Filter by دسته‌ها
chatGTP
ابزارهای هوش مصنوعی
اخبار
گزارش
تیتر یک
چندرسانه ای
آموزش علوم داده
اینفوگرافیک
پادکست
ویدیو
دانش روز
آموزش‌های پایه‌ای هوش مصنوعی
اصول هوش مصنوعی
یادگیری بدون نظارت
یادگیری تقویتی
یادگیری عمیق
یادگیری نیمه نظارتی
آموزش‌های پیشرفته هوش مصنوعی
بینایی ماشین
پردازش زبان طبیعی
پردازش گفتار
چالش‌های عملیاتی
داده کاوی و بیگ دیتا
رایانش ابری و HPC
سیستم‌‌های امبدد
علوم شناختی
دیتاست
رویدادها
جیتکس
کاربردهای هوش مصنوعی
کتابخانه
اشخاص
شرکت‌های هوش مصنوعی
محصولات و مدل‌های هوش مصنوعی
مفاهیم
کسب‌و‌کار
تحلیل بازارهای هوش مصنوعی
کارآفرینی
هوش مصنوعی در ایران
هوش مصنوعی در جهان
مقاله
 هوش مصنوعی در موزه چه کاربردی دارد و آیا این فناوری آینده موزه‌ها را رقم خواهد زد؟

هوش مصنوعی در موزه چه کاربردی دارد و آیا این فناوری آینده موزه‌ها را رقم خواهد زد؟

زمان مطالعه: 7 دقیقه

هوش مصنوعی یا AI ابزاری قدرتمند است که امروزه در همه زمینه‌ها کاربرد. اما این فناوری جدید نیست. اگرچه اولین بار به یک هوش مصنوعی به معنای امروزی، در دهه 1950 توسعه یافت، اما پیشینه این ایده به قرن 4 قبل از میلاد برمی‌گردد. هنگامی که ارسطو به منطق قیاسی syllogistic logic که اولین سیستم استدلال استنباطی رسمی محسوب می‌شود، اندیشید. منطق قیاسی به عنوان «مطالعه و طراحی عامل‌های هوشمند» تعریف می‌شود که در آن یک عامل هوشمند سیستمی است که محیط خود را درک می‌کند و اقداماتی را انجام می‌دهد که شانس موفقیت خود را به حداکثر می‌رساند. این دانش، ابزارها و یافته‌های بسیاری از علوم را به کار می‌گیرد از جمله علوم کامپیوتر، روانشناسی، زبانشناسی، احتمالات و منطق.

اگر با سیری یا الکسا صحبت کرده‌اید، در حقیقت از هوش مصنوعی استفاده کرده‌اید. اگر مستند موردعلاقه جدید خود را در نتفلیکس پیدا کرده‌اید یا با استفاده از گوگل‌مپ، خود را از خیابان‌های پرترافیک نجات داده‌اید، شما نیز از هوش مصنوعی بهره‌مند شده‌اید. حقیقت این است که هوش مصنوعی همه جا وجود دارد و اهداف زیادی دارد. این فناوری به ما امکان می‌دهد سریع‌تر جوابی را که دنبالش هستیم بگیریم! خطاهای کمتری مرتکب شویم و گاهی اوقات، درک بهتری از هم‌نوعانمان داشته باشیم. این فناوری و کاربردهای آن در حال رشد بوده و صنعت موزه و میراث فرهنگی نیز از آن مستثنا نبوده است.

هوش مصنوعی در موزه

هوش مصنوعی در موزه ها مدتی است که موضوع بحث و گفتگوست. در MuseumNext 2018 در لندن، سارا بوتال از گروه تجزیه‌وتحلیل کلان داده Dexibit در این باره گفته است: «هوش مصنوعی  هر روز بیشتر از دیروز دارد به زندگی ما نفوذ می‌کند. اغلب بدون اینکه ما واقعاً متوجه این موضوع باشیم و ما از آن برای انجام کارهای ضروری و اساسی زندگی‌مان استفاده می‌کنیم.»

حق با خانم بوتال است. خدماتی که ما روزانه برای پخش موسیقی موردعلاقه خود، خرید آنلاین محصولات یا گشت و گذار در سطح شهر استفاده می‌کنیم، همه از هوش مصنوعی برای انجام کار بهره می‌برند. اما از آنجا که بسیاری از ما لزوماً نحوه عملکرد هوش مصنوعی را نمی‌فهمیم، آن را امری مسلم می‌دانیم. بوتال برای کمک به درک بهتر فناوری هوش مصنوعی، از قیاس پخت کیک استفاده می‌کند. در گذشته، برنامه‌نویسی رایانه‌ها به معنای دادن دستورالعمل‌های دقیق برای تعیین تسک‌ها و اقدامات رایانه‌ها بود؛ همانند روشی که برای پخت کیک، میزان مواد لازم و دستورالعمل پخت کیک به یک ماشین گفته می‌شود.

