
هوش مصنوعی تهدیدی برای روزنامهنگاران، مزیتی برای روزنامهنگاری
در حالی که ممکن است مشاغل رسانهای کاهش یابند، ارزشهایی که در قلب گزارشگری خوب قرار دارند سرانجام میتوانند پاداش بگیرند. البته، اگر اکوسیستم هوش مصنوعی را به شکل درستی بسازیم.
با پررنگتر شدن نقش هوش مصنوعی در اکوسیستم رسانهای، بسیاری از روزنامهنگاران به آن مانند کشاورزی نگاه میکنند که گونهای مهاجم را در مزرعهاش میبیند: نیرویی که ممکن است بهتدریج کارشان را خفه کند، از بین ببرد، جایگزین آن شود و در نتیجه معیشت آنها را تهدید کند.
دلیل خوبی هم برای این نگرانی وجود دارد؛ برای خبرنگاران و دبیران، هوش مصنوعی حملهای از چندین جبهه است. مدلهای زبانی بزرگ میتوانند بسیاری از وظایف موجود در فرایندهای خبری مانند تحقیق، نوشتن و ویرایش را به راحتی بر عهده بگیرند. علاوه بر این، سیستمهای هوش مصنوعی تهدید میکنند که کل رسانهها را به طور کامل جایگزین کنند. هرچه بیشتر مخاطبان اطلاعات خود را از هوش مصنوعی بگیرند، دلایلشان برای مراجعه مستقیم به ناشران یا روزنامهنگاران کمتر خواهد شد.
اگر این روزها از یک خبرنگار بپرسید اوضاع چطور است، به احتمال زیاد جوابتان این خواهد بود: «خیلی خوب نیست.» خیلیها نسبت به هوش مصنوعی با تردید یا حتی با خصومت برخورد میکنند که قابل درک است. گرچه موج اخیر تعدیل نیرو در رسانهها لزوماً به این معنا نیست که هوش مصنوعی جایگزین خبرنگاران شده است، اما حضور روزافزون هوش مصنوعی در تحریریهها، قطعا یکی از عواملی است که بر نحوهی بازسازی و بازآرایی ساختار رسانهها تأثیر گذاشته است.
البته دیدگاه دیگری هم وجود دارد: در حالی که ظهور هوش مصنوعی از بسیاری جهات برای خبرنگاران دردناک است، شاید برای خودِ روزنامهنگاری پدیدهای سالم و مفید باشد.
مخاطبان در حال حرکت به سمت جلو هستند
واقعیت این است که امروزه افراد بیشتری از هوش مصنوعی برای یافتن اخبار و اطلاعات استفاده میکنند. ChatGPT حالا ۷۰۰ میلیون کاربر فعال هفتگی دارد و در فهرست ده سایت محبوب اینترنت هم قرار گرفته است. مطالعهای اخیر از شرکت Adobe نشان داد: «میزان ترافیکی که خدمات هوش مصنوعی به سایتهای فروشگاهی ارسال میکنند، تنها در هفت ماه گذشته بیش از ۱۲۰۰ درصد رشد کرده است.» با اینکه ابزارهای هوش مصنوعی به اندازه جستوجوی سنتی کلیک ایجاد نمیکنند، اما در عوض باعث جهش بزرگی در ترافیک شدهاند و این خود نشانهی روشنی از گسترش سریع نفوذ آنها است.
گرچه استفاده از هوش مصنوعی با سرعت زیادی در حال افزایش است، اما هنوز در مقایسه با جستوجوی معمول، قطرهای در دریا است. تحلیل تازهای از رند فیشکین (Rand Fishkin)، کارشناس حوزه جستوجو نشان داد که جستوجوهای انجام شده با ChatGPT به نسبت کل فعالیتهای جستوجوی آنلاین، کمتر از ۱ درصد بوده است.
الگوریتم کلاسیک گوگل با نام «۱۰ لینک آبی» ممکن است هنوز غالب باشد، اما خود گوگل هم دارد به سمت هوش مصنوعی پیش میرود. قابلیت AI Overviews (خلاصههای هوش مصنوعی که بالای نتایج جستوجو نمایش داده میشوند) حالا برای اکثر کاربران فعال شده است. همچنین گوگل به تازگی دامنه دسترسی به حالت جدیدی به نام AI mode را گسترش داده است، حالتی که به جای فهرست کردن لینکها، یک خلاصهی کامل و مستقل ارائه میدهد. اگرچه گوگل هنوز به شکل گستردهای از این ابزارها برای اخبار روز استفاده نکرده است، اما جهتگیری کلی نشان میدهد که هوش مصنوعی بیشتر از پیش در قسمت جستوجو استفاده میشود.
پس از هر زاویهای که به ماجرا نگاه کنید، تصویر روشن است: بخش قابل توجهی از اکوسیستم رسانهای آینده، با واسطهی هوش مصنوعی شکل خواهد گرفت.
سوال کلیدی اینجاست که این سیستمها، محتوای مورد استفاده در خلاصههایی که ارائه میدهند را چطور انتخاب میکنند؟

پاسخ قطعی به این سؤال کار سادهای نیست؛ بخشی از این ابهام به این دلیل است که شرکتهای فعال در حوزه هوش مصنوعی تمایلی ندارند درِ جعبه سیاه خود را باز کنند. بخشی دیگر به ذات فناوری بازمیگردد، یعنی تصمیماتی که مدلهای زبانی بزرگ میگیرند، ذاتاً پیچیده و مبهم هستند. با این حال، میتوان از خروجیهایی که این مدلها تولید میکنند و اظهارات خود شرکتها، نکات زیادی را استنباط کرد.
شرکت OpenAI برای مدلهای زبانی خود یک سند مشخصات (Model Spec) منتشر کرده که مجموعهای از اصول پایه را مشخص میکند. یکی از این اصول «با هم دنبال حقیقت بگردیم» است، به این معنا که هوش مصنوعی و کاربر به صورت مشارکتی تلاش میکنند تا به پاسخی درست برای سؤال کاربر برسند. اگر این اصل را به همان شکل که هست در نظر بگیریم، با اصول روزنامهنگاری همراستا به نظر میرسد.
همچنین سیستمهای هوش مصنوعی بر بیطرفی و توازن تأکید دارند. بیشتر موضوعات خبری دارای دیدگاههایی با گرایشهای چپ و راست هستند و چتباتها معمولاً خلاصههایی ترکیبی ارائه میدهند و گاهی هم با عباراتی مانند «نظرات متفاوت است» به تفاوت دیدگاهها اشاره میکنند. به طور کلی، خلاصههای تولید شده توسط هوش مصنوعی بر پایه منابع گوناگون ساخته میشوند و معمولاً ارزش زیادی برای عمق و اصالت قائل هستند.
مشوقهای تازه در دوران هوش مصنوعی
محتوای عمیق و منحصربهفرد که با نگاهی بیطرفانه و متعادل به حقیقت میپردازد، قبلاً با نام «روزنامهنگاری خوب» شناخته میشد. اگر هوش مصنوعی بر این عوامل بهینه شود و بتواند یک مدل تجاری پایدار ایجاد کند، این موضوع باعث میشود انