
هوش مصنوعی در خدمت بشریت «هوش مصنوعی انسانمحور و تعامل مولد»
از حقیقت تا واقعیت هوش و هوشمندی
روز دوم از چهارمین «سمپوزیوم هوش مصنوعی در خدمت بشریت: هوش مصنوعی انسانمحور»، به همت انجمن علمی و گروه مهندسی برق، قطب علمی رایانش نرم و پردازش هوشمند اطلاعات و انجمن سیستمهای هوشمند ایران در دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد در برگزار شد.
چهارمین دوره «سمپوزیوم هوش مصنوعی در خدمت بشریت: هوش مصنوعی انسانمحور»، با تمرکز بر موضوع تعامل مولد و تعامل اقتصادی-اجتماعی، در ضمن سخنرانی اساتید و فعالان این حوزه، کارگاههای آموزشی و بازدیدهای علمی، با هدف آشنایی دانشگاهیان با کاربردهای عمومی و تخصصی هوش مصنوعی، از چهارم تا ششم خردادماه به مدت سه روز و در دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد.
از موازین اخلاقی تا حذف مشاغل
در دومین روز برگزاری، موضوع تعامل مولد محور اصلی سخنرانیها و میزگرد تخصصی این سمپوزیوم بود.
«دکتر سید کمالالدین غیاثی شیرازی» عضو هیئتعلمی گروه مهندسی کامپیوتر دانشگاه فردوسی مشهد در سخنرانی خود به بررسی علل دریافت جایزه نوبل فیزیک توسط «جان هاپفیلد» و «جفری هینتون»، دو تن از دانشمندان تأثیرگذار در تاریخ علم هوش مصنوعی و فعالیتهای بنیادین آنها پرداخت. وی در ابتدای سخنرانی خود به بررسی تاریخچه شکلگیری دانش شبکه عصبی مصنوعی در دهه ۴۰ میلادی و سپس به توضیح اقدامات و نوآوریهای هاپفیلد و هینتون در دهههای ۸۰، ۹۰ و ۲۰۰۰ میلادی پرداخت. بهعنوانمثال وی به معرفی و ارائه مفهوم الگوریتم پسانتشار یا BackPropagation در سال ۱۹۸۵ توسط هینتون اشاره کرد که در آن زمان بسیار از دوره خود جلوتر بود و پس از گذشت ۲۵ سال در سال ۲۰۱۰ ارزش واقعی آن برای متخصصان هوش مصنوعی روشن شد. فعالیتها و ابتکارات نوآورانه این دو دانشمند در نهایت منجر تحولهای بزرگی در پیشرفت کلی دانش هوش مصنوعی و حتی زمینهساز پذیرش و مقبولیت حوزههای یادگیری ماشین، یادگیری عمیق و هوش مصنوعی توسط جامعه علمی جهانی شد. به واسطه یکعمر فعالیت این دو شخص در حوزههای کاملا جدید و به اصطلاح در «لبه فناوری» در سال ۲۰۲۴ جایزه فیزیک نوبل به این دو شخص اعطا شد.