اما با هوش مصنوعی، به جای اینکه به او بگوییم چه کاری انجام دهد، هزار ایده متفاوت در مورد شکل ظاهری یک کیک خوشمزه به او می‌دهیم، و سپس هوش شروع به آموزش خود درباره نحوه پخت کیک می‌کند. این آموزش هزاران بار و حتی میلیون‌ها بار به صورت روزانه تکرار خواهد شد. این مقیاس آموزش است که هوش مصنوعی را فوق‌العاده قدرتمند می‌کند.

هوش مصنوعی و بازدیدکنندگان موزه‌ها

وقتی نوبت به موزه و میراث فرهنگی می‌رسد، می‌توان هوش مصنوعی را در سراسر این طیف، از تجربه بازدیدکننده تا پشت صحنه، گنجانید و این فناوری می‌تواند در انواع مختلف خود در این صنعت وجود داشته باشد.

در سال 2016، موزه کَه برانلی Musée du quai Branly پاریس، شرایط استقرار برنسون Berenson که نوعی ربات هنردوست بود، ایجاد کرد. برنسون یک کلاه بولر، یک کت و یک شال گردن به تن داشت و بی‌سروصدا در سالن‌های موزه پرسه می‌زد. برنسون توسط انسان‌شناسی به نام دنیس ویدال و یک مهندس رباتیک به نام فیلیپ گوسیر ایجاد شده بود و از هوش مصنوعی برای ثبت واکنش مردم در برابر آثار هنری استفاده می‌کرد. این ربات، با داده‌های دریافتی از بازدیدکنندگان، خود را مدام آموزش می‌داد و بدین ترتیب سلیقه و ذوق هنری خود را توسعه می‌داد. سوالی که ذهن مخترعان برنسون را مشغول کرده بود، این بود که آیا ربات می‌تواند در تعامل با بازدیدکنندگان موزه ترجیحات زیبایی‌شناختی هم برای خودش ایجاد کند؟ جواب این بود که بله! این ربات درواقع این‌طور عمل می‌کند: از طریق دوربینی که در چشم خود دارد، واکنش بازدیدکنندگان را ضبط می‌کند، سپس این داده‌های ضبط شده را با رایانه‌ای که در جای دیگری از موزه مستقر است، به اشتراک می‌گذارد. دایره‌های سبز نشان‌دهنده واکنش‌های مثبت و دایره‌های قرمز، واکنش‌های منفی است. سپس رنگ این دایره‌ها مشخص می‌کند که آیا برنسون با انتخاب خودش به اثر هنری لبخند می‌زند یا اخم می‌کند.

هوش مصنوعی در موزه

ویدال در این باره می‌گوید: «در موزه، ابتدا فرایند یادگیری توسط مجموعه‌ای از بازدیدکنندگان کنترل می‌شود. به این صورت که از آن‌ها خواسته می‌شود در منطقه موردنظر ما یک شیء که بیشتر از همه دوست دارند، و همچنین یک شیء که دوست ندارند (یا از نظر آن‌ها جالب نیست) را به برنسون نشان دهند. بدین ترتیب، در پایان هر روز، برانسون 10 تا 20 مجسمه را شناخته و برای هر یک از آن‌ها ده نوع اظهارنظر و احساسی که اشخاص به آن داشته‌اند را ثبت کرده است. هر نظر به کمک یک مکانیزم شرطی کلاسیک به یک مقدار مثبت، منفی یا خنثی مرتبط می‌شود.

