چرا زنان کمتر از هوش مصنوعی استفاده میکنند؟
به دلیل نوظهور بودن مدلها و فناوریهای هوش مصنوعی مولد، هنوز تحقیقات جامع و دقیقی درباره اینکه چه افرادی از این تکنولوژیها بهرهبرداری میکنند، به چه میزان و با چه اهدافی، انجام نشده است. با این حال به نظر میرسد زنان کمتر از این تکنولوژی استفاده میکنند.
این گزارش به قلم «جوزی کاکس» اولین باردر بلومبرگ منتشر شده است.
ایده یک شکاف
در شش ماه اخیر، در نقشهای گوناگونی که بهعنوان روزنامهنگار، معلم و والد ایفا کردم، یک تحقیق غیرعلمی را به انجام رساندم. در گفتگوهایی که از اتاق خبر تا درب مدرسه داشتم، یک سؤال مشترک را از افراد میپرسیدم: «آیا از هوش مصنوعی مولد استفاده میکنید؟»
پاسخها بسیار گوناگون بودند. در یک طرف، مادری سه فرزندی از نیوجرسی که بیرون از خانه کار نمیکند، به من گفت که هوش مصنوعی مولد «بسیار او را میترساند». در طرف دیگر، پدر یک فرزند از تگزاس که در زمینه مشاوره فعالیت دارد، به من گفت که «همیشه و برای هر چیزی» از آن بهره میبرد.
در میان این دو، پاسخها نشاندهنده تنوع زیادی از علاقهها بودند. به عنوان مثال، یک دانشجوی فارغالتحصیل از کالیفرنیا بیان کرد که هرگز از هوش مصنوعی مولد استفاده نکرده، اما قصد دارد آن را امتحان کند. همکلاسی او از شیکاگو نیز گفت که گاهی از این فناوری برای نوشتن ایمیلها و انجام سایر کارها بهره میبرد.
در یک تحقیق غیررسمی که با حدود ۳۰ تا ۴۰ نفر از افرادی که به طور مرتب با آنها در ارتباط هستم انجام دادم، مردان به طور معمول بدون هیچگونه شرمی و با سرعت از استفاده مداوم از ابزارهای هوش مصنوعی مولد مانند ChatGPT، Copilot و Gemini صحبت میکردند. در مقابل، زنانی که با آنها گفتگو کردم، بهجز آن دسته که در حوزه تکنولوژی و رسانه فعالیت میکردند، تمایل کمتری به این موضوع نشان میدادند. بسیاری از آنها حتی به نظر میرسید که علاقهای به این ابزارها ندارند.
با توجه به سالها تجربهام در زمینه گزارشنویسی و تحقیق درباره علل و پیامدهای شکافهای جنسیتی، این تفاوتها برایم نگرانکننده بود. آیا من در حال مشاهده یک نمونه از نابرابریهای جدید بین زنان و مردان هستم؟ آیا این موضوع میتواند به تفاوتهای قابلتوجهی در نحوه کار و دستمزد زنان و مردان اشاره کند، یا این تنها ویژگی خاص حلقه اجتماعی من و اندازه کوچک نمونهای است که بررسی کردهام؟ نتایج به دست آمده از تحقیقاتم مرا به این فکر انداخت که باید دامنه تحقیقاتم را گسترش دهم.
شکاف جنسیتی در استفاده از هوش مصنوعی مولد
به دلیل نوظهور بودن مدلها و فناوریهای هوش مصنوعی مولد، هنوز تحقیقات جامع و دقیقی درباره اینکه چه افرادی از این تکنولوژیها بهرهبرداری میکنند، به چه میزان و با چه اهدافی، انجام نشده است. با این حال، یک مطالعه که در ماه جولای منتشر شده، این فرضیات را تأیید میکند. بر اساس نتایج یک نظرسنجی مصرفکننده از بانک فدرال نیویورک، اقتصاددانان بانک تسویهحسابهای بینالمللی (BIS) وجود یک «شکاف جنسیتی اقتصادی و آماری» در استفاده از هوش مصنوعی مولد را نشان دادهاند. آنها به طور میانگین دریافتند که نیمی از مردان در ۱۲ ماه گذشته از هوش مصنوعی مولد استفاده کردهاند، در حالی که تنها ۳۷ درصد از زنان به این فناوری روی آوردهاند. همچنین، در میان افرادی که اعلام کردهاند به طور هفتگی از این ابزارها استفاده میکنند، شکاف مشابهی مشاهده شده است.
