اهداف سند ملی هوش مصنوعی با توجه به وضعیت فعلی زیرساختها کشور، غیرواقعبینانه است
در یک پنل تخصصی، سه تن از صاحبنظران برجسته حوزه هوش مصنوعی ایران، به بررسی و نقد سند ملی هوش مصنوعی ایران پرداختند. «دکتر کریم زاهدی»، معاون فناوری، نوآوری و اقتصاد دانشبنیان ستاد علم و فناوری شورای عالی انقلاب فرهنگی، «دکتر محمدرضا معبودیان»، رئیس کمیسیون هوش مصنوعی نظام صنفی رایانهای، و «دکتر محمدهادی زاهدی»، رئیس انجمن هوش مصنوعی ایران، در این نشست به نقد شاخصهای جهانی هوش مصنوعی و چالشهای پیش روی این سند پرداختند.
سقوط رتبه ایران در شاخص آمادگی هوش مصنوعی
در ابتدای این پنل، دکتر زاهدی به نقد وضعیت فعلی ایران در شاخصهای آمادگی هوش مصنوعی پرداخت و از سقوط ۲۰ پلهای ایران در این رتبهبندی جهانی در سالهای اخیر خبر داد. او با اشاره به گزارش سالانه دانشگاه استنفورد، بیان کرد: «ما از رتبه ۷۴ به ۹۴ سقوط کردهایم، در حالی که در سند ملی هوش مصنوعی ایران هدفگذاری شده که تا سال ۱۴۰۷ باید به رتبه ۳۰ برسیم.» زاهدی این فاصله را چالشی جدی برای دستیابی به اهداف سند دانست و به نقد عدم همخوانی این شاخصها با واقعیتهای موجود پرداخت.
انتقاد از شاخصهای بینالمللی در سند ملی
دکتر زاهدی معتقد است که برخی از شاخصهای بینالمللی که در سند ملی هوش مصنوعی بهعنوان مبنا در نظر گرفته شدهاند، به درستی تدوین نشدهاند. او به این نکته اشاره کرد که برخی از این شاخصها به تعداد مقالات علمی توجه دارند، در حالی که این مقالات لزوماً به کیفیت پژوهشها و تأثیرگذاری واقعی آنها بر جامعه و اقتصاد نمیپردازند.
زاهدی در ادامه افزود: «ما نمیتوانیم صرفاً بر اساس تعداد مقالات علمی درباره موفقیت یک کشور در زمینه هوش مصنوعی قضاوت کنیم. باید معیارهای دیگری همچون نوآوری و تأثیر عملی فناوریها نیز در نظر گرفته شوند.»
عدم تطبیق اهداف سند با ظرفیتهای موجود
در بخش دیگری از این نشست، دکتر محمدرضا معبودیان به چالشهای اجرایی سند ملی هوش مصنوعی اشاره کرد. او گفت: «در سند آمده که ما باید تا سه سال آینده برای پروژههای کلان هوش مصنوعی به ظرفیت پردازشی یک اگزافلاپس برسیم، اما همین حالا برخی کشورهای منطقه مثل یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس پروژهای با ظرفیت شانزده اگزافلاپس را اجرا کردهاند.» معبودیان بر این باور است که اهداف سند ملی با توجه به وضعیت فعلی زیرساختها و منابع مالی کشور، غیرواقعبینانه و بیش از حد بلندپروازانه هستند.
کمبود بودجه و زیرساختهای هوش مصنوعی
معبودیان در ادامه به کمبود بودجه در حوزه هوش مصنوعی و عدم پیشبینی منابع مالی مناسب برای تحقق اهداف سند اشاره کرد. او گفت: «ما به جای برنامهریزی برای پروژههای بزرگ و هدفگذاریهای بلندمدت، باید ابتدا وضعیت موجود را بهبود ببخشیم و زیرساختهای لازم برای پیشرفت در این حوزه را فراهم کنیم. متأسفانه در سند هیچگونه اشارهای به نحوه تأمین اعتبار این پروژهها نشده و این یک نقص بزرگ است.»
روح حاکم بر سند و شفافیت اهداف
دکتر محمدهادی ناصری در این پنل به نقد روح حاکم بر سند پرداخت و گفت: «این سند بهنظر میرسد که بیشتر برای ایجاد برخی نشستها و ارائه گزارشات رسمی طراحی شده تا یک برنامه راهبردی واقعی. ما نمیدانیم آیا این سند برای دولت است، برای بخش خصوصی یا برای مردم؟» ناصری همچنین به این موضوع اشاره کرد که بسیاری از اهداف سند نهتنها واضح نیستند، بلکه همراستا با نیازهای فعلی جامعه و اقتصاد کشور هم نیستند.
ناصری به عنوان یکی از منتقدان اصلی سند ملی هوش مصنوعی، به عدم توجه به نیازهای واقعی جامعه در این سند پرداخت و گفت: «در کشورهای پیشرو، هوش مصنوعی بهطور مستقیم در خدمت رفاه عمومی و حل مسائل مهم اجتماعی قرار میگیرد. بهعنوان مثال، در ژاپن چالش پیری جمعیت به عنوان یکی از مشکلات اصلی جامعه شناخته شده و از هوش مصنوعی برای ارائه خدمات عمومی و پزشکی به سالمندان استفاده میشود. آیا ما هم در سند ملی هوش مصنوعی ایران چنین نگاهی داریم؟»
در پایان این نشست، دکتر زاهدی بیان کرد: «باید از شورای عالی انقلاب فرهنگی درخواست کنیم که بازنگری فوری این سند را در دستور کار خود قرار دهد.»معبودیان نیز به نقش اساسی نیروی انسانی متخصص در پیشبرد اهداف سند اشاره کرد و گفت: «ما نیاز به تربیت نیروی انسانی متخصص داریم تا بتوانیم از ابزارهای هوش مصنوعی بهطور مؤثر استفاده کنیم.»
ناصری نیز خواستار شفافسازی بیشتر در اهداف و برنامههای این سند شد و تأکید کرد که این سند باید بهگونهای تنظیم شود که نیازهای واقعی جامعه ایران را پاسخ دهد و از تجربیات بینالمللی بهدرستی بهرهمند شود.