اگر فکر میکنید چین سردمدار بازار خودروهای برقی است، سخت در اشتباهید
بعد از موج اخیر فروش خودروهای برقی (EV) در چین، شاید بهنظر برسد، چین همین حالا هم برنده رقابتها بر سر غلبه بر بازار جهانی این فناوری است.
بیشتر گزارشها بر قدرت چین در تولید EV و بازار بزرگ این فناوری در کشور تمرکز دارند و عواملی را که نقش کلیدی در رواج EVهای چینی در دنیا ایفا میکنند، نادیده میگیرند.
مسئله اصلی این نیست که چین بازار EV را به سیطره خود در خواهد آورد یا خیر. بلکه پرسش مهمتر این است که آیا EV میتواند به چین کمک کند به قدرت فناورانه، اقتصادی و جغرافیایی سیاسی که همیشه به دنبالش بوده دست یابد؟ به فرض اینکه چین در ساخت EVها خوب عمل کند، آیا EVها برای چین مفید هستند؟
خودروهای برقی مصداق بارز انقلاب صنعتی عصر حاضر هستند، انقلابی که فناوریهای دیجیتال و کاهش تولیدات کربن را با هم ادغام میکند. به همین دلیل، کشوری که سردمدار تولید و کاربرد EVها شود، مزیت رقابتی فراوانی در عرصه جهانی به دست خواهد آورد.
موقعیت آمریکا در گذشته و موقعیت فعلی چین شباهتهای فراوانی دارند. در هر دو موقعیت، تحولات عمده فناوری در موازات با افزایش قدرت جفرافیایی سیاسی کشور رخ میدهند. EVها اکنون همان شرایطی را از سر میگذرانند که در قرن بیستم برای خودروهای سنتی اتفاق افتاد. این محصولات صرفاً ابزاری برای حملونقل نیستند، بلکه نمادی از تغییرات اجتماعی بهشمار میروند.
با این حال، در این مقایسه باید تفاوت جایگاه این دو کشور را هم در نظر داشت. در عصر تولید انبوه خودروهای موتوری، آمریکا از موقعیتی منحصربهفرد برخوردار بود و بهعنوان کشوری لیبرال، قدرت روزافزون و برتریاش نسبت به نظامهای کمونیسم و فاشیسم آن زمان، موجب دلگرمی و اطمینان خاطر کشورهای دیگری همچون بریتانیا بود.
علاوه بر این، ایدههای فرهنگی جدید آمریکا همچون موسیقی جاز یا بلوز، مدهای جدید لباس، یا فیلمهای رنگی، سرمشق کشورهای دیگر شده بودند و به همه نقاط دنیا صادر میشدند.
ردپای این سرمایه فرهنگی به بازار خودرو هم رسید و «رویای آمریکایی» مردم را به داشتن خودروهای شخصی سوق داد. این تنها یکی از دلایلی است که اکنون 4/1 میلیارد خودرو در سطح کره زمین حرکت میکنند. در موفقیت آمریکا در این عرصه، این نکته هم بیتأثیر نبود که خودروسازی صنعتی کاملاً جدید به شمار میرفت و هیچ رقیبی نداشت.
در حال حاضر، هیچ کدام از این نکات در خصوص بازار EVهای چینی صدق نمیکند. وضعیت رو به وخامت مقبولیت سیاسی و جذابیت فرهنگی چین، بهخصوص برای کشورهای ثروتمند دنیا، احتمالاً تأثیرگذارترین تفاوت میان این دو کشور است.
غلبه نهایی چین بر عرصه EV مستلزم این است که محصولات چینی از رقابت در این بازارها سربلند بیرون آیند. این در حالی است که بازار این محصولات با شرکتهای پیشرفتهای همچون تویوتا، جنرال موتورز و فولکس واگن اشباع شده است. علاوه بر این، بازار EVها با خیل عظیمی از مشتریانی روبهروست که سطح انتظاراتی بالا دارند.
