نگاهی اجمالی به فراواقعیت در متاورس
اینترنت پلتفرمی عمدتاً دوبُعدی است که از طریق دستگاههای مختلف دیجیتالی میتوان با آن ارتباط برقرار کرد. اینترنت خط فرمان زندگی واقعی است. پستهای اینستاگرام، ویدئوهای تیکتاک، پیامکها، ایمیلها و یادداشتهای صوتی همگی جزو مصنوعات دیجیتالی هستند که افراد در دنیای فیزیکی ایجاد، منتقل و دریافت میکنند. متاورس و فناوریهای فوتورئالیستی، با گسترش واقعیت عینی و ورود آن به فضاهای مجازی، اوضاع را تغییر خواهند داد و به نوعی فراواقعیت در متاورس شکل میگیرد. پرسشی که ذهن متخصصان و مردم عادی را به خود مشغول کرده این است که آیا این فراواقعیت جدید، صرفاً قابلیتهایی جدید به دنیای واقعی میافزاید یا دنیای واقعی را به چیز دیگری تبدیل میکند؟ فناوریهای جدیدی همچون فراواقعیت در متاورس، آنچه را که روزی داستان علمی-تخیلی به نظر میرسید، محقق میکنند و حد و مرز دنیای واقعی را پیوسته به چالش میکشند.
فراواقعیت
مفهوم فراواقعیت به شبیهسازی نسخهای از واقعیت اشاره دارد که از آن قابل تمیز نیست. تاریخچه این مفهوم را میتوان به دهه 90 نسبت داد، زمانی که اخبار زنده در تمام طول شبانهروز، اخبار میدان جنگ را از خاورمیانه به آن سر دنیا میفرستاد. برای اولین بار در تاریخ، نسخهای فراواقعیت از رویدادهای عینی در سراسر دنیا پوشش داده میشد.
پیش از گفتن درباره فراواقعیت در متاورس باید بگوییم این روزها، فراواقعیت در جنبههای گوناگون زندگی، از فیلترهای اینستاگرام و قابلیتهای تبدیل چهره اسنپچت گرفته تا صحنههای CGI (تصاویر تولیدشده توسط کامپیوتر) و VFX (جلوههای بصری) فیلمهای سینمایی، به چشم میخورد. محتوای فراواقعیت، مرز بین واقعیت و بازنمایی مجازی آن را به اندازهای کمرنگ میکند که تمایزشان از یکدیگر امکانپذیر نیست. در واقع، محتوای فراواقعیت ابزاری قدرتمند برای داستانگویی است که میتواند به طرق جدید و غافلگیرکننده، مخاطبان را به وجد آورد.
تا چندی پیش، خلق محتوای فراواقعیت، امری چالشبرانگیز و گرانقیمت بود. برای مثال، متخصصان VFX مجبور بودند برای تولید تنها چند دقیقه CGI، ماهها تلاش کنند. با این حال، پیشرفتهای اخیر هوش مصنوعی تولید محتوای فراواقعیت را آسانتر و ارزانتر کرده و جنبه فوتورئال به آن بخشیده است. حاصل پیشرفتها، تولید «محتوای ساختگی» به دست الگوریتمهای هوش مصنوعی مولد (با حداقل مداخله انسانی) بوده است. اکنون دیگر هرکسی میتواند محتوای ساختگی بسازد؛ تنها کافیست چند سلفی بگیرد و هوش مصنوعی نرمافزارهای گوشی هوشمندش باقی کار را انجام میدهند، البته تا زمانی که مردم عادی هم بتوانند خودشان را داخل فیلم و بازی و سایر تجارب محتوایی فراگیر قرار دهند.
فراواقعیت در متاورس
طی ده سال آینده، متاورس به سمت خلق تجارب فراگیر در محیطهای مجازی فراواقعی پیش خواهد رفت؛ این محیطهای مجازی پر از آواتارهایی هستند که از نظر چهره و صدا درست شبیه خودمان هستند. در حال حاضر، تقریباً همه آواتارها و محیطهای مجازی موجود در متاورس به دست متخصصان، در قالب رندرینگ دیجیتال، تولید میشوند. کالاهای مجازی (کالاهای لوکس و آواتارها) خلاقانه و شگفتانگیز به نظر میرسند؛ اما نه فوتورئال هستند و نه دوقلوی دیجیتال همتای خود در دنیای واقعی به شمار میروند. مدلهای هوش مصنوعی مولد از دادههای دنیای واقعی استفاده میکنند، تا تجارب فراواقعیت در متاورس، اشیاء و هویتهایی را تولید کنند که بازآفرینی واقعیت زیسته خودمان محسوب میشوند؛ بدین ترتیب میتوان مقیاس تجارب شخصیسازیشده را بسط داد.