زنان کمتر از مردان از هوش مصنوعی مولد استفاده میکنند
این موضوع نشاندهنده شواهد جدیدی از نابرابری جنسیتی در استفاده از فناوریها است که پیشتر به طور گستردهای تأیید شده است. در آغاز عصر اینترنت، مردان به طور فزایندهتری نسبت به زنان از این فضا بهرهبرداری میکردند. اخیراً نیز تحقیقات نشان دادهاند که زنان به طور قابلتوجهی کمتر از مردان از محصولات فناوری مالی (فینتک) استفاده میکنند. اما شکاف موجود در استفاده از هوش مصنوعی مولد از این نظر جالب است که این فناوری بهسرعت در حال دگرگونی و تحول عمیق در بازار کار است.
سال گذشته، یک تحلیل از مککینزی پیشبینی کرد که تا سال ۲۰۳۰، ۲۹.۵ درصد از ساعتهای کاری در اقتصاد ایالات متحده قابلیت خودکار شدن را دارد که از این میزان، ۸ درصد به طور خاص به هوش مصنوعی مولد مربوط میشود. همچنین، گلدمن ساکس پیشبینی کرده است که هوش مصنوعی میتواند در طی ۱۰ سال، معادل ۳۰۰ میلیون شغل تمام وقت را در سطح جهانی خودکار کند.
تحقیقات حاکی از آن است که هوش مصنوعی مولد میتواند به طور قابلتوجهی بهرهوری را در برخی از مشاغل، از جمله نوشتن درخواستهای کمک مالی و فعالیتهای بازاریابی، افزایش دهد. بهعلاوه، یک مطالعه نشان داد که مشاوران گروه مشاوره بوستون که از GPT-4 بهره میبردند، نسبت به افرادی که از این ابزار استفاده نمیکردند، سریعتر و مؤثرتر عمل میکردند.
یک ترس پرهزینه
چرا زنان به اندازه مردان از هوش مصنوعی مولد بهرهبرداری نمیکنند؟ اقتصاددانان BIS به این نتیجه رسیدهاند که بخش عمدهای از این شکاف به دانش خوداظهاری پاسخدهندگان درباره این فناوری مربوط میشود. تقریباً دو سوم این تفاوت به آگاهی افراد از این تکنولوژی وابسته است. همچنین، باقی تفاوتها به میزان اعتماد افراد به فناوری بستگی دارد. آنها توضیح میدهند که «زنان معمولاً نگران پیامدهای منفی ناشی از به اشتراکگذاری دادهها هستند»، در حالی که «مردان بیشتر به مزایای آن برای فرصتهای شغلی خود توجه دارند و احساس ریسک کمتری در استفاده از هوش مصنوعی مولد میکنند.»
با این وجود، نتایج این تحقیق با احتیاطهایی همراه است. تمامی ۸۹۰ نفر از شرکتکنندگان در این نظرسنجی از ایالات متحده بودند و حدود ۸۲٪ آنها از نژاد سفید بودند. تقریباً ۶۰٪ از این افراد دارای مدرک تحصیلی کارشناسی یا بالاتر بودند و ۴۳٪ درآمدی بیش از ۱۰۰ هزار دلار در سال داشتند؛ بنابراین، این عوامل میتوانند تأثیر قابلتوجهی بر قابلیت تعمیم نتایج داشته باشند.
یافتههای این تحقیق با سایر مطالعات مشابه همراستا است و نشان میدهد که زنان معمولاً اعتماد کمتری به فناوریها دارند، در حالی که مردان بیشتر به تواناییهای خود در استفاده از این فناوریها اعتماد میکنند.
بنابراین، باید به یک احتمال نگرانکننده توجه کنیم: اگر زنان به طور میانگین ریسکپذیری کمتری دارند و از فناوریها هراس دارند، و اگر تمایل و آمادگی برای پذیرش فناوریهای نوین شرط ضروری برای موفقیت در بازار کار جدید و جسورانه محسوب میشود، آنگاه هوش مصنوعی مولد ممکن است به طور بالقوه شکاف دستمزد جنسیتی را افزایش دهد.
