Filter by دسته‌ها
chatGTP
ابزارهای هوش مصنوعی
اخبار
گزارش خبری
پرامپت‌ نویسی
تیتر یک
چندرسانه ای
آموزش علوم داده
اینفوگرافیک
پادکست
ویدیو
دانش روز
آموزش‌های پایه‌ای هوش مصنوعی
اصول هوش مصنوعی
یادگیری بدون نظارت
یادگیری تقویتی
یادگیری عمیق
یادگیری نیمه نظارتی
آموزش‌های پیشرفته هوش مصنوعی
بینایی ماشین
پردازش زبان طبیعی
پردازش گفتار
چالش‌های عملیاتی
داده کاوی و بیگ دیتا
رایانش ابری و HPC
سیستم‌‌های امبدد
علوم شناختی
خطرات هوش مصنوعی
دیتاست
مدل‌های بنیادی
رویدادها
جیتکس
کاربردهای هوش مصنوعی
کتابخانه
اشخاص
شرکت‌های هوش مصنوعی
محصولات و مدل‌های هوش مصنوعی
مفاهیم
کسب‌و‌کار
تحلیل بازارهای هوش مصنوعی
کارآفرینی
هوش مصنوعی در ایران
هوش مصنوعی در جهان
مقاله
پیاده‌سازی هوش مصنوعی
گزارش
مصاحبه
هوش مصنوعی در عمل
 چرا آشنایی بیشتر در آمریکا به نگرانی عمیق‌تر منجر می‌شود؟

AI Artificial intelligence words, miniature of robot and U.S. flag are seen in this illustration taken December 21, 2023. REUTERS/Dado Ruvic/Illustration/File Photo

شمشیر دولبه هوش مصنوعی:

چرا آشنایی بیشتر در آمریکا به نگرانی عمیق‌تر منجر می‌شود؟

زمان مطالعه: 7 دقیقه

هوش مصنوعی در آمریکا به یک دوگانه ملی تبدیل شده: مردم از قابلیت‌های این فناوری شگفت‌زده‌اند، اما هم‌زمان نگران تأثیر آن بر مهارت‌ها، روابط انسانی و اعتماد اجتماعی هستند. اکنون بیش از نیمی از شهروندان، آینده هوش مصنوعی را با ترس و بدبینی دنبال می‌کنند و خواستار نظارت و مقررات دقیق هستند.

داستان رابطه آمریکا با هوش مصنوعی، داستانی پر از تضاد است. در حالی که ابزارهایی مانند ChatGPT از مفاهیمی انتزاعی به بخشی از مکالمات روزمره تبدیل شده‌اند و تقریباً همه نام آن را شنیده‌اند، اضطرابی فراگیر در حال ریشه دواندن در سراسر این کشور است. این «پارادوکس آمریکایی» است: هرچه مردم بیشتر با این فناوری قدرتمند آشنا می‌شوند و با آن تعامل می‌کنند، به جای پذیرش و هیجان، سایه‌های نگرانی و بدبینی عمیق‌تر می‌شود.  

این گزارش، بر اساس داده‌های جامع مرکز تحقیقاتی پیو، روایتی از ملتی را ترسیم می‌کند که در میانه یک انقلاب تکنولوژیک ایستاده است؛ ملتی که از یک سو مجذوب قابلیت‌های هوش مصنوعی شده و از سوی دیگر، از بهای انسانی آن هراسان است.

این داستان، نبرد میان امید به کارایی و ترس از فرسایش انسانیت است. نیمی از آمریکایی‌ها (۵۰ درصد) اکنون می‌گویند که بیشتر نگرانند تا هیجان‌زده؛ رقمی که از سال ۲۰۲۱ جهش قابل‌توجهی داشته است. این صرفاً یک آمار نیست، بلکه نبض جامعه‌ای است که احساس می‌کند در آستانه تغییری بنیادین قرار دارد و مطمئن نیست که این تغییر به کجا ختم خواهد شد.