«دکتر سید مجتبی روحانی» عضو هیئتعلمی گروه مهندسی کامپیوتر دانشگاه فردوسی مشهد نیز در سخنرانی خود در این سمپوزیوم به موضوع اساسی هوش مصنوعی مولد پرداخت و به این نکته اشاره کرد که بخش بزرگی از بازار هوش مصنوعی امروز در اختیار هوش مصنوعی مولد است. وی هدف اصلی هوش مصنوعی مولد را ساخت و تولید مصنوعاتی دانست که واقعی نیستند؛ اما به واقعیت نزدیک هستند. وی در ادامه به معرفی ۳ روش عمده مبتنی بر یادگیری عمیق برای تولید و ساخت تصویر یعنی Variational Autoencoder، GAN و Diffusion Models و نحوه عملکرد هر یک پرداخت. وی مدلهای GAN را بهعنوان یک عامل انقلابی و تحویل آفرین در هوش مصنوعی معرفی کرد که نهتنها به محتوای جدید خلق کنند؛ بلکه روش آموزش خاص خود و با استفاده از همین محتوای تولیدشده میتوانند خود را مجدداً آموزش دهند و بهینهتر شوند و حتی به مبنایی برای روشهای تشخیص تقلب و شناسایی محتوای تولیدشده با هوش مصنوعی تبدیل شدند. وی تولید سریع نمونه، همگرایی سریع و بالا و کیفیت بالای نمونههای تولیدشده را ۳ عامل اصلی تعریفکننده و مزیت رقابتی یک مدل هوش مصنوعی مولد عنوان کرد و افزود که هنوز هیچیک از این ۳ روش نتوانستهاند هر ۳ این عوامل بهصورت همزمان و در بهینهترین حالت ممکن به دست دهند.
ماشین یا انسان در نقشهای متقابل
«دکتر مجید میرزاوزیری»، عضو هیئتعلمی گروه ریاضی محض و مهندسی کامپیوتر دانشگاه فردوسی مشهد به بحث در خصوص موضوع رابطه متقابل انسان و ماشین پرداخت. وی با این مقدمه سخنرانی خود را آغاز کرد که تشخیص چیزهای درست مبتنی بر آموزههای ماست و حافظهمحور است؛ اما خود مفهوم درستی آگاهیمحور است و به درک و استنتاجی که از آموختهها به دست میآید وابسته است و این موضوع را به مفاهیم ارتباط میان انسان و ماشین تعمیم داد. به گفته دکتر میرزاوزیری در امور حقیقتمحور و یا قراردادگونه هوش مصنوعی میتواند دست بالا را داشته باشد و به مرحلهای برسد که حتی به حدس و طرح صورت مسئله جدید بپردازد، انسان را به نوعی به دستیار خود تبدیل کند و حتی شاید در برخی حوزههای بتواند جایگزین انسان شود. وی در ادامه عنوان کرد که اما در امور واقعیتمحور اینطور بهنظرمیرسد که انسان باید دست بالا را داشتهباشد زیرا در نهایت این انسان که تصمیم میگیرد چگونه از این ابزار ماشینی استفاده کند. وی در انتها و در پاسخ خود به این سوال اساسی که آیا در مجموع انسان در جایگاه بالاتری قرار داد یا ماشین؛ اذعان کرد که هنوز نمیتوان به طور محض و مطلق پاسخی به آن داد و مرزی برای آن مشخص کرد زیرا چنین مسئله کاملا موردبهمورد میتواند شرایط کاملا متفاوتی داشته باشد. دکتر میرزاوزیری مثالی جالب از این موضوع را به این صورت مطرح کرد که در موقعیتی که یک دانشجوی درحال دفاع تذ دکتری و استاد راهنمای وی در حال بحث و گفتوگو هستند، در نگاه اول حقیت اینطور به نظر میرسد که گفت دانشجو، نقش دستیار استاد را داشتهباشد اما در واقعیت، بارها و به تجربه ثابتشده است که استاد نیز می تواند در جایگاه دستیار برای دانشجو خود قراربگیرد و در واقع همین مرز باریک میان حقیقت و واقعیت است که میتواند در هر مسئله جابگاه انسان و ماشین را تعیین کند.
از گذشته تا آینده جاده هوشمندی
در میزگرد تخصصی این سمپوزیوم با موضوع «هوش مصنوعی انسانمحور: در آینده دور و نزدیک» ۵ استاد برجسته این حوزه به بحث و گفتوگو پرداختند.
