داستان رستوران چیپوتل؛ چگونه تکنیک «ادغام» به برگ برنده کسبوکار تبدیل میشود؟
بسیاری از ما تصور میکنیم که راهاندازی یک جریان درآمدی جدید وابسته به خلاقیت است. روزانه هزاران کارآفرین و استارتاپ در تلاشاند تا با تکیه بر عنصر نوآوری و خلق محصولات جدید، توجه بخشی از بازار را به خود جلب کنند. گاهی قلاب این محصول نوآورانه به موفقیت گیر میکند و گاهی هم عدم استقبال از این محصول جدید، جز تجربه شکست چیزی برای تیم سازندگان به همراه ندارد. در این بین اما یک سرآشپز جوان اهل کلرادو ثابت کرد که موفقیت همیشه وابسته به خلق محصول جدید نیست و گاهی راه دستیابی به آن از ادغام عناصری میگذرد که امتحان خود را پس دادهاند. این داستان مؤسس رستوران «چیپوتل» (Chipotle) است؛ آشپزی که با نگرشی متفاوت، به صاحبامتیاز یکی از بزرگترین رستورانهای زنجیرهای با 2500 شعبه در سراسر دنیا تبدیل شد.
وقتی ترکیب کلمات «فستفود» و «سالم» غیرممکن به نظر میرسد
«استیو الیس» پس از فارغالتحصیلی از «مؤسسه آشپزی آمریکا» (Culinary Institute of America) در سال 1990، ترجیح داد که حرفه موردعلاقه خود را دنبال کند و به آشپزی حرفهای بپردازد. طولی نکشید که او در یکی از رستورانهای مشهور نیویورک به نام «استارس» مشغول به کار شد و سفر شغلی خود را تحت مربیگری سرآشپز مشهور «جرمایا تاور» (Jeremiah Tower) آغاز کرد.
او طی سه سالی که در استارس فعالیت میکرد، رفتار مشتریان را بهدقت مورد بررسی قرار داد و متوجه یک نکته مهم شد. اکثر مشتریانی که به رستوران آنها میآمدند، سالمبودن غذا و کیفیت مواد اولیه برایشان در اولویت قرار داشت؛ اما هزینه این غذای سالم را با زمان انتظار طولانی و قیمت بالای منوی رستوران میپرداختند. از طرفی، افرادی که به کیوسک فستفودی آن سوی خیابان مراجعه میکردند، غذای خود را به سرعت و با قیمتی پایین دریافت میکردند و در مقابل، چشم خود را بر روی کیفیت و سلامت خوراک خود میبستند.
از آن به بعد، یک ایده طلایی در ذهن استیو شکل گرفت. عدهای از مردم به فستفودهای سریع و خوشطعم علاقه داشتند و از طرفی، سلامت غذا برای بخش دیگری از مشتریان اهمیت داشت. پس اگر میتوانست این دو را با هم ادغام کند، هیچکس حاضر نمیشد دست رد به غذاهای او بزند. استیو مبلغی معادل 85 هزار دلار از پدرش قرض گرفت و در 13 جولای 1993، اولین شعبه از «چیپوتل مکزیکن گریل» را در نزدیکی دانشگاه دنور کلرادو افتتاح کرد. او از همان ابتدا استفاده از مواد اولیه سالم، ارگانیک و محلی را در اولویت کار خود قرار داد و طی مدتزمان کوتاهی، آوازه رستورانش به گوش همه رسید. موفقیت چیپوتل باعث شد تا در سال 1998، توجه مکدونالدز به این رستوران پولساز جلب شود و با سرمایهگذاری بر روی آن، مقدمه تبدیلشدنش به یکی از بزرگترین رستورانهای زنجیرهای دنیا را فراهم کند.
آیا تکنیک ادغام همیشه جوابگو است؟
تکنیک ادغام به دو دلیل توسط کارآفرینان و برنامهنویسان مورداستفاده قرار میگیرد:
1- محصولات، خدمات و سرویسهایی که در این تکنیک استفاده میشوند، مراحل تحقیق و توسعه خود را پشت سر گذاشتهاند و حالا به طور کامل قابل استفادهاند. در نتیجه، هزینه بهکارگیری و ادغام آنها بهشدت پایین و گاهی نزدیک به صفر است.
