پژوهشی جدید نشان میدهد:
آیا استفاده از چتباتهای هوش مصنوعی فعالیت مغز انسان را تغییر میدهد؟
نتایج پژوهشی که در دانشگاه MIT انجام شده نشان میدهد ذهن افرادی که در نوشتن یک انشا از هوش مصنوعی استفاده میکنند نسبت به افرادی که هیچ دسترسی به ابزار آنلاین ندارند، درگیری کمتری با تار و پود موضوع پیدا میکند. این اتفاق میتواند با از بین رفتن تدریجی خلاقیت و تنبلی مغز در استفاده طولانی مدت از ابزارهای هوش مصنوعی مرتبط باشد.
گروهی از پژوهشگران آزمایشگاه رسانه دانشگاه امآیتی با انجام پژوهشی روی تعدادی از دانشجویان، فعالیت مغز آنها را بررسی کردهاند و نشان دادهاند فعالیت و اتصالپذیری مغز افرادی که هنگام نوشتن انشاء از هوش مصنوعی استفاده میکنند، کمتر از آنهایی است که بدون این ابزار انشاء را مینویسند.
علم بهتر است یا هوش مصنوعی؟
تعدادی از دانشجویان حاضر در این آزمایش با استفاده از چت جیپیتی (گروه چت جیپیتی)، تعداد دیگری با جستوجو در اینترنت و بدون کمک هوش مصنوعی (گروه گوگل) و گروه آخر بدون دسترسی به هیچگونه ابزار آنلاین و صرفا با کمک دانستههای خود (گروه آفلاین)، اقدام به نوشتن انشاء کردهاند.
بخشی از نتایج این آزمایش نشان میدهد عدم استفاده از ابزارهای اینترنتی و هوش مصنوعی در نوشتن انشاء، مانند آنچه گروه آفلاین تجربه کرده، موجب بیشترین درگیری ذهنی در بین افراد این سه گروه میشود. هرچند که این نتیجه چندان هم غافلگیر کننده نیست؛ آنچه این پژوهش را غافلگیر کننده میکند، نتایجی هستند که نشان میدهد استفاده زود هنگام از هوش مصنوعی موجب میشود تا سطح درگیری مغز نسبت به موضوع از محدودهای خاص بیشتر نشود، حتی اگر در ادامه فرایند این ابزار از دسترس فرد خارج شود.
نتایج این پژوهش هنوز داوری نشده است و مقاله آن روز ۲۰ خرداد امسال در سرور پیشچاپ arXiv منتشر شده.
سنجش میزان درگیری ذهن در نوشتن انشاء
برای انجام این پژوهش، گروهی ۵۷ نفره از دانشجویان به سه گروه تقسیم شدهاند. این گروه از پنج دانشگاه شهر بوستون ایالات متحده بودهاند و به هرکدام فرصتی ۲۰ دقیقهای برای نوشتن یک انشاء داده شده است. موضوع این انشا، پاسخ به سوالاتی مانند «آیا باید قبل از صحبت کردن فکر کنیم؟» بوده.
فعالیت مغزی تمام اعضای حاضر در این آزمایش توسط کلاههای الکتریکی مخصوصی پایش میشد. این کلاه تغییرات ریز ولتاژ مغزی را دریافت میکرد و نشان میداد که کدام یک از بخشهای مغز در حال «گفتوگو» با یکدیگر هستند.
دانشجویانی که انشاء را تنها با استفاده از مغز خود نوشتند، قویترین و گستردهترین اتصالپذیری را در میان نواحی مغز نشان دادند و فعالیت بیشتری از پشت مغزشان به سمت جلوی آن، یعنی ناحیه تصمیمگیری، داشتند. همچنین، جای تعجب نیست که آنها پس از پرسش محققان، بهتر توانستند از مقالات خود نقل قول کنند.
در مقایسه، گروه گوگل فعالسازی قویتری در نواحیای که مشخصاً با پردازش بینایی و حافظه درگیر هستند، داشت. گروه چت جیپیتی نیز کمترین اتصالپذیری مغزی را در طول انجام کار نشان داد.
