقت آن است که به هوش مصنوعی نه صرفاً به چشم ابزار، بلکه بهمثابهی زبان و نحوهای نوین از بیان نگاه کنیم.»
هاله اثر هنری در عصر بازتولید
خالدیان در ادامه، به آرای «والتر بنیامین»، متفکر آلمانی و عضو مکتب فرانکفورت، ارجاع داد که در دههی ۱۹۳۰ نظریهی مشهور خود درباره «اثر هنری در عصر بازتولید مکانیکی» را مطرح کرده بود.
«بنیامین میگفت، در گذشته اثر هنری، زمان، مکان و تقدس داشت. بهنوعی نوعی فاصله میان مخاطب و اثر وجود داشت که آن را اصیل و یگانه میکرد. اما با امکان تکثیر مکانیکی، این هاله مقدس از بین رفت و هنر در دسترس همگان قرار گرفت.»
او سپس پرسید: «در عصر هوش مصنوعی، وقتی حتی مولف انسانی در فرایند خلق حذف میشود، آیا دیگر اصالتی برای اثر باقی میماند؟ یا باید با مفهومی نو از اصالت روبهرو شویم؟»
هنرمند در آستانهی انقراض یا در آستانهی دگردیسی؟
خالدیان با نگاهی انتقادی به جایگاه هنرمند در دوران کنونی پرداخت. او معتقد است هوش مصنوعی، برخلاف برخی تصورات، الزاماً تهدیدی برای هنرمند نیست، بلکه نقش او را بازتعریف میکند.
«هوش مصنوعی از یکسو موجب تسهیل در خلق اثر میشود و از سوی دیگر، فرایند هنری را به امری مشترک میان انسان و ماشین تبدیل میکند. سؤال اینجاست: آیا هنرمند خالق باقی میماند؟ یا به تسهیلگر بدل میشود؟»
خالدیان بر این باور است که فرایند خلق اثر در عصر جدید، همکاری بین انسان و ماشین است و این همکاری، فرصتهایی تازه برای تجربهی هنری ایجاد میکند.
از بازنمایی تا بازآفرینی؛ تجربهی هنری در حال دگرگونی
در بخش دیگری از سخنانش، خالدیان بر نقش مخاطب تأکید کرد و گفت: «مخاطب امروز دیگر صرفاً دریافتکننده نیست. او معنا میسازد، بازنمایی را تغییر میدهد، و حتی گاه با ماشین به گفتوگو مینشیند.»
او با اشاره به نمونههایی از آثار هنری خلقشده توسط هوش مصنوعی، مانند اثر پرترهای تولید شده توسط یک گروه فرانسوی با کمک الگوریتمهای یادگیری ماشین که در سال ۲۰۱۸ در حراجی کریستی به قیمت ۴۳۰ هزار دلار فروخته شد، نشان داد که این آثار دیگر در مرز میان هنر انسانی و مصنوعی قرار دارند.
خالدیان تأکید کرد که ما دیگر تنها با «بازنمایی» واقعیت سر و کار نداریم، بلکه با بازآفرینی و بازتولید خلاقانه واقعیت از دل دادهها و الگوریتمها مواجهایم.
چهار محور اصلی تحلیل اثر هنری در عصر هوش مصنوعی
دکتر خالدیان سخنان خود را در چهار محور اصلی سازمان داد:
- بازخوانی مفهوم اصالت در هنر دیجیتال:
در دوران هوش مصنوعی، اثر هنری دیگر مکانمند و زمانمند نیست، مولف انسانی ندارد، و در نتیجه باید اصالت را نه ویژگی ذاتی اثر، بلکه محصول زمینههای اجتماعی، فرهنگی و تعامل با مخاطب دانست. - فراتر از بازتولید:
خالدیان معتقد است که هوش مصنوعی از بازتولید صرف عبور کرده و اکنون در مرحلهی «آفرینش دیجیتال» قرار دارد. - نقش هنرمند:
هنرمند دیگر نه صرفاً خالق، بلکه شریک یا تسهیلگر است. او با ابزار هوشمند وارد همکاری میشود و نتیجه، اثری ترکیبی از ذهن انسانی و ماشین است. - تجربهی مخاطب:
مخاطب از مصرفکننده به کنشگر معنا بدل شده است؛ او نه تنها دریافت میکند بلکه انتخاب، خلق و تفسیر میکند.
پایان هنر یا آغاز هنر نو؟
در پایان، خالدیان پیشنهاد کرد به جای ترس از هوش مصنوعی، باید به آن به چشم فرصتی برای بازخوانی مفاهیم کلاسیک هنر نگریست.
«اگر بخواهیم در این دوران دوام بیاوریم، باید بپذیریم که اثر هنری دیگر متعلق به مولف تنها نیست. بلکه نتیجهی یک تعامل پویا میان انسان، ماشین و زمینههای اجتماعی است.»
او سخنان خود را با تاکید بر ضرورت همزیستی مسالمتآمیز انسان و ماشین به پایان برد: «ما نه در حال تجربهی حذف خلاقیت انسانی هستیم، نه در آستانه تسلیم در برابر تکنولوژی؛ بلکه در ابتدای راهی هستیم که به بازآفرینی معنا، اصالت و تجربه هنری میانجامد.»