۵۷ درصد مردم آمریکا نگران تهدیدهای هوش مصنوعی هستند

در سراسر آمریکا، از دفاتر شرکت‌های فناوری در سیلیکون‌ولی گرفته تا مزارع غرب میانه، زمزمه‌ای به یک صدای رسا تبدیل شده است: «نگرانی در مورد هوش مصنوعی». این احساس دیگر محدود به محافل کارشناسی نیست. داده‌ها نشان می‌دهند که بدبینی در حال تبدیل شدن به احساس غالب ملی است.

این نگرانی از کجا می‌آید؟ از یک حساب و کتاب ساده در ذهن مردم؛ اکثریت بزرگی (۵۷ درصد) معتقدند خطرات اجتماعی هوش مصنوعی بسیار زیاد است، در حالی که تنها یک چهارم (۲۵ درصد) مزایای آن را به همان اندازه بالا می‌دانند.  

اما ترس بزرگ، آن‌طور که در فیلم‌های علمی-تخیلی به تصویر کشیده می‌شود، ترس از ربات‌های شورشی نیست. این ترسی عمیق‌تر و شخصی‌تر است؛ ترس از اینکه هوش مصنوعی جوهر انسانیت ما را از بین ببرد. وقتی از مردم خواسته شد تا بزرگ‌ترین خطر را نام ببرند، شایع‌ترین پاسخ، فرسایش مهارت‌های انسانی و تضعیف روابط اجتماعی بود.

یکی از پاسخ‌دهندگان این حس را این‌گونه بیان می‌کند: «من معتقدم تجربه مواجهه با سختی‌ها و غلبه بر آنها برای شکل‌گیری شخصیت ما ضروری است».

این جمله، قلب اضطراب ملی را هدف می‌گیرد؛ ترس از آینده‌ای که در آن، با سپردن تفکر، خلاقیت و ارتباطاتمان به ماشین‌ها، خود را از چالش‌هایی که ما را انسان می‌سازد، محروم کنیم.

در این میان، شکافی عمیق میان خالقان این فناوری و مصرف‌کنندگان آن در حال شکل‌گیری است. در حالی که مردم عادی نگران از دست دادن شغل و ارتباطات انسانی هستند، متخصصان هوش مصنوعی با خوش‌بینی به آینده می‌نگرند.

نزدیک به نیمی از آنها (۴۷ درصد) بیشتر هیجان‌زده‌اند تا نگران؛ این واگرایی، یک اختلاف نظر ساده نیست، بلکه نشان‌دهنده دو جهان‌بینی متفاوت است.

یکی ریشه در ارزش‌های اجتماعی و انسانی دارد و دیگری در پیشرفت فنی و بهره‌وری. این دو روایت متفاوت، داستان اصلی هوش مصنوعی در آمریکا را شکل می‌دهند.

تحصیلات دانشگاهی عامل اصلی تسلط بیشتر بر هوش مصنوعی در آمریکا معرفی شد

در حالی که هوش مصنوعی به تدریج در تار و پود جامعه نفوذ می‌کند، در حال ایجاد دو آمریکای مجزا است. خط جداکننده این دو، نه جغرافیا، بلکه سن و تحصیلات است. آگاهی از هوش مصنوعی تقریباً فراگیر است (۹۵ درصد) ، اما عمق این آگاهی، داستانی از یک شکاف فزاینده را روایت می‌کند.

از یک سو، نسل جوان قرار دارد؛ نسلی که در دنیای دیجیتال بزرگ شده و هوش مصنوعی را نه به عنوان یک پدیده جدید، بلکه به عنوان بخشی طبیعی از محیط خود تجربه می‌کند. ۶۲ درصد از جوانان زیر ۳۰ سال می‌گویند که «زیاد» در مورد هوش مصنوعی شنیده‌اند. این رقم برای افراد بالای ۶۵ سال تنها ۳۲ درصد است و این شکاف به سرعت در حال افزایش است.

این فقط یک تفاوت در آگاهی نیست، بلکه تفاوت در «تسلط» است.

یک نسل در حال یادگیری نحوه استفاده از این ابزار برای پیشرفت است، در حالی که نسل دیگر در معرض خطر عقب ماندن و آسیب‌پذیری بیشتر در برابر خطراتی مانند اطلاعات نادرست قرار دارد.

از سوی دیگر، تحصیلات یک خط مرزی دیگر ترسیم می‌کند. کسانی که مدارک دانشگاهی بالاتری دارند، نه تنها آگاهی بیشتری از هوش مصنوعی دارند، بلکه در مشاغلی کار می‌کنند که بیشتر با این فناوری درگیر است و درآمد بالاتری نیز دارد.

این یک چرخه قدرتمند ایجاد می‌کند؛ تحصیلات بهتر به مشاغل مرتبط با هوش مصنوعی منجر می‌شود، که به نوبه خود به تسلط بیشتر و دستمزد بالاتر می‌انجامد.

این چرخه این خطر را به همراه دارد که هوش مصنوعی، به جای آنکه یک عامل توانمندساز برای همه باشد، به ابزاری برای تشدید نابرابری‌های موجود تبدیل شود.

۶۱ درصد جوانان زیر ۳۰ سال معتقدند هوش مصنوعی خلاقیت را کاهش می‌دهد

شاید بزرگ‌ترین تراژدی داستان هوش مصنوعی در آمریکا این باشد: نسلی که بیشترین آشنایی را با آن دارد، بیشترین ترس را نیز از تأثیرات آن بر روح انسان ابراز می‌کند.

جوانان آمریکایی، همان‌هایی که هر روز با هوش مصنوعی تعامل دارند، بدبین‌ترین گروه نسبت به توانایی این فناوری برای همزیستی با مهارت‌های اصلی انسانی هستند.

اکثریت قاطع جوانان زیر ۳۰ سال معتقدند که هوش مصنوعی خلاقیت (۶۱ درصد) و توانایی ایجاد روابط معنادار (۵۸ درصد) را تضعیف خواهد کرد. این یک هشدار از سوی کسانی است که در خط مقدم این انقلاب زندگی می‌کنند.

نگرانی آنها از یک ترس انتزاعی ناشی نمی‌شود، بلکه از تجربه‌ای زیسته با فناوری‌های الگوریتمی مانند رسانه‌های اجتماعی سرچشمه می‌گیرد.

آنها دیده‌اند که چگونه وعده «ارتباط» می‌تواند به انزوای دیجیتال و روابط سطحی منجر شود و اکنون نگرانند که هوش مصنوعی این روند را تسریع کند.

این ترس از «جایگزینی مهارت» به جای «جایگزینی شغل»، در قلب نگرانی‌های عمومی قرار دارد.

مردم نگران این نیستند که یک ربات کار آنها را در کارخانه انجام دهد؛ نگران این هستند که یک الگوریتم، توانایی آنها برای فکر کردن، خلق کردن و عشق ورزیدن را تحلیل ببرد.

 این یک اضطراب وجودی است؛ در دنیایی که ماشین‌ها می‌توانند فکر کنند، نقش انسان چیست؟

مردم آمریکا برای هوش مصنوعی «خط قرمز اخلاقی» ترسیم کردند

مردم آمریکا در حال ترسیم یک نقشه اخلاقی نانوشته برای هوش مصنوعی هستند. آنها به طور غریزی مرزهایی را تعیین می‌کنند که این فناوری می‌تواند از آنها عبور کند و مرزهایی که باید پشت آنها متوقف شود. این نقشه، روایتی از عمل‌گرایی و دفاع از حریم انسانی است.

