سونامی کسبوکارهای موفق؛ با کمک هوش مصنوعی مولد
هوش مصنوعی مولد Generative AI به کلیدواژهای در سال تبدیلشده که اکوسیستم فناوریهای جهانی را تحت تأثیر قرار میدهد. هوش مصنوعی مولد میتواند «تریلیونها دلار ارزش اقتصادی ایجاد کند» و هزاران کسبوکار، از مایکروسافت گرفته تا فیات، برای ادغام این فناوری، بهعنوان راهی برای سرعت بخشیدن به بهرهوری و ارائه ارزش بیشتر برای مشتریان رقابت کردهاند.
هر بخش نوپایی مانند هوش مصنوعی مولد، (همانطور که در مورد Web3 اتفاق افتاد)، پیشبینیهای زیادی در مورد چگونگی آینده خود، به همراه دارد. برای نمونه اکنون ارزش بازار جهانی هوش مصنوعی در حال حاضر ۱۳۶٫۶ میلیارد دلار است و برخی تخمین میزنند که طی هشت سال آینده ۴۰ درصد رشد کند. حتی کاهش سرعت کلی در انجام معاملات VC یا VC dealmaking برای هوش مصنوعی مولد استثنایی ایجاد کرده است، زیرا استارتاپهایی که با هوش مصنوعی مولد کار میکنند، بیش از نیمی از سرمایهگذاریهای VC dealmaking را در سال گذشته تشکیل دادهاند.
VC dealmaking به فرآیندی گفته میشود که در آن سرمایهگذاران و شرکتهای نوپا باهم مذاکره میکنند تا شرایط و مقدار سرمایهگذاری را تعیین کنند. این فرآیند معمولاً شامل بررسی ارزش، رشد، ریسک، بازده و حقوق شرکت نوپا است. VC dealmaking میتواند نشاندهنده این باشد که چقدر محیط سرمایهگذاری به نفع شرکتهای نوپا یا سرمایهگذاران خواهد بود. در سال ۲۰۲۱، VC dealmaking به بالاترین سطح خود رسید و بیش از ۳۴۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری در شرکتهای فناوری، بیوتکنولوژی، بهداشت و فینتک صورت گرفته است.
بااینحال، اگرچه ابزارهای هوش مصنوعی مولد سرفصلها و پولهای صرفهجویانه VCها را به خود جلب میکنند، درحالیکه برخی از اولین متحرکها ابزارهای هوش مصنوعی خوبی را توسعه دادهاند که در کسبوکار پاسخ مثبت میدهند، چه تعداد از این ابزارها به کسبوکارهای بلندمدت تبدیل خواهند شد؟ آمار نشان میدهد، بیشتر کسانی که در این راه درآمدزایی کردهاند، در استراتژی بلندمدت به کسبوکار موفق تبدیلشدهاند.
سوار بر سونامی هوش مصنوعی مولد: چگونه تبلیغات کوتاهمدت به رشد بلندمدت تبدیل میشود؟
برای مقابله با موانعی که هر استارتاپ نوپایی با آن روبرو میشود، استارتاپهای هوش مصنوعی مولد که در مورد ایجاد کسبوکارهای بلندمدت جدی هستند، باید برخی اصول اساسی را در راه خود اتخاذ کنند. درست است که بازار هوش مصنوعی در حال حاضر رونق دارد و در آن سرمایه نقد زیاد است، اما چنین چیزهایی در قوانین و فرهنگ VC اهمیت چندانی ندارد.
با توجه به رکود اخیر بازار آمریکا، سرمایهگذاران مشتاقتر از هر زمان دیگری هستند، تا نمونههایی از رشد واقعی (و نه پیشبینیشده) را ببینند و برای همین بهدقت بررسی میکنند که آیا گیرندگان پولشان بر اساس پایههای تجاری مقیاسپذیر ساختهشدهاند یا خیر.