زمانی که این احتمال را با «ساندر ون نوردنت»، مدیرعامل شرکت رندستاد (بزرگترین آژانس استخدامی جهان) مطرح کردم، او به طور واضح و صریح پاسخ داد: «با وضعیت کنونی فناوری، نمیتوانید از آن غافل شوید.» او از من خواست که به این موضوع بهعنوان یک معادله نگاه کنم: «دستمزد باید بر اساس بهرهوری تعیین شود و هوش مصنوعی به طور ساده یک تقویتکننده بهرهوری است.»
مشاغل آسیبپذیرتر
در حال حاضر، شکاف دستمزد بین جنسیتها در سطح جهانی حدود ۲۰٪ برآورد میشود که این میزان در کشورهای مختلف متفاوت است. یکی از عوامل اصلی ایجاد این شکاف، تفکیک شغلی است؛ به این معنا که یک گروه جمعیتی خاص تمایل دارد در یک صنعت یا نوع شغل خاص تسلط بیشتری داشته باشد.
این موضوع در حوزه هوش مصنوعی مولد نگرانکننده است، زیرا مشاغلی که ممکن است این فناوری به آنها آسیب برساند یا حتی آنها را بیفایده کند، عمدتاً مشاغلی هستند که زنان در آنها بیشتر مشغول به کارند.
تحلیلی که سال گذشته توسط دانشکده کسب و کار کینان-فلاگلر دانشگاه کارولینای شمالی انجام شد، نشان میدهد که از هر ۱۰ زن، هشت نفر (که معادل تقریباً ۵۹ میلیون نفر از نیروی کار آمریکا هستند) در مشاغلی مشغول به کارند که «بیشترین آسیبپذیری را در برابر اتوماسیون هوش مصنوعی مولد دارند». در مقابل، این آمار برای مردان حدود شش نفر از هر ۱۰ نفر است.
در صدر فهرست مشاغلی که ممکن است تحت تأثیر هوش مصنوعی قرار گیرند، مشاغل اداری و پشتیبانی قرار دارند. در مقابل، مشاغلی که به کار فیزیکی نیاز دارند و عمدتاً توسط مردان انجام میشوند، کمترین احتمال تأثیرپذیری از هوش مصنوعی را دارند.
سؤال این است که آیا باید نتیجهگیری کنیم که زنان فعال در این زمینهها باید به سرعت به سمت یک صنعت دیگر تغییر جهت دهند؟
خیر، این موضوع الزاماًَ درست نیست. نویسندگان گزارشی از دانشگاه کارولینای شمالی بیان میکنند: «شما بهوسیله هوش مصنوعی جایگزین نخواهید شد، بلکه فردی که با هوش مصنوعی آشناست، جایگزین شما خواهد شد.» اگر این مطلب برایتان آشنا به نظر میرسد، به این خاطر است که چنین روایتهایی در گذشته نیز مطرح شدهاند.
زنان رنگینپوست بهویژه در دوران بحران کووید، بیشتر از سایرین شغلهای خود را از دست دادند، چرا که عمدتاً در مشاغل کممهارت و آسیبپذیر فعالیت میکردند. اما بر خلاف پاندمی که یک بحران موقتی بود، هوش مصنوعی مولد به عنوان یک پدیده دائمی و در حال گسترش به شمار میآید.
شرایط اجتماعی مقاومتی
پس چه اقداماتی باید انجام داد؟ پاسخ به این پرسش دشوار است، بهخصوص به دلیل تمایل برخی از زنان به اجتناب از ریسکهای مرتبط با فناوریهای نوین و به اشتراکگذاری اطلاعات شخصی، که احتمالاً ناشی از شرایط اجتماعی مقاوم و سنتی است.
تحقیقات نشان میدهد که در طول تاریخ، زنان در بسیاری از موقعیتهای اجتماعی و حرفهای، در مواجهه با شکست، عواقب سنگینتری نسبت به مردان تجربه کردهاند. این موضوع موجب شده است که زنان به طور کلی تمایل کمتری به ریسکپذیری داشته باشند، زیرا معمولاً خود را در معرض پیامدهای منفی بیشتری احساس میکنند.
در حوزه استفاده از هوش مصنوعی مولد، شکست ممکن است به این معنا باشد که فرد به تلاش برای ارائه یک نوشته بهعنوان اثر خود متهم شود، در حالی که آن نوشته توسط یک ماشین تولید شده است. در این صورت، او ممکن است به طور نادرست به عنوان فردی غیراخلاقی یا حتی تنبل شناخته شود.
