مقایسه Chatgpt 5.2 و Gemini 3:
آزمایش دو چت بات محبوب جهان و نتیجهای که ممکن است برایتان جالب باشد
در دنیای هوش مصنوعی، رقابت میان مدلهای زبانی پیشرفته روزبهروز داغتر میشود. با رونمایی از چتجیپیتی 5.2، انگار Openai به دنبال خلق مدلی است که هم قدرت منطقی جیپیتی 5 را حفظ کند و هم جذابیت و شخصیتپردازی جیپیتی 5.1 را برای تعاملات طبیعیتر و انسانی تر به داشته باشد. این مدل جدید، با تمرکز بر دقت در تطبیق لحن و استدلالهای عمیق، مستقیماً به چالش جمینی 3 گوگل کشیده شده است، مدلی که اخیراً عرضه شده و به شدت محبوبیت کسب کرده است.
لازم به ذکر است، مدل GPT 5.2 تنها با خرید Chatgpt Plus و Chatgpt Pro در دسترس است، برای خرید اشتراک های پرمیوم چت جی پی تی می توانید از سایت پارس اسکن اقدام کنید.
اما آیا واقعاً یکی از این دو بر دیگری برتری دارد؟ برای پاسخ به این سؤال، سه آزمون عملی انجام دادیم:
از آموزش یک ترفند جادویی ساده گرفته تا توضیح مفاهیم فنی و همچنین ابراز نظر درباره مسائل فرهنگی.
نتایج که در ادامه ذکر خواهد شد نشان میدهد که هر دو مدل به سطحی رسیدهاند که تفاوت اصلی نه در قابلیتها، بلکه در سبک و حس تعاملی نهفته است.
آزمون اول: بررسی میزان خلاقیت و سرگرمی، آموزش یک ترفند جادویی برای کودکان

در این آزمون، از هر دو مدل خواسته شد: “یک ترفند جادویی ساده با استفاده از یک سکه به من یاد بده که بتوانم برای کودک ششسالهام اجرا کنم. لطفا ترفند را بسیار ساده و سرگرمکننده نگه دار و توضیح بده چطور آن را برای یک کودک 6 ساله تأثیرگذار جلوه دهم” هدف، سنجش توانایی مدلها در ترکیب خلاقیت با سادگی و جذابیت برای مخاطبان کم سن و سال بود.
پاسخ چتجیپیتی 5.2:
ترفند “ناپدید شدن سکه” را انتخاب کرد که تنها به یک میز و دستمال نیاز دارد. مراحل را گامبهگام و با زبانی واضح توصیف کرد، از قرار دادن سکه زیر دستمال تا برداشتن آن با حرکتی سریع. حتی نکتهای کاربردی اضافه کرد: “با یک دست حواس کودک را پرت کن و با اعتمادبهنفس بگو: ‘کجا رفت؟ حتی من هم نمیدانم!'” در پایان، تأکید کرد که کلید موفقیت، اعتمادبهنفس است و حتی پیشنهاد یک دیالوگ کوتاه داد تا اجرا را زندهتر کند. این پاسخ، کوتاه، عملی و پر از انرژی مثبت و جذابیت برای کودک بود، ایدهآل برای والدینی که میخواهند سریع یک بازی سرگرمکننده راه بیندازند.
پاسخ جمینی 3:
مشابه چتجیپیتی، ترفند ناپدید شدن سکه را پیشنهاد داد، اما با یک سناریو کمی پیچیده: “به کودک بگو این سکه جادویی است و فقط برای کسانی ظاهر میشود که باور دارند.” این رویکرد دراماتیک، حس رمزآلودگی را تقویت میکرد و با توصیهای مانند “قبل از اجرا، جلوی آینه تمرین کن” به پایان رسید. اگرچه پاسخ Gemini مفصلتر و احساسیتر بود، اما کمی بیش از حد پیچیده به نظر میرسید برای یک ترفند یکدقیقهای.
نتیجه آزمون:
چتجیپیتی 5.2 برنده شد، زیرا سادگی و کاربردپذیریاش آن را برای استفاده فوری مناسبتر میکرد. جمینی 3 برای کسانی که به داستانسرایی علاقهمندند، گزینه بهتری است.
آزمون دوم: توضیح مفاهیم فنی، توصیف “هالوسینیشن یا توهم” در هوش مصنوعی