به عقیده «دکتر عباس قائمی بافقی»، عضو هیئتعلمی گروه مهندسی کامپیوتر دانشگاه فردوسی مشهد، دانشگاه در دوره پسا هوش مصنوعی بهجای مرکزی برای آموزش صرف، تبدیل به یک آفرینشگاه علمی خواهدشد و نقش خلاقیت و نوآوری در آن بسیار پررنگتر از سایر جنبه میشود. وی همچنین 19 توصیه یونسکو در شناخت هوش مصنوعی برای جهتدهی و آشنایی بیشر با جنبههای کاربردی هوش مصنوعی معرفی کرد.
«دکتر علی مقیمی» عضو هیئتعلمی گروه مهندسی برق و زیستشناسی کامپیوتر دانشگاه فردوسی مشهد، نیز با دیدگاهی متفاوت به بررسی جنبه زیستی و خود مفهوم هوش پرداخت. وی هر گونه رفتار و ویژگی و در کل مفهوم هوش در موجودات زنده را عصارهای از هزاران سال تکامل و فرگشت دانست و زمان و عوامل محیطی را عاملی اصلی و تأثیرگذار در شکلگیری و پیشرفت هوش و بهطورکلی شبکه عصبی مغزی در تمامی موجودات عنوان کرد.
«دکتر حبیب رجبی مشهدی» عضو هیئتعلمی گروه مهندسی برق و مهندسی کامپیوتر کامپیوتر دانشگاه فردوسی مشهد، در صحبتهای خود در این میزگرد به این نکته اشاره کرد در ابتدا انسان گمان میکرد چون فناوری را میسازد لذت آن را به صورت همهجانبه تحت اختیار و کنترل خود دارد اما این دیدگاه رفتهرفته و با پیشرفت فناوری به طور کلی تغییر کرد. فناوری خود به یک ماهیت جداگانه و حتی به نوعی جهانبینی برای انسان تبدیل شد و نگاه نوع بشر را به جهان دستخوش تغییر کرد. وی نتیجه این تغییرات در دیدگاه انسان را تا آنجایی بنیادین تلقی کرد که انسان را به سمت ساخت ماهیتی شبیه به مغز خود یعنی همان هوش مصنوعی سوق داد. وی در ادامه افزود این فناوری هرچند که مزیتهای بسیار زیادی را با خود به همراه داشتهاست اما مسئله مهم در این موضوع یعنی حرکت بر روی مسیر لبه تیغ فناوری است و به همان اندازه مزیتها چالشزاست و میبایست مسئله مهار فناوری در اولویتهای بالاتری نسبت به توسعه آن قرارگیرد. دکتر رجبی در انتها اذعان داشت که الگوریتم ها رفتهرفته در حال به دستگرفتن کنترل هم چیز حتی ذهن انسان هستند و رسالت آموزش و دانشگاهها میبایست در راستای مهار پیامدهای ناشی از توسعه جنبههای منفی فناوری و در سطح همکاریهای گسترده وبینالمللی جهانی بازنگری شود.
«دکتر مجید میرزاوزیری»، عضو هیئتعلمی گروه ریاضی محض و مهندسی کامپیوتر دانشگاه فردوسی مشهد نیز به مسئله چرایی و یا به اصلاح جرقه اولیه برای انجام یک کار که مستقیماً در مغز رخ میدهد اشاره کرد و آن را نتیجه توالی یک سری افکار و رخدادهای پشتسرهم و غالبا بیربط به هم در ذهن نسبت داد که غالبا هم نمیتوان توجیح و توضیحی را برای آن ارائهداد و وی این راهحل و روش را همان ابتکار و نوآوری قلمداد کرد.