فراواقعیت میتواند همان قطعه گمشده پازل باشد که امکان حضور افراد عادی در متاورس را فراهم میآورد. هوش مصنوعی مولد، اجازه میدهد همه افراد، هر زمان که میخواهند، به محتوایی جذاب و شخصیسازیشده دسترسی داشته باشند. این فناوری، بهویژه اگر بخواهیم شمار کاربران متاورس به اینترنت برسد، اهمیت بالایی دارد؛ چون متخصصان تولید محتوا هیچگاه قادر نخواهند بود بهتنهایی، به تعداد کافی آواتار واقعی و تجارب محتوایی فراگیر تولید کنند. اما با همکاری هوش مصنوعی، میتوان از دادههای دنیای واقعی استفاده کرد، تا در مقیاسی وسیع، محتوای ساختگی فراواقعی ساخت. با توجه به جزئیات فراوان دنیای واقعی، تنها هوش مصنوعی است که میتواند با ایجاد فراواقعیت در متاورس به بازنمایی اصیل و حقیقی از واقعیت تبدیل شود.
دو دلیل عمده برای ادغام فراواقعیت با متاورس وجود دارد:
اول اینکه محتوای فراگیر، با ارائه آواتارهای فوتورئال و فضاهای مجازی، تجربهای اصیلتر و جذابتر برای افراد فراهم میآورد. بدین ترتیب، متاورس دیگر به بازی و سرگرمی محدود نمیشود و رویدادهایی از قبیل مراجعه به دکتر، کلاس درس و محیط کار را هم در بر میگیرد. دورهمیهای خانوادگی، به جای ویدئوکالهای بیکیفیت، در محیطهای سهبُعدی فراواقعی و فراگیر صورت میگیرند. محتوای فراگیر اجازه میدهد، تا حد امکان، ملاقاتهای حضوری و رودررو را بازآفرینی کنیم.
دلیل دوم این است که ما تمام عمرمان را صرف شکلدهی به هویتمان در دنیای واقعی کردهایم و تولید چندین هویت جدید آنلاین، امری دشوار است. متاورس عرصه خوبی برای ایجاد نسخهای جدید از خودمان است، اما اگر بتوانیم این نسخه را بر مبنای هویت فعلیمان بسازیم، کار آسانتر خواهد شد، به طوری که فناوریهای فراواقعی موانع را از میان بر میدارد و اجازه میدهد افراد عادی تجارب روزمره خود را در محیطهای مجازی بازآفرینی کنند و این موضوع، درست مثل فراواقعیت در متاورس تأثیرگذار خواهد بود.
چالشهای فراواقعیت در متاورس
متاورس فراواقعی سرشار از فرصت خواهد بود، اما چالشهای اخلاقی نیز به همراه دارد که نمیتوان از آنها چشمپوشی کرد. به عنوان مثال، یکی از چالشهای فراواقعیت در متاورس این است که متاورس باید به توانمندسازی افراد کمک کند. پلتفرمهای کنونی به مردم این حس را میدهند که کنترل چندانی بر دادههای شخصی خود ندارند؛ اما کاربران متاورس باید مالکیت و کنترل دادههای بیومتریک خود را (که برای تولید نسخههای فراواقعی به کار میروند) در اختیار داشته باشند. فناوریهای بلاکچین، به ویژه NFTها، کلید تضمین امنیت عصر جدید هستند و باعث میشوند هویتهای دیجیتالی، منحصربهفرد و ایمن باشند. با پیوند آواتارهای فراواقعی و دادههای بیومتریک به کیفپولهای دیجیتال، یک گام به کنترل بر هویت فراواقعی خود در متاورس نزدیکتر خواهیم شد.
فراواقعیت در متاورس نویدبخش آیندهای است که در آن، دنیاهای مجازی و واقعی با هم تلاقی دارند. به لطف پیشرفتهای هوش مصنوعی مولد، بهزودی شاهد غیرقابل تمیز بودن دنیای دیجیتال از واقعیت عینی اطراف خواهیم بود. این چشمانداز هیجانانگیز فرصتی چشمگیر برای خلق فضاهای مجازی دربرگیرندهای است، فرصتی که با تکیه بر خلاقیت، طراحی اخلاقی و کنترل کاربردها به تحقق میپیوندد. بذر این فرصتها در زمین قرار گرفته است، ولی زمان و چگونگی به ثمر نشستن آن هنوز مشخص نیست.
جدیدترین اخبار هوش مصنوعی ایران و جهان را با هوشیو دنبال کنید