این بار، تمرکز بر توانایی مدلها در سادهسازی مفاهیم پیچیده و غیر ملموس بود. پرامپت: “هالوسینیشن مدل هوش مصنوعی را برای کسی که در حوزه فناوری کار نمیکند، توضیح بده.” هالوسینیشن به معنای تولید اطلاعات نادرست اما با اعتمادبهنفس بالا توسط مدلهای زبانی است و یا به زبان عمومی تر همان توهم، مشکلی رایج که کاربران باید از آن آگاه باشند.
پاسخ چتجیپیتی 5.2:
با یک تشبیه روزمره و جذاب شروع کرد: “تصور کن از یک دوست بسیار مطمئن یک سوالی بپرسی و او با شور و اشتیاق و قاطعیت پاسخ دهد، اما جوابش کاملاً اشتباه باشد. هالوسینیشن هوش مصنوعی دقیقاً همین است، صداقت ظاهری، بیان موضوعی با قاطعیت بالا اما خیالی و بدون هیچ مستندی!”
پاسخ جمینی 3:
از استعارهای آموزشی استفاده کرد: “مثل دانشآموزی است که درس را نخوانده اما برای تحت تأثیر قرار دادن معلم، با جدیت و قاطعانه شانسی پاسخ میدهد! گاهی درست درمیاد! در بسیاری از موارد هم کاملاً اشتباه، به نظ میرسد این پاسخ جمینی شخصیتر و با نگاهی تحلیلیتر به ریشه مشکل بود، اما کمی طولانیتر و کمتر مستقیم.
نتیجه آزمون:
چتجیپیتی 5.2 به دلیل وضوح و سادگی، برتری داشت. جمینی 3 برای کسانی که به عمق روانشناختی علاقهمندند، جذابتر است. نکته کاربردی: همیشه خروجیهای هوش مصنوعی را با منابع معتبر بررسی کنید تا از هالوسینیشنها دوری کنید.

آزمون سوم: ابراز نظر فرهنگی، نوستالژی رسانههای فیزیکی
پرامپت: “توضیح بده چرا برخی افراد به رسانههای فیزیکی نوستالژیک علاقه مند هستند؟” این آزمون، توانایی مدلها در بحثهای احساسی و فرهنگی را میسنجید، جایی که هوش مصنوعی باید فراتر از واقعیتها، به احساسات بپرداز و این دقیقا پاشنه آشیل هوش مصنوعی است.
پاسخ جمینی 3:
با زبانی احساسی پاسخ داد: “رسانههای فیزیکی بیش از کارکرد، تعلق به قدیم و یاد خاطره ها را در افراد ایجاد می کند”، یک پلیلیست به زودی فراموش میشود، اما یک کاست تک تک لحظات و خاطره ها را به یاد میآورد. این پاسخ، پر از عمق عاطفی است و خواننده را به تأمل می اندازد.
پاسخ چتجیپیتی 5.2:
رویکردی تحلیلیتر اما همچنان احساسی اتخاذ کرد: “رسانههای فیزیکی افراد را در زمان و مکان گیر میاندازند.” بازهم پاسخ، مفید و مختصر! به نقصهای طبیعی آنها به عنوان جاذبه اشاره کرد و نوستالژی را “جستوجویی برای چیزی گمشده” نامید، نه صرفاً غوطهوری در گذشته. همچنین هشدار داد که فرهنگ دیجیتال، هرچند راحت، روح را فرسایش میدهد. این پاسخ، متعادل و منطقی بود.
نتیجه آزمون:
جمینی 3 با قدرت دراماتیکاش پیشتاز شد، در حالی که چتجیپیتی 5.2 برای بحثهای منطقیتر مناسبتر به نظر میرسید. نکته کاربردی: اگر به دنبال الهامبخشی هستید و یا برای موضوعات احساسی، جمینی را امتحان کنید، اما برای مباحث تحلیلی و منطقی، چتجیپیتی احتمالا بهتر است.
نتیجهگیری: انتخابی بر اساس سلیقه شخصی
پس از این آزمونها، واضح است که چتجیپیتی 5.2 و جمینی 3 هر دو در سطحی بالغ و کارآمد عمل میکنند، جایی که مرزهای قابلیتها محو شده و تفاوتها بیشتر به “حس و حال” و “کاربرد” برمیگردد. چتجیپیتی کمی دقیقتر و مستقیمتر است، در حالی که جمینی در خلق لحظات احساسی و دراماتیک مهارت بیشتری دارد. هیچکدام کامل نیستند (هالوسینیشنها در هر دو مدل هنوز وجود دارند)، اما برای بیشتر کاربران، ابزارهایی کاربردی و مفید هستند.
مانند لهجههای متفاوت، یکی ممکن است بیشتر با سبک شما همخوانی داشته باشد. در نهایت، هوش مصنوعی نه تنها ابزاری برای کار است، بلکه شریکی برای خلاقیت و تأمل، و انتخاب درست، تعاملتان را غنیتر میکند. اگر تازهکار هستید، از نسخههای رایگان شروع کنید و ببینید کدام یک “انسانیتر” به نظر میرسد.