2- توسعهدهندگان، محصولات و ابزارهایی را برای ادغام انتخاب میکنند که از مرحله آزمون و خطا گذشتهاند و طرفداران مختص به خود را دارند.
این دو نکته باعث میشود تا راهاندازی یک کسبوکار جدید بر اساس ادغام عناصر آماده به یکی از مطمئنترین تکنیکهای موجود تبدیل شود و در صورت عدم موفقیت، کمترین هدر رفت زمان و هزینه را برای تیم توسعه به دنبال داشته باشد.
این روش تاکنون توسط بسیاری از کارآفرینان، خصوصاً فعالان حوزه IT و برنامهنویسی مورداستفاده قرار گرفته که یکی از نمونههای داخلی موفق آن را میتوان اپلیکیشن «ویرا» دانست. این اپلیکیشن که در زمینه ارائه خدمات هوش مصنوعی مانند تبدیل صوت به متن، تبدیل متن به تصویر، تقلید صدا و… فعالیت میکند، کمتر از یک سال است که عرضه شده و در همین مدت زمان کوتاه توانسته به رقم چشمگیر 400 هزار نصب فعال دست پیدا کند.
این در حالی است که «ویرا» فقط ارائهدهنده ایپیآیهای آماده هوش مصنوعی در قالب یک برنامه اندروید است و بسیاری از سرویسهای موجود در آن، API های آمادهای هستند که قبلاً توسعه داده شدهاند. در این اپلیکیشن سعی شده تا با استفاده از یک تجربه کاربری جذاب، یک جعبهابزار هوشمند به سادگی در اختیار کاربر نهایی قرار گیرد که نیاز به سرویسهای هوش مصنوعی دارد. ابتکار توسعهدهندگان ویرا در یک فرمول خلاصه شده است: استفاده از APIهای آماده هوش مصنوعی که توسط APIمارکتهای داخلی مانند «بازارچه سرویسهای هوشمند ابری» ارائه میشوند.
توسعهدهندگان ویرا، روایت خلق این اپلیکیشن محبوب را از یک گشتوگذار ساده در بازارچه سرویسهای هوشمند ابری آغاز میکنند. این بازارچه که بیش از صد سرویس مبتنی بر هوش مصنوعی را در اختیار کاربران قرار میدهد، جرقه ایده یک اپلیکیشن جامع که از ادغام تعدادی از پرکاربردترین APIهای هوشمند تشکیل شده را به ذهن برنامهنویسان ویرا انداخت. از آنجایی که تمامی سرویسهای این بازارچه بهصورت Pay as Servise ارائه میشوند، توسعه ویرا با کمترین هزینه ممکن ادامه پیدا کرد و باعث شد تا این برنامه به یکی از موفقترین نمونههای تکنیک ادغام تبدیل شود. توسعهدهندگان ویرا معتقدند که امروزه به لطف APIمارکتهایی مانند بازارچه سرویسهای هوشمند ابری، کسبوکارها تنها چند کلیک با هوشمندسازی فاصله دارند و میتوانند بدون راهاندازی دپارتمان مجزا، از صدها سرویس گوناگون استفاده کنند.
85000 دلار نه؛ رایگان شروع کنید!
در این مطلب، دو رویکرد متفاوت و موفق از بهکارگیری تکنیک ادغام را بررسی کردیم. یکی از آنها با ترکیب دو ایده پرمخاطب و تکیه بر سرمایه نسبتاً بالا و دیگری ادغام سرویسهای آماده هوش مصنوعی با صرف هزینهای نزدیک به صفر. اگر ایده راهاندازی جریانهای درآمدی جدید را در سر میپرورانید، گام برداشتن در مسیر توسعهدهندگان ویرا، روشی مطمئن و کمهزینه برای شماست. بازارچه سرویسهای هوشمند ابری را بستری برای محکزدن خلاقیت خود قرار دهید. آیا میتوانید با ادغام و شخصیسازی چند API مختلف، راهکاری جدید و مبتکرانه خلق کنید؟ یک راه بیشتر برای پاسخ به این سؤال وجود ندارد و آن هم شروع گشتوگذار در میان ابزارهای موجود است. مشتاقیم تا تجربیات خود را از بهکارگیری این تکنیک با ما به اشتراک بگذارید.