راهنمای هوشمندانه:
چگونه بیشترین بهره را از چتباتهای هوش مصنوعی مانند ChatGPT ببریم؟
هوش مصنوعی دیگر فقط یک موضوع علمی تخیلی یا ابزاری عجیبوغریب برای متخصصها نیست. حالا ما با چتباتهایی سر و کار داریم که میتوانند معلم خصوصی، ویراستار یا برنامهنویس باشند! در این مقاله میبینیم چطور میتوانیم از این ابزارهای هوشمند به بهترین شکل استفاده کنیم، بدون اینکه درگیر پیچیدگیهای فنی شویم.
مدلهای زبانی بزرگ (LLMs) از هم اکنون توانایی انجام مجموعهای گسترده از وظایف را دارند و با شتابی روزافزون در حال هوشمندتر شدن هستند. با وجود چالشهایی نظیر رفتار غیرقابل پیشبینی، احتمال ارائه اطلاعات نادرست و تعاملات گاه نامتعارف با کاربران تجربههای میدانی نشان میدهد که این ابزارها از تواناییهایی برخوردارند که فراتر از انتظار است؛ تواناییهایی که در عین خلاقیت و انعطافپذیری، بازدهی شگفتانگیزی نیز به همراه دارند. این نگرانی وجود دارد که در تلاش برای مهار هیاهوی پیرامون هوش مصنوعی، منتقدان از درک آنچه که واقعاً در حال وقوع است و پتانسیل تحولآفرین این فناوری، غافل شوند.
مدلهای زبانی بزرگ شعر و فیلمنامه مینویسند. یکی از آخرین نسخهها یعنی GPT-4، در آزمون وکالت نمرهای در حدود ۹۰ درصد کسب کرد و در چندین آزمون پیشرفته (Advanced Placement) نمرات بالایی گرفت. از سوی دیگر، تأثیر این مدلها بر بهرهوری شغلی نیز قابل توجه است. در یک مطالعه، برنامهنویسانی که از GitHub Copilot (یک مدل زبانی برای کدنویسی) استفاده کردند، ۵۶٪ سریعتر از سایر برنامهنویسان یک وظیفه را تکمیل کردند.
در ادامه شش فعالیتی را میبینیم که هوش مصنوعی اکنون در انجام آنها مهارت بسیار زیادی دارد.
توضیح مفاهیم در سطوح مختلف دشواری
این مدلها در مواجهه با موضوعات جدید میتوانند نقش معلمی خصوصی را ایفا کنند. برای نمونه، در مواجهه با مفهومی مانند «بانکداری ذخیره کسری»، میتوان از آنها خواست تا با بیانی ساده و متناسب با سطح دانشآموزان دبیرستانی یا حتی مقاطع پایینتر، مفهوم را تشریح کنند. این شیوه تعاملی و تطبیقپذیر در آموزش، درک بهتر مفاهیم پیچیده را برای کاربران تسهیل میکند.
ChatGPT و سایر چتباتهای هوش مصنوعی در پاسخ به این نوع سوالات خوب عمل میکنند و از مهارتهای خود در پردازش زبان طبیعی استفاده میکنند، به شرطی که درباره رویدادهای بسیار جدید یا موضوعات بسیار ناشناخته سوال نکنید. داشتن یک معلم بینهایت صبور و بدون هزینه که ما را در موضوعات جدید راهنمایی کند، مانند یک قدرت فوقالعاده است. اگر این فناوریها به درستی استفاده شوند، میتوانند ابزارهای آموزشی شگفتانگیزی باشند.
ویرایش و نقد سازنده
با وجود اینکه فرایند نگارش همچنان بهصورت دستی هم انجام میشود، استفاده از مدلهای زبانی بهعنوان دستیار نویسندگی بهتدریج جایگاه ویژهای یافته است. در شرایطی که نویسنده با بنبست فکری مواجه میشود، میتوان بخشهایی از متن را در اختیار مدل قرار داد تا پیشنهادهایی برای ادامه ایده یا رفع اشکالات منطقی ارائه کند.
برخی ابزارها مانند Bing، به دلیل قابلیت جستوجوی اینترنتی، عملکرد مطلوبی در ویرایش متون دارند. یکی از ترفندهای جذاب این است که به عنوان مثال این سبک ویرایش را از آن بخواهید:
«کتاب The Elements of Style اثر استرانک و وایت را بخوان و پیشنهادهایی برای ویرایش متن من، بر اساس اصول آن کتاب ارائه کن.» شما میتوانید از همین روش برای بهبود ایمیلها، نامههای اداری یا هر نوشته دیگری که روی آن کار میکنید، استفاده کنید. فقط همیشه باید بر کار هوش مصنوعی به دقت نظارت کنید.