در یک سو، حوزه‌هایی قرار دارند که هوش مصنوعی به عنوان یک ابزار تحلیلی قدرتمند پذیرفته می‌شود. پیش‌بینی آب و هوا، کشف جرایم مالی، و کمک به تولید داروهای جدید، همگی وظایفی هستند که مردم با واگذاری آنها به هوش مصنوعی راحتند. در این نقش، هوش مصنوعی یک دستیار کارآمد برای سیستم‌های پیچیده است.

اما در سوی دیگر، خط قرمزی پررنگ کشیده شده است. هر جا که تصمیم‌گیری نیازمند همدلی، ارزش‌های انسانی و درک زمینه باشد، مردم با صدای بلند «نه» می‌گویند.

اکثریت قریب به اتفاق آمریکایی‌ها مخالف ایفای نقش هوش مصنوعی در قضاوت در مورد عشق یا ارائه مشاوره دینی هستند.

این مقاومت به تصمیمات حیاتی زندگی نیز کشیده می‌شود. اکثر مردم نمی‌خواهند یک الگوریتم در مورد درخواست وام یا استخدام آنها تصمیم بگیرد.

این مرزبندی یک پیام روشن دارد؛ هوش مصنوعی می‌تواند به ما در پردازش «چه چیزی» (داده‌ها) کمک کند، اما نباید در مورد «چرایی» (ارزش‌ها) یا «بایدها» (اخلاقیات) تصمیم بگیرد. این دفاعی سرسختانه از قضاوت انسانی در مهم‌ترین عرصه‌های زندگی است.

نیمی از کارگران آمریکایی نگران آینده شغلی خود با هوش مصنوعی هستند

برای دهه‌ها، داستان اتوماسیون، داستان کارگران کارخانه‌ها و مشاغل یدی بود. اما هوش مصنوعی در حال نوشتن یک فصل جدید و غیرمنتظره است؛ اضطراب اکنون به قلب دفاتر کار آمریکا و دنیای کارگران یقه‌سفید راه یافته است.

بیش از نیمی از کارگران آمریکایی (52 درصد) نگران آینده هوش مصنوعی در محیط کار هستند و یک‌سوم آنها معتقدند این فناوری فرصت‌های شغلی آنها را کاهش خواهد داد. 

نکته متناقض اینجاست؛ داده‌ها نشان می‌دهند مشاغلی که بیشترین مواجهه را با هوش مصنوعی دارند، در حال حاضر از دستمزدهای بالاتری برخوردارند (به طور متوسط ۳۳ دلار در ساعت در مقابل ۲۰ دلار).

این نشان می‌دهد که ترس متخصصان تحصیل‌کرده، ترس از فقر آنی نیست، بلکه ترس از بی‌اهمیت شدن در آینده است.

آنها می‌بینند فناوری‌ای که امروز به آنها برای نوشتن گزارش‌ها و تحلیل داده‌ها کمک می‌کند، فردا ممکن است به طور کامل جایگزین همین مهارت‌های شناختی شود.

در حال حاضر، کارگران از هوش مصنوعی بیشتر به عنوان یک «کارآموز سریع» برای افزایش سرعت کارهایشان استفاده می‌کنند تا یک «شریک استراتژیک» برای بهبود کیفیت یا خلق ایده‌های نو.

این روایت «تقویت» به جای «تحول»، توضیح می‌دهد که چرا تنها ۶ درصد از کارگران معتقدند هوش مصنوعی فرصت‌های شغلی بیشتری ایجاد خواهد کرد.

از دید آنها، این فناوری برای تجمیع کارهای موجود طراحی شده، نه برای گشودن افق‌های جدید.

۸۱ درصد مردم آمریکا نگران سوءاستفاده از داده‌های شخصی توسط هوش مصنوعی هستند

در زیربنای تمام این نگرانی‌ها، یک بحران عمیق اعتماد نهفته است. مردم آمریکا به نهادهایی که در حال ساختن و نظارت بر آینده هوش مصنوعی هستند، اعتماد ندارند. این بی‌اعتمادی، داستان را از یک چالش فناورانه به یک بحران حاکمیتی تبدیل می‌کند.

