سواد رسانهای در عصر هوش مصنوعی؛ بازی با قواعدی تازه
«دکتر مهدی کاشفیفرد»، دکترای ارتباطات از دانشگاه تهران، در نشست «بررسی چالشهای آموزش سواد رسانهای در عصر هوش مصنوعی»، از تغییرات بنیادینی سخن گفت که فناوریهای نوین، بهویژه هوش مصنوعی مولد، در شیوههای سنتی آموزش، اعتماد عمومی به رسانهها و نقش معلمان ایجاد کردهاند. وی با اشاره به تجربیات میدانی و مطالعات پژوهشی خود، خواستار بازنگری جدی در سیاستهای آموزشی و سازمانی مرتبط با سواد رسانهای شد.
هوش مصنوعی و پایان یک پیشفرض کهنه
رسانهها در ادبیات کلاسیک ارتباطات همواره ابزار آگاهیبخشی و اطلاعرسانی دقیق، صحیح و عینی تلقی میشدند. اما به گفته دکتر کاشفیفرد، ظهور هوش مصنوعی، بهویژه گونههای مولد آن که قادر به تولید محتوا بر اساس دادههای ورودی هستند، این پیشفرض اساسی را دچار اختلال کرده است.
او تأکید کرد که کاربران دیگر نمیتوانند با اطمینان فرض کنند محتوایی که دریافت میکنند، الزماً دقیق، راستآزما و بیطرفانه است. به بیان او، فضای «جعل» و «اطلاعات نادرست» اکنون بخشی جداییناپذیر از جریان اطلاعاتی شده است.
چالش معلمان؛ نا امنی در برابر دانشآموزان مسلح به AI
یکی از یافتههای کلیدی این پژوهش، شکلگیری نوعی «بیاعتمادی به نفس» در میان معلمان است. دکتر کاشفیفرد توضیح داد: «امروزه معلمان با این تصور وارد کلاس میشوند که دانشآموزانشان با ابزارهای هوش مصنوعی مسلطاند، و این موضوع اثرگذاری تدریس سنتی را زیر سؤال برده است. آنان نمیدانند آیا دانشآموز واقعاً آنچه میشنود را تحلیل میکند یا تنها به تولید محتوای ماشینی وابسته شده است.»
پیشرفت فناوری، عقبماندگی آموزش
دکتر کاشفیفرد یکی دیگر از چالشها را ناتوانی نهادهای آموزشی در همگامی با شتاب روزافزون فناوری دانست. او با اشاره به دادههای پژوهشی جمعآوریشده بین سپتامبر ۲۰۲۳ تا آوریل ۲۰۲۴، تصریح کرد که ساختار آموزشی فعلی نمیتواند همپای توسعه سریع هوش مصنوعی حرکت کند و در بسیاری موارد، آموزهها در زمان تدریس، از پیش منسوخ شدهاند.
گروههای آسیبپذیر؛ غایبان بزرگ سواد هوش مصنوعی
در نگاه دکتر کاشفیفرد، سواد رسانهای همچنان بیش از حد بر نسل جوان متمرکز است و بزرگسالان، بهویژه والدین و افراد دارای نقشهای شغلی مهم، فاقد دانش لازم در استفاده مسئولانه از هوش مصنوعیاند. این خلأ دانشی، به شکاف آگاهی جدی در جامعه دامن زده است.
قطبیشدن جامعه؛ وقتی AI داور نزاعهای سیاسی میشود
یکی از پدیدههای نگرانکنندهای که در این نشست مطرح شد، استفاده سیاسی از هوش مصنوعی در گفتمان عمومی است. دکتر کاشفیفرد توضیح داد که برخی کاربران در شبکههای اجتماعی مانند توییتر، پاسخهای AI را معادل «واقعیت خالص» در نظر میگیرند و با تفسیر جانبدارانه، آن را ابزار نزاعهای سیاسی میسازند. این روند به قطبیشدن بیشتر جامعه و تضعیف اعتماد عمومی دامن زده است.
راهحل: تعیین مسئول هوش مصنوعی در سازمانها
در بخش پایانی، دکتر کاشفیفرد با اشاره به راهحلهای پیشنهادی گزارش پژوهشی، تأکید کرد:
«ضروری است در سازمانها فردی مشخص بهعنوان مسئول هوش مصنوعی تعیین شود تا به طور هماهنگ آموزشها، دستورالعملها و بهرهبرداری مسئولانه از AI را در کل ساختار جاری سازد.»
همچنین وی استفاده از ظرفیت نهادهای مدنی و سازمانهای مردمنهاد را عاملی مهم در پر کردن شکاف دانشی موجود دانست؛ رویکردی که در سنت سواد رسانهای ایران نیز مسبوق به سابقه است.
آیندهای که نیاز به آموزش دوباره دارد
در دنیایی که هر روز بیش از پیش به هوش مصنوعی وابسته میشود، آموزش سواد رسانهای نهتنها باید بهروزرسانی شود، بلکه نیازمند بازتعریف بنیادین است. دکتر کاشفیفرد با رویکردی نقادانه اما واقعگرایانه، خواستار تحولی عمیق در شیوههای آموزش و سیاستگذاری در این حوزه شد تا بتوان با چالشهای ارتباطات انسان–ماشین، مسئولانه و مؤثر روبهرو شد.