اتصالپذیری زیاد ذهنی لزوما معنی بد یا خوبی ندارد. به طور کلی، زیاد بودن اتصالپذیری مغز یک فرد یعنی احتمالا او عمیقا درگیر موضوعی خاص است، یا شاید نشانهای از عدم تمرکز و ناکارآمدی در تفکر باشد. همچنین میتواند به معنی وجود بار زیاد فکری روی یک فرد باشد.
محو خلاقیت توسط هوش مصنوعی؟
در قسمت بعدی پژوهش، جای ۱۸ نفر از اعضای گروه آفلاین و گروه چت جیپیتی با یکدیگر عوض شد. یعنی گروهی که برای نوشتن انشاء از هوش مصنوعی استفاده کرده بود، حالا میبایست بدون هیچ ابزاری درباره همان موضوعات قبلی انشاء مینوشت.
نتایج نشان میدهد که اتصالپذیری مغز این گروه پس از قطع دسترسی به ابزارهای هوش مصنوعی افزایش پیدا کرد، اما نکته جالب است که این افزایش به میزان اتصالپذیری مغز گروه آفلاین که از ابتدا به هوش مصنوعی دسترسی نداشت، نرسید.
این نتایج با نگرانی بسیاری از محققان حوزه خلاقیت در رابطه با هوش مصنوعی همسو است. اینکه استفاده طولانی مدت از هوش مصنوعی، خصوصا در گرفتن ایدهها و اعمالی که مستقیما با خلاقیت مرتبط هستند، موجب کاهش توانایی مغز در فرایند تولید خلاقیت شود.
البته که برای نتیجه گرفتن نباید عجله کرد. ایراداتی به نحوه انجام آزمایش وارد است. دانشجویان گروه چت جیپیتی که در مرحله دوم آزمایش به هوش مصنوعی دسترسی نداشتند، انشایی را نوشتند که موضوع آن مشابه مرحله اول بود. مغز آنها از قبل با این موضوع آشنا بوده و در نتیجه ممکن است نیاز به منابع کمتری برای نوشتن این موضوع، نسبت به موضوعات جدید داشته. همین هم موجب شده تا درگیری و سطح اتصالپذیری آن کمتر باشد.
شاید زمان شروع استفاده از هوش مصنوعی در انجام کارها مهم باشد
این پژوهش همچنین نشان داده که استفاده از چتباتهای هوش مصنوعی بعد از درگیری اولیه با موضوع بدون استفاده از هیچ ابزار آنلاین، میتواند اتصالپذیری مغز را حتی بیشتر کند. دقیقا مانند اتفاقی که برای گروه آفلاین، وقتی در مرحله دوم به چت جیپیتی دسترسی پیدا کردند افتاد. و این نتیجهای بر خلاف انتظارات است.
این نتیجه نشان میدهد که توجه به زمان شروع استفاده از هوش مصنوعی در طول فرایند آموزش، ممکن است بتواند یادگیری را بهبود ببخشد. در واقع شاید زمان شروع استفاده از هوش مصنوعی در انجام کارها مهم باشد. به همین دلیل هم است که بسیاری از صاحب نظران این حوزه، دیدگاه مثبتی نسبت به تاثیر هوش مصنوعی در آموزش دارند.
با همه این وجود، باید در پذیرفتن نتایج این پژوهش محتاط بود. تعداد افرادی که مغزشان در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته، عدد زیادی نیست. تنها ۱۸ نفر از دانشجویان در بخش آخر این پژوهش که ادعاهای بحث برانگیزی ارائه میدهد، حضور داشتهاند.
همانطور که محققان دخیل در همین پژوهش هم اذعان میکنند، نتایج بدست آمده نشان دهنده مفید یا مضر بودن استفاده از هوش مصنوعی یا نادان شدن افراد پس از استفاده از این ابزارها نیست. این مطالعه تنها شامل چند ده شرکتکننده در مدت زمان کوتاهی بوده و نمیتواند به این پرسشها پاسخ دهد که آیا استفاده مداوم از چتباتها تفکر ما را در بلندمدت تغییر میدهد یا مغز چگونه ممکن است در سایر کارهای مرتبط با کمک هوش مصنوعی واکنش نشان دهد.