هرچند EVهای چینی در بازارهای غربی چندان پیشرفتی نداشتهاند، اما رشد بازار خودروهای برقی در کشورهای در حال توسعه همچون هند، امکان موفقیت EVهای چینی در این کشورها را فراهم کرده است. با این وجود، وضعیت سیاسی نامعلوم و شرایط خاص چین، ورودش به همین بازارها را هم با مشکل روبهرو میکند.
آینده خودروهای برقی
موانعی که برشمردیم، برای بازار خودروهای برقی، در مقایسه با خودروهای معمولی، مشکلآفرینتر هستند. این امر به تفاوت ریشهای بین این دو فناوری بر میگردد. خودروهای معمولی ماشینهای نسبتاً سادهای هستند و اساساً شامل موتوری میشوند که روی چند چرخ سوار شده است. در مقابل، خودروهای برقی فناوری کاملاً جدیدی هستند و جزئی از تحول وسیعتر و غیرقابل پیشبینی در حملونقل شهری به شمار میروند.
صرف جایگزین کردن خودروهای معمولی با خودروهای برقی نمیتواند مشکل ترافیک یا نابرابریهای موجود در صنعت حملونقل را حل کند. علاوه بر این، خودروهای برقی مشکلات زیستمحیطی خاص خود را دارند که از جمله آنها میتوان به آلودگیهای ناشی از تولید و بازیافت باتریهایشان اشاره کرد. خودروهای برقی مسیری طولانی برای تکامل پیش رو دارند، مسیری که بدگمانیهای فرهنگی و سیاسی درباره نقش چین در تولید آنها را تشدید میکند.
یکی از این سوءظنها مربوط به بحث امنیت کاربران است. از جمله دلایل محبوبیت خودروهای شخصی این بود که به آزادی عمل بیشتر افراد کمک میکرد. دیجیتالی بودن EVها حاکی از تهدیدی است مبنی بر سطوح بیسابقهای از نظارت و کنترل بر رفت و آمدها.
در سال 2015 آزمایشی انجام شد که طی آن، دو هکر توانستند کنترل خودروی یک خبرنگار را در دست بگیرند و از راه دور آن را هدایت کنند. موقعیتهایی از این دست منجر به ترس و نگرانی مردم بابت کاهش حریم خصوصی و تحت رهگیری قرار گرفتن میشود. این دغدغهها جلوه موجه EVهای چینی در خارج از کشور را بیش از پیش تضعیف میکنند.
مورد آخر مربوط به تأثیرات زیستمحیطی این فناوریهاست. هنگام ظهور خودروهای موتوری، منبع انرژی جدیدی (نفت) کشف شده بود که بهنظر تمامنشدنی میرسید. علاوه بر این، در این برهه از زمان، مردم دغدغه چندانی در خصوص آلودگیهای ناشی از خودروها نداشتند.
امروزه یکی از دلایل اصلی محبوبیت خودروهای برقی «پایداری» آنهاست. به همین دلیل، اثرات EVها روی محیطزیست در معرض توجه دقیق و تیزبینانه مصرفکنندگان و مردم تمام دنیا قرار خواهد گرفت. با این حال، بهنظر میرسد شرکتهای چینی، بهرغم شور و شوقی که برای ورود به بازارهای جهانی دارند، آمادگی لازم برای مدیریت چنین بحث و جدالهایی را در اختیار ندارند.
در حال حاضر، احتمال اینکه چین سردمدار عرصه EVها نباشد، بسیار بالاست. با این وجود، این کشور همچنان از بازیگران عمده این عرصه به شمار خواهد رفت. وسعت بازار داخلی چین و سطح پشتیبانی دولتش از این صنعت کافی است، تا از بسیاری کشورهای دیگر جلوتر باشد. اما از رقابت فزاینده و سرسختانه کشورهای غربی هم نباید غافل شد. به همین دلیل، شاید بهترین راهبرد برای چین این باشد که ابتدا، موانع پیچیده اجتماعی و سیاسی پیش روی این فناوری را از میان بردارد.
انواع کاربردهای هوش مصنوعی در صنایع مختلف را در هوشیو بخوانید