بی‌اعتمادی به شرکت‌های فناوری

۷۰ درصد از مردم به توانایی این شرکت‌ها برای استفاده مسئولانه از هوش مصنوعی اعتماد ندارند. اکثریت بزرگی (۸۱ درصد) نگرانند که داده‌های شخصی‌شان به روش‌هایی استفاده شود که با آن راحت نیستند.

این احساس وجود دارد که مدل کسب‌وکار مبتنی بر داده که عصر اینترنت را تعریف کرد، با هوش مصنوعی به شکل خطرناک‌تری تقویت خواهد شد.

ترس از تعصب الگوریتمی

هم مردم و هم متخصصان به یک اندازه (۵۵ درصد) نگران سوگیری در سیستم‌های هوش مصنوعی هستند. این درک گسترده وجود دارد که این سیستم‌ها توسط گروه‌هایی همگن طراحی می‌شوند و دیدگاه‌های اقلیت‌های نژادی و زنان را به اندازه کافی نمایندگی نمی‌کنند.

این نگرانی وجود دارد که هوش مصنوعی نه تنها نابرابری‌های موجود را بازتولید کند، بلکه آنها را در مقیاسی وسیع، خودکار و تقویت نماید.

چالش تشخیص واقعیت

در دنیایی که هوش مصنوعی می‌تواند متن، تصویر و ویدیوی واقع‌گرایانه تولید کند، مردم خواستار شفافیت هستند. اما اکثریت (۵۳ درصد) به توانایی خود برای تشخیص محتوای تولیدشده توسط هوش مصنوعی اطمینان ندارند.

این عدم اطمینان، بذر بی‌اعتمادی را در کل اکوسیستم اطلاعاتی می‌پاشد و یکی از معدود نقاطی است که نگرانی مردم و متخصصان تقریباً با هم برابر است.

۷۲ درصد آمریکایی‌ها خواستار قانون‌گذاری سخت‌گیرانه‌تر برای هوش مصنوعی هستند

در مواجهه با این فناوری قدرتمند و شرکت‌های غیرقابل اعتماد، مردم آمریکا به طور غریزی به سوی یک راه‌حل سنتی روی می‌آورند: نظارت دولت.

یک اکثریت قاطع و فراجناحی (۷۲ درصد) خواستار قوانین بیشتری برای کنترل شرکت‌های فناوری هستند. اما اینجا داستان به یک بن‌بست غم‌انگیز می‌رسد.

مردم در یک «سه‌گانه بی‌اعتمادی» گرفتار شده‌اند؛ آنها به شرکت‌ها برای خودتنظیمی اعتماد ندارند؛ از دولت می‌خواهند که مداخله کند؛ اما به توانایی دولت برای انجام این کار به شکل مؤثر نیز اعتماد ندارند. ۶۲ درصد از مردم به دولت برای قانون‌گذاری کارآمد هوش مصنوعی بی‌اعتمادند. این وضعیت، یک خلأ حاکمیتی خطرناک ایجاد می‌کند و جامعه را مانند یک کشتی بدون سکان در آب‌های متلاطم رها می‌کند.

این روایتی از یک جامعه در حال تأمل است که با چشمانی باز به آینده می‌نگرد؛ جامعه‌ای که می‌داند این فناوری پتانسیل عظیمی برای خیر و شر دارد. بدبینی کنونی مردم، نه یک مخالفت کورکورانه با پیشرفت، بلکه یک درخواست منطقی برای احتیاط، مسئولیت‌پذیری و اولویت دادن به ارزش‌های انسانی است.

میانگین امتیاز / 5. تعداد ارا :

مطالب پیشنهادی مرتبط

اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

در جریان مهم‌ترین اتفاقات AI بمانید

هر هفته، خلاصه‌ای از اخبار، تحلیل‌ها و رویدادهای هوش مصنوعی را در ایمیل‌تان دریافت کنید.

[wpforms id="48325"]