رهایی از بنبست خلاقانه
هوش مصنوعی میتواند ابزار خوبی برای به جریان انداختن خلاقیت شما باشد. «ایتان مولیک» (Ethan Mollick)، استاد دانشگاه وارتون در دانشگاه پنسیلوانیا، توصیه میکند که از هوش مصنوعی برای غلبه بر بنبست نویسندگی یا شروع سریع پروژههای سخت استفاده کنید. به عنوان مثال، فردی که میخواهد یک نانوایی راهاندازی کند، میتواند از ChatGPT بخواهد لیستی از تمام تجهیزات و مجوزهای لازم را تهیه کند.
مولیک در یک پست وبلاگی اخیر نوشت: «بسیار راحت است که هنگام کار روی یک پروژه، با یک چالش سخت حواسمان پرت شود. هوش مصنوعی میتواند به شما کمک کند که شتاب و انگیزه لازم را به دست آورید.»
تمرین برای کارهای دنیای واقعی
هوش مصنوعی میتواند به تمرین موقعیتهای دشوار کمک کند. گاهی برای آماده شدن برای گفتوگوهای سخت یا ناخوشایند، از چتباتها بهعنوان شبیهساز استفاده میشود. مثلاً میتوان از آنها خواست نقش طرف مقابل را بازی کنند و واکنشهایی شبیه به او نشان دهند.
این تمرین شاید گفتوگوی واقعی را آسان نکند، اما باعث میشود فرد با آمادگی و اعتماد به نفس بیشتری وارد آن شود. البته چتباتها جای دوستیهای واقعی را نمیگیرند، اما میتوانند بهعنوان یک همراه بیقضاوت، بازخورد یا مشاوره اولیه بدهند.
خلاصهسازی همه چیز
یکی از قدرتمندترین تواناییهای مدلهای زبانی هوش مصنوعی، خلاصهسازی سریع حجم زیادی از متن است. میتوان از برنامههای هوش مصنوعی استفاده کرد تا مقالات طولانی را بخوانند و مقالات آکادمیک پیچیده را خلاصه کنند. معمولاً خطوط و نکات اصلی را به درستی درک میکنند، حتی اگر برخی جزئیات از قلم افتاده باشند.
این قدرت زمانی واقعاً خود را نشان میدهد که آن را با سایر تواناییهای هوش مصنوعی مانند تبدیل صوت و ویدیو به متن ترکیب کنید. همچنین هنگامی که یک پادکست دو ساعته را به چند نکته کلیدی خلاصه کنید یا یک خلاصه مختصر از جلسه کاری را در حین جلسه دریافت کنید، به قدرت واقعی برنامههای هوش مصنوعی پی میبرید.
اگر از خواندن این مقالات خسته شدهاید، میتوانید از ChatGPT یا Bing بخواهید بقیه آن را برای شما خلاصه کند یا آن را به صورت یک شعر طنز بازنویسی کند. قول میدهیم ناراحت نخواهیم شد.
کدنویسی، حتی اگر کدنویس نباشید
مردم در حال حاضر از هوش مصنوعی برای نوشتن کد استفاده میکنند، حتی اگر زبانهای برنامهنویسی را بلد نباشند. این مدلها در ابتدا برای نوشتن نرمافزار طراحی نشده بودند، اما وقتی روی حجم عظیمی از متون اینترنتی از جمله محتوای سایتهایی مانند GitHub و Stack Overflow آموزش داده شدند، بهطور ناگهانی یاد گرفتند که چگونه کدنویسی کنند. این پدیده، رفتار نوظهور (emergent behavior) نامیده میشود.
اکنون اگر دستوری مانند «برای من یک افزونه Chrome بساز که متن هر وبسایتی را به زبان دزدان دریایی ترجمه کند» وارد کنید، ممکن است کدی دریافت کنید که واقعاً کار میکند.
در ماههای اخیر، شبکههای اجتماعی پر از مثالهایی از افراد مختلف شده است که با استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی، وبسایتها و برنامههایی را با هزینهای بسیار کمتر، سریعتر از هر انسان دیگری ساختهاند.
با وجود کارایی بالای این مدلها همه این موارد سوالات واضحی را درباره آینده مطرح میکند، سوالات مهمی مانند: اگر مدلهای زبانی بزرگ به افراد غیرنویسنده کمک میکنند خوب بنویسند و به افراد غیربرنامهنویس کمک میکنند خوب کدنویسی کنند، چه نوع تواناییهای دیگری را آزاد خواهند کرد؟ و این تواناییهای جدید هوش مصنوعی چه دگرگونیای در ساختار مشاغل ایجاد خواهند کرد؟