همانطور که انسان تکامل یافته است، ربات‌های موزه نیز رشد می‌کنند و با گذشت زمان، تکامل می‌یابند! و البته سرعت تکامل آن‌ها بسیار سریع‌تر از انسان‌هاست! یک نمونه دیگر از این نوع ربات‌ها مربوط به سال 2015 می‌شود، هنگامی که یک ربات انسان‌نما به نام Pepper که توسط شرکت فرانسوی Aldebaran Robotics ساخته شده بود، به دنیا معرفی شد. شش نمونه از ربات Pepper با هدف پاسخ دادن به بازدیدکنندگان در سه موزه مستقر شد: موزه اسمیتسونیان Smithsonian مستقر در واشنگتن (موزه ملی هنر آفریقا، موزه ملی تاریخ و فرهنگ آمریکایی آفریقایی، و باغ موزه مجسمه‌های هیرشورن و قلعه اسمیتسونیان). این ربات به سوالات بازدیدکنندگان پاسخ می‌دهد و با استفاده از صدای خود و همراه با حرکات دست، برای آن‌ها داستان‌‌هایی را تعریف می‌کند و همچنین یک صفحه لمسی برای تعامل با مخاطب دارد. بازدیدکنندگان دوست دارند با Pepper تعامل داشته باشند و به گفته نیویورک تایمز، این ربات‌ حتی برای سلفی‌ها ژست می‌گیرد! موزه اسمیتسونیان قصد دارد در آینده تعداد بیشتری از روبات Pepper را در مکان‌های دیگر موزه قرار دهد.

روبات Pepper

به لطف فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی، بسیاری از ما از ایجاد ربات‌های شبیه انسان مانند Pepper و برنسون مطلع می‌شویم و با هوش مصنوعی ارتباط برقرار می‌کنیم. با این حال، بازدیدکنندگان می‌توانند با هزاران روش دیگر با AI ارتباط برقرار کنند و از آن بهره‌مند شوند. وب‌سایت‌ها، چت‌بات‌ها و ابزارهای تجزیه‌وتحلیل همگی می‌توانند در بهبود تجربه بازدیدکننده از موزه نقش داشته باشند. برخی از این ابزارها حتی می‌توانند دسترسی بازدیدکنندگان به موزه را به بهترین شکل بهبود بخشند. به عنوان مثال، با استفاده از هوش مصنوعی می‌توان میزان بازدید از موزه را پیش‌بینی کرد و بر اساس آن، کارت یا بلیت ورودی تهیه کرد. هوش مصنوعی می‌تواند ظرفیت واقعی بازدید از موزه‌ها را نیز افزایش دهد و بلیت‌های مشتریان را از قبل رزرو کند. همه این خدمات باعث می‌شوند میزان بازدید از موزه‌ها افزایش یابد.

قابلیت دسترسی موضوعی بسیار مهم است که موزه‌ها سعی می‌کنند آن را با روش‌های جدید و ابتکاری مورد توجه قرار دهند. یک نمونه از نقش‌‌هایی که هوش مصنوعی در این زمینه بازی می‌کند،  موزه فردا Museum of Tomorrow در چت بات IRIS  ریودوژانیرو است که در سال 2017 معرفی شد. چت بات اصلی IRIS با افتتاح موزه به عنوان دستیار دیجیتالی آن ارائه شد. از طریق IRIS، هر بازدیدکننده از یک کارت تراشه برای شخصی‌سازی تجربه خود در سراسر موزه در نمایشگاه‌های مختلف استفاده می‌کند. اکنون، IRIS پلاس با استفاده از هوش مصنوعی، از داده‌های جمع‌آوری‌شده از این تعاملات، گفتگو با بازدیدکنندگان و لینک کردن آن‌ها با اقدامات اجتماعی و زیست محیطی که بر بهبود آینده متمرکز است، استفاده می‌کند.

موزه‌ها از هوش مصنوعی برای تعامل استفاده می‌کنند

یکی از استفاده‌های هیجان‌انگیز از هوش مصنوعی در واقع درگیرشدن مخاطب با هوش است که می‌تواند هم در داخل و هم خارج از چارچوب موزه محقق شود. در سال 2016، Tate با مشارکت مایکروسافت جایزه IK را برای آفرینندگان دنیای دیجیتال در نظر گرفت که بتوانند با استفاده از نوعی هوش مصنوعی به مردم اجازه دهند مجموعه هنر Tate بریتانیا را به روش‌های جدید کشف یا درک کنند. برنده این بازی Recognition بود که یک بازی مطابقت دادن آثار هنری و عکس‌های ژورنالی آن‌ها بود. این برنامه برای ایجاد این جفت‌ها  30000 اثر هنری دیجیتالی را اسکن کرد.

به عنوان مثال، این برنامه یکی از عکس‌های رویترز را که در آن، دو زن در حال آرایش کردن بودند، با یک نقاشی از سال 1660 با ترکیبی مشابه مطابقت داد. در هر دو تصویر دو زن نشسته با لباس‌‌هایی از رنگ‌های مشابه در برابر پارچه‌ای قرمز نمایان بودند. در نهایت، بهترین نمونه‌های تطبیق‌ داده شده، با ارائه توضیحاتی درمورد اینکه چرا این مسابقه ایجاد شده، در یک گالری آنلاین قابل جستجو قرار گرفت. گالری به بازدیدکنندگان این امکان را می‌داد تا نتایج هوش مصنوعی را با نتایج خود مقایسه کنند.