لارا گلوبیگ، عصبشناس شناختی و پژوهشگر پسادکتری در دانشگاه نیویورک، بیان میکند: «این مسئله به طرق مختلف بروز میکند. به عنوان مثال، تحقیقات نشان میدهند که زنان در دوران پاندمی کووید-19 خود را بیشتر از مردان در معرض خطر بیماری احساس میکردند.»
با این حال، در خصوص هوش مصنوعی، راهکارهایی برای مقابله با این نگرانیها وجود دارد. او بیان میکند: «هر چه احساس کنترل بیشتری بر وضعیت داشته باشیم، با آرامش بیشتری ریسک میکنیم و این موضوع در استفاده از هوش مصنوعی نیز صدق میکند؛ بنابراین، اگر بتوانیم زنان را در زمینه سواد دیجیتال توانمند سازیم، این میتواند روشی مؤثر برای کاهش شکاف جنسیتی در استفاده از هوش مصنوعی باشد.»
یکی از زنان فعال در حوزه فناوری ریسکپذیر، شوبی بونسله-رائو است که با به چالش کشیدن تصورات قدیمی درباره نقش زنان، بهویژه زنان رنگینپوست، موفقیتهای چشمگیری را به دست آورده است.
بونسله-رائو، مهندسی با تجربه، در مسیر حرفهای خود از سطوح پایینتر یک شرکت به مقام معاون رئیس و خزانهدار شرکت آلفابت (شرکت مادر گوگل) ارتقا یافت. او همچنین مدتی به عنوان خزانهدار در شرکت خردهفروشی تسکو در بریتانیا مشغول به کار بود. در سال 2020، بونسله-رائو از صنعت فناوری بزرگ خارج شد و شرکت خود به نام آپلِوِل را تأسیس کرد. هدف این شرکت پر کردن شکاف جنسیتی و کمک به زنان برای افزایش اعتماد به نفس در مهارتهای دیجیتال است. آپلِوِل برای دستیابی به این هدف از هوش مصنوعی بهره میبرد.
بونسله-رائو به وجود نابرابریهای جنسیتی در حوزه فناوری اشاره میکند و بر این باور است که با پیشرفت محیطهای کاری و جایگزینی مشاغل به وسیله فناوری، نقشهایی که بیشتر در اختیار زنان قرار دارد، ممکن است آسیبپذیرتر شوند. با این حال، او به نکات امیدوارکنندهای نیز اشاره دارد. او میگوید: «بسیاری از زنان به من مراجعه میکنند زیرا میخواهند دانش خود را در زمینه هوش مصنوعی و مهارتهای دیجیتال افزایش دهند که این موضوع قطعاً مایه دلگرمی است.»
وجود افرادی مانند بونسله-رائو که در این زمینه فعالیت میکنند، میتواند نویدبخش باشد، چرا که در حال حاضر صنعت تولید هوش مصنوعی مولد عمدتاً تحت سلطه مردان قرار دارد. تحقیقی که در آلمان انجام شده و به مشاغل مرتبط با هوش مصنوعی در سطح جهانی پرداخته، نشان میدهد که زنان تنها 22 درصد از نیروی کار این حوزه را تشکیل میدهند و این رقم در سطوح مدیریتی حتی کمتر است.
این موضوع نگرانیهایی را در مورد احتمال ظهور تعصبات جنسیتی در طراحی هوش مصنوعی به وجود میآورد. در حقیقت، برای افزایش کاربرد هوش مصنوعی، لازم است که تلاش کنیم تا تنوع در چهرههای سازندگان آن نیز افزایش یابد.
«هدر مککالوچ»، محقق ارشد در مؤسسه آسپن که بر روی نقش زنان در اقتصاد تحقیق میکند، نکتهای را مطرح میکند که نیاز به توجه دارد. او میگوید: «یادگیری مهارتهای جدید نیازمند زمان است، اما بسیاری از زنان این زمان را ندارند». مککالوچ توضیح میدهد که در بسیاری از کشورها، زنان هنوز بیشتر از مردان به انجام کارهای بدون دستمزد مشغول هستند. در عین حال، در برخی کشورها مانند ایالات متحده، میزان مشارکت زنان در نیروی کار دستمزدبگیر به بالاترین سطح خود رسیده است؛ بنابراین، در حالی که اختصاص زمان برای یادگیری مهارتهای جدید میتواند هدفی عالی باشد، اما همیشه به سادگی قابل دستیابی نیست.