اینها نکات کلیدی است که استارتاپهای هوش مصنوعی مولد که به دنبال تبدیل تبلیغات به رشد هستند، باید در نظر بگیرند:
تمرکز بر نیاز مشتری
این بسیار آسان است که با تواناییهای فناوری «هوش مصنوعی مولد» دستوپنجه نرم کنید، اما جادوی حقیقی زمانی اتفاق میافتد که از این توانایی به گونهای استفاده کنید که بهوضوح یک مشکل شناختهشده و درک شده مشتری را حل کند. گام اول همیشه باید این باشد که آن مشکل را شناسایی کنید، سپس آن را با هوش مصنوعی مولد حل کنید و بعد آن را در بوق و کرنا به همه اعلام کنید.
برنامهریزی برای مقیاس جهانی
بسیاری از استارتاپهایی که شاهد راهاندازی آنها با استفاده از هوش مصنوعی مولد هستیم، رشد مبتنی بر محصول را دنبال میکنند. آنها اغلب هزینه ماهانه کمی دارند و به یک کاربر جداگانه خدمات میدهند. اگر این شرکتها در مورد رشد خود جدی هستند، این مستلزم توانایی فروش در سطح جهانی است. بازارهای بیشتر به معنای خریداران بیشتر، درآمد بیشتر و رشد سریعتر است؛ با پول بیشتر در بانک، میتوانید کشتزار خود را گسترش دهید و بهتر از خطرات در امان باشید.
ایجاد یک برنامه درآمدزایی
اتوماسیونی که هوش مصنوعی مولد ارائه میکند، میتواند حجم عظیمی از هزینههای اضافی نیروی انسانی را کاهش دهد و با توجه به ارزش زیرساختهای اساسی، قیمتگذاری روی این فناوری دشوار است. برای همین مهم است که معیار ارزش آن را خود را تعیین کنید، سپس آن را آزمایش کنید تا ارزش درست آن را بدانید. اگر «نیاز به مشتری» قلب تپنده یک کسبوکار است، برنامه کسب درآمد، وسیلهای برای تپش آن قلب است.
درنهایت، موفقیت در دو چیز خلاصه میشود
۱. کسب درآمد مؤثر
هیچ فناوری، صرفنظر از هیاهوی تبلیغاتی، خودبهخود نمیفروشد، بنابراین مهم است که جریانهای درآمدزای مربوط به هوش مصنوعی مولد را شناسایی کرده و سپس آنها را با روشهای مناسب ارائه کنید تا سودآور شوند. درآمدزایی مؤثر درنهایت بر سه رکن اصلی تکیه خواهد داشت:
۱. افزایش درآمد
۲. کاهش هزینهها (بهویژه با توجه به ماهیت مولد این مشاغل مهم است)
۳. کاهش ریسک
اطمینان به این اهرمهای ارزش ضروری است، زیرا این اهرمها بهطور قابلتوجهی بر مراحل نهایی پیروزی شرکتها تأثیر میگذارند.
وقتی هر سه مورد را داشته باشید، پول خودش به دنبال آن خواهد آمد.
۲. غلبه بر موانع برای رشد پایدار
همانطور که آمازون سرعت خود را افزایش و هزینههای ارسال را کاهش داد و همانطور که ChatGPT اتوماسیون پیچیده با چتباتهای انسان مانند را، تنها با یک کلیک فعال میکند؛ ازآنجاییکه بسیاری از استارتاپهای هوش مصنوعی لایههای کاربردی نازکی هستند که بر روی زیرساختهای عمیق ساختهشدهاند، درنتیجه میتوان آنها را بسیار سریع از طریق یک الگوی آسان و کمهزینه وارد بازار کرد.
این برای یک رویکردهای سلفسرویس مناسب است، جایی که شرکتها ارزش محصول خود را از طریق استفاده نشان میدهند و نه با کمک فروش؛ به این معنی که آن شرکتهایی که بر موج هوش مصنوعی سوار میشوند، بسیار سریعتر از حد معمول رشد خواهند کرد.
یک زیرساخت پرداخت جامع، برای هر کسبوکار موفق در هوش مصنوعی مولد کلیدی است، زیرا این امکان را به آن میدهد تا بهسرعت و با رشد، توسعه یابد و سود کند.