یک مورد استفاده مشابه زمانی اتفاق افتاد که  اپلیکیشن هنر و فرهنگ گوگل Google’s Arts & Culture app یک آپدیت جدید با عنوان Artful Selfie را در ایالات متحده ارائه کرد و از کاربران برنامه خواسته شد یک سلفی بگیرند و با کمک فناوری تشخیص چهره، برنامه می‌تواند هزاران اثر هنری را جستجو کند تا نزدیک‌ترین شاهکار هنری منطبق با سلفی ثبت شده را پیدا کند.

این ویژگی به سرعت میان مردم شناخته شد و کاربران مقایسه‌های خود را در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشتند. از آنجا که Google Arts & Culture با موزه‌های مشهور از سراسر جهان همکاری می‌کند، این اقدام باعث شد، موزه‌ها در معرض دید جهانی بیشتری قرار بگیرند و در آینده ممکن است با سفر بازدیدکنندگان در جستجوی گالری‌‌هایی که آثار هنری مشابه سلفی‌شان را دارند، سطح حمایت از این گالری‌ها نیز افزایش یابد.

فناوری تشخیص چهره

پشت صحنه هوش مصنوعی در موزه‌ ها

این‌ها نمونه‌های جذاب هوش مصنوعی هستند که پس از تعامل با بازدیدکنندگان، مورد توجه عموم قرار می‌گیرند. اما این فناوری در فرایند موزه‌داری حتی می‌تواند مفیدتر هم باشد. وب‌سایت‌ها، چت‌بات‌ها و ابزارهای تجزیه‌وتحلیل تنها تعدادی از سیستم‌های متکی به هوش مصنوعی برای تصمیم‌گیری و بهبود موزه‌ها برای بازدیدکنندگان و کارمندان هستند.

انجی جاج، مدیرعامل Dexibit، به برخی از نمونه‌های هوش مصنوعی که در حال حاضر در موزه‌ها استفاده می‌شود، اشاره می‌کند: از پیش‌بینی تعداد بازدیدها تا درک مجموعه‌ها و اشیاء با استفاده از بینایی ماشین که برای شناسایی، طبقه‌بندی یا الگوبرداری تصاویر انجام می‌شود. برخی از برنامه‌ها هنوز در مراحل آزمایشی هستند، در حالی که برخی دیگر، مانند پیش‌بینی بازدیدکننده، در برخی از تنظیمات تجاری در حال اجرا هستند.

انجی جاج در این باره می‌گوید: «درباره هوش مصنوعی، جهان هنوز در مرحله «آموزش کودک نوپا» است و به او کمک می‌کند تا با شرایط واقعی زندگی کنار بیاید و این روش قطعاً همیشه درباره تصمیم‌گیری ترکیبی انسان و ماشین مورد استفاده قرار می‌گیرد.

این برنامه‌ها که با هوش مصنوعی توسعه داده می‌شوند، فقط نوعی نوآوری و مهندسی نیستند، بلکه سیستم‌ها را کارآمدتر می‌کنند و می‌توانند در وقت و هزینه موزه‌ها صرفه‌جویی کنند. کریس مایکلز، مدیر دیجیتال گالری ملی لندن، روی پروژه‌های آزمایشی هم در میان بازدیدکنندگان و هم در مجموعه موزه‌ها کار کرده است.

مایکلز می‌گوید: «عمده‌ترین کاربردهای هوش مصنوعی در فرایند‌های عملیاتی موزه است. در روش اندازه‌گیری و پیش‌بینی رفتارهای بازدیدکنندگان، در نحوه کار سیستم‌های امنیتی و نحوه مدیریت انرژی و سایر منابع. هوش مصنوعی باید امکان صرفه‌جویی در هزینه‌ها را در مدیریت ساختمان‌های موزه‌ها فراهم کند. این‌ها اغلب بزرگ‌ترین منابع نیازمند صرف هزینه در موزه‌ها هستند و بازدهی ناشی از به‌کارگیری فناوری هوش مصنوعی می‌تواند در مدل‌های تجاری پرفشار تغییرات خوبی ایجاد کند.»