«لارا گلوبیگ»، عصبشناس شناختی و پژوهشگر پسادکتری در دانشگاه نیویورک، با اشاره به این موضوع توضیح میدهد که به دلیل الگوهای توزیع کار و جداسازی شغلی، بسیاری از زنان ممکن است از مزایای هوش مصنوعی مولد آگاهی کافی نداشته باشند.
زنان ممکن است به دلیل مشغلههای فراوانی که دارند، به اندازه مردان به این تکنولوژی توجه نکنند و آن را در اولویت قرار ندهند. با این حال، او تأکید میکند: «واقعیت این است که فارغ از جنسیت، هوش مصنوعی مولد میتواند ابزاری بسیار حیاتی برای رشد اقتصادی باشد. امیدوارم زنان این حقیقت را درک کنند، زیرا پتانسیل هوش مصنوعی به قدری بالاست که نمیتوان آن را نادیده گرفت.»
در پایان نوامبر، دلوئیت گزارشی منتشر کرد که نشان میدهد در سال 2024، سهم زنان آمریکایی که از هوش مصنوعی مولد استفاده میکنند یا با آن آزمایش میکنند، سه برابر شده است. در عین حال، این رقم برای مردان 2.2 برابر افزایش یافته و به کاهش شکاف جنسیتی کمک کرده است.
نویسندگان این گزارش پیشبینی کردهاند که با وجود تفاوتهای جنسیتی در استفاده از هوش مصنوعی مولد، زنان ممکن است در بهکارگیری این فناوری از مردان جلو بزنند و این موضوع ممکن است حتی از سال آینده در برخی کشورها اتفاق بیفتد.
آنها همچنین متوجه شدند که زنان به طور مداوم نسبت به مردان اعتماد کمتری به هوش مصنوعی دارند. با این حال، این شکاف اعتماد زمانی که فقط به زنان و مردان شاغل در حوزه فناوری توجه کردند، ناپدید شد. علاوه بر این، زنان شاغل در فناوری بیشتر از زنان در سایر حوزهها اعلام کردند که کارفرمایانشان از استفاده از هوش مصنوعی مولد حمایت کرده و آموزشهای لازم را ارائه دادهاند.
برخی از افرادی که در زمان ثبتنام فرزندشان در مدرسه و در کلاس با آنها گفتگو کردم، ممکن است هنوز هوش مصنوعی مولد را یک پدیده زودگذر تلقی کنند. به آنها میگویم: قبل از اینکه قضاوت کنید، خودتان آن را امتحان کنید.
حتی در حین نگارش این مقاله، من از یک کاربر کنجکاو و مبتدی در زمینه هوش مصنوعی مولد به یک طرفدار پرشور تبدیل شدم. به تازگی از این فناوری برای درخواست ایدههایی برای هدیههای تعطیلات و طراحی درسهایی برای آموزش داستانگویی استفاده کردهام. همچنین از ChatGPT خواستم متنی که به زبان آلمانی نوشتهام را ویرایش کند. (من آلمانی را به خوبی میدانم، اما به طور مرتب نمینویسم). نتیجه این کار فوقالعاده بود.
هرگز از هوش مصنوعی مولد برای نوشتن ایمیلهایم بهره نبردهام، زیرا هنوز این کار برایم کمی غیرصادقانه به نظر میرسد. با این حال، استفاده از آن به عنوان مشاور روانشناس را به طور کامل رد نکردهام. وقتی برای اولین بار متوجه شدم که برخی افراد از این فناوری در این زمینه استفاده میکنند، برایم عجیب بود. اما بدون شک، عدم نیاز به هزینه اضافی یک مزیت بزرگ به شمار میآید.
در پایان، میخواهم به افرادی که هنوز نسبت به هوش مصنوعی مولد تردید دارند، یادآوری کنم که در گذشته بسیاری از مردم همین نظر را درباره اینترنت داشتند. آنها معتقد بودند که اینترنت هرگز به موفقیت نخواهد رسید. اکنون که به گذشته نگاه میکنیم، متوجه میشویم که این پیشبینیها چقدر نادرست بودند.
جوزی کاکس، نویسنده و خبرنگار مستقل، در دانشگاه کلمبیا تدریس میکند. او همچنین مؤلف کتاب «زنان، پول، قدرت: صعود و سقوط برابری اقتصادی« است.