«دکتر مجید میرزاوزیری»، عضو هیئتعلمی گروه ریاضی محض و مهندسی کامپیوتر دانشگاه فردوسی مشهد
«دکتر علی مقیمی» عضو هیئتعلمی گروه مهندسی برق و زیستشناسی کامپیوتر دانشگاه فردوسی مشهد
«دکتر عباس قائمی بافقی»، عضو هیئتعلمی گروه مهندسی کامپیوتر دانشگاه فردوسی مشهد
«دکتر حبیب رجبی مشهدی» عضو هیئتعلمی گروه مهندسی برق و مهندسی کامپیوتر کامپیوتر دانشگاه فردوسی مشهد
«دکتر سعید ابریشمی»، عضو هیئتعلمی گروه مهندسی کامپیوتر دانشگاه فردوسی مشهد
تقابل انسانی یا مصنوعی
«دکتر سعید ابریشمی»، عضو هیئتعلمی گروه مهندسی کامپیوتر دانشگاه فردوسی مشهد در این میزگرد تخصصی در پاسخ به این سوال اساسی که آیا میخوایم مغز انسان را شبیهسازی کنیم بیان کرد دیدگاه اصلی در مهندسی و علوم کامپیوتر یا در نگاه کلی «ماشین تورینگ» به معنای کامپیوتر این است که هر کاری را که انسان میتواند با وسایلی مانند کاغذ و قلم (مثل 4عمل اصلی ریاضی) انجام دهد را یک وسیله ساخته دست بشر بتواند با تکیه بر محاسبات مکانیکی انجام دهد. اما در برابر این توانمندی، محدودیتی نیز وجود دارد زیرا بر اساس تعاریف پایهای ماشین تورینگ یا همان کامپیوتر، هر کاری که نیازمند بینش، خلاقیت و دیدگاه انسانی باشد را از نظر تئوری نمیتوان به شکل یک الگوریتم تعریف کرد که ماشین تورینگ قادر به شبیه سازی و اجرای آن باشد. به عبارت دیگر، خلاقیت در تعریف کلاسیک خارج از حوزهی محاسبات مکانیکی قرار میگیرد.
اما بااینحال، اتفاق مهمی که با توسعهی مدلهایی مانند ChatGPT در حوزهی علوم کامپیوتر رخ داد، عبور از همین مرزها بود. مهندسان علوم کامپیوتر توانستند با بهرهگیری از شبکههای عصبی مصنوعی و مفاهیم جدید در یادگیری ماشین، فعالیتهایی مانند تولید محتوا و برنامهنویسی که نیازمند خلاقیت و فرآیندهای ذهنی انسانی هستند را به فرآیندهای محاسبات و رایانش مکانیکی تبدیل کنند.
دکتر ابریشمی در ادامه اضافه کرد در واقع به کمک این فناوریها توانستهایم کارهایی را باتکیهبر دانش محاسباتی انجام دهیم که تا پیش از این صرفاً مختص انسان تلقی میشد. این تحولی اساسی در تعریف ما از خلاقیت و نقش ماشینها در فرآیندهای فکری ایجاد کرده است. وی در ادامه به تفاوت بنیادین بین مکانیزمهای ذهنی انسان و عملکرد هوش مصنوعی اشاره کرد و افزود خلاقیت در معنای انسانی آن، در هوش مصنوعی به وجود نخواهد آمد؛ بلکه آنچه ما بهعنوان خلاقیت در هوش مصنوعی میشناسیم، محصول یادگیری درون چارچوبهای مشخص و محدودیتهای از پیش تعیینشده برای هوش مصنوعی و مبتنی بر همین محاسبات است. این خلاقیت الگوریتمی با خلاقیت انسانی تفاوت دارد، اما در بسیاری از موارد، میتواند نتایجی مشابه و حتی مؤثرتر از تفکر انسانی ارائه دهد.
وی در انتهای سخنان خود افزود باید توجه داشت که این خروجیهای هوش مصنوعی از در نگاه انسان دارای ارزش و معنا میشوند و این دیدگاه انسانی است که به نتایج هوش مصنوعی اعتبار میبخشد.
دومین روز از چهارمین «سمپوزیوم هوش مصنوعی در خدمت بشریت: هوش مصنوعی انسانمحور» با سخنرانی ۳ تن از اساتید و میزگرد تخصصی با حضور ۵ تن از استاتید صاحبنظر در حوزه هوش مصنوعی با محوریت تعامل مولد برگزار شد.