موزه

یک نمونه از قابلیت‌های صرفه‌جویی در وقت که با هوش مصنوعی میسر می‌شود، تجزیه‌وتحلیل احساسات است که می‌تواند برای تجزیه‌وتحلیل و تفسیر نظرات بازدیدکنندگان از موزه استفاده شود. در این مورد مشخص، از فناوری پردازش زبان طبیعی برای درک حجم زیادی از نظرات بازدیدکنندگان استفاده می‌شود. این نظرات از فرم‌های رایگان برای اعلام رضایت، بیان احساسات و مضامین کلیدی یا کلمات استخراج می‌شود.

او می‌گوید: «مدل‌های یادگیری ماشین آموزش دیده بر روی داده‌های تاریخی می‌توانند انواع جزئیات کوچک را که برای چشم انسان آشکار نیست جمع‌آوری کنند و به سرعت پیش‌بینی‌های دقیق و با جزئیاتی را انجام دهند که دستیابی به آن‌ها برای انسان‌ها به ماه‌ها زمان برای تجزیه‌وتحلیل نیاز دارد. داشتن این توانایی که به راحتی در دسترس باشد و برای همه موزه‌ها و متخصصان موزه در هر اندازه‌ای و در هر رشته‌ای قابل تهیه باشد، به این معنی است که هوش مصنوعی می‌تواند حتی پیشرفته‌تر شود.

به سوی آینده هوش مصنوعی در موزه ها

برنامه‌های جدید هر روز به امید لذت‌بخش‌تر و آسان‌تر شدن درک زندگی، مورد بررسی قرار می‌گیرند. در مقاله نیویورک تایمز، الیزابت مریت، مدیر مرکز اتحاد موزه‌های آمریکا یادداشتی منتشر کرده است، که به یک برنامه کاربردی احتمالی هوش مصنوعی اشاره دارد که در آن بازدیدکنندگان می‌توانند از طریق چت‌بات‌‌هایی که استفاده می‌کنند، با چهره‌های تاریخی موزه‌ها و نوشته‌ها، بایگانی‌ها و تاریخ شفاهی منتشر شده از این چهره‌ها تعامل داشته باشند. تصور کنید با یک نقاش موردعلاقه خود که صدها سال از شما بزرگ‌تر است، گپ بزنید!

این‌طور که به نظر می‌رسد، پیش‌بینی‌‌هایی از این قبیل برای نقش هوش مصنوعی در موزه ها بی پایان هستند، اما با توجه به پیشرفت این فناوری و رسیدن آن به داخل موزه‌ها، درباره موضوعات مربوط به حریم خصوصی، تعصب و آگاهی عمومی نیز باید احتیاط کرد.

مایکلز می‌گوید: «هوش مصنوعی هم خطر و هم فرصت است. سوال مهم در مورد هر فناوری که ظهور می‌کند و شرکت‌‌هایی که آن‌ها را ایجاد می‌کنند، این است که چگونه آن‌ها را با اهداف عمومی موسسات خود متناسب کنیم و چگونه ارزش خود را در حوزه عمومی حفظ کنیم. ما می‌توانیم از هوش مصنوعی بسیار بهره‌مند شویم، اما با این کار باید اطمینان حاصل کنیم که هر کاری که انجام می‌دهیم، از مسئولیت‌های اخلاقی که داریم، حقوق مخاطبان خود که باید حفظ شوند و نحوه ایجاد ارزش اقتصادی-اجتماعی برای خود و شرکای بخش خصوصی خود آگاه هستیم.

همان‌طور که هوش مصنوعی بیشتر جای خود را در میان زندگی روزمره ما باز می‌کند و همچنین اپلیکیشن‌های کاربردی که از مراحل آزمایشی به سمت استفاده بازدیدکنندگان و کارکنان می‌روند، این سوال بیش از قبل در ذهن‌ها پر رنگ می‌شود: آیا موزه‌ها همچنان از نزدیک شدن به این مرز دنیای دیجیتال در فشار خواهند بود؟

جاج در پاسخ به این سوال می‌گوید: «همچون شروع عصر اینترنت و سپس انقلاب دیجیتال، هوش مصنوعی به سرعت دنیایی از داشته‌ها و نداشته‌ها را برای ما انسان‌ها ایجاد می‌کند و من امیدوارم که موزه و میراث فرهنگی نیز خود را در مسیر درستی از این معادله پیدا کند.

انواع کاربردهای هوش مصنوعی در صنایع مختلف را در هوشیو بخوانید

میانگین امتیاز / 5. تعداد ارا :

مطالب پیشنهادی مرتبط

اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
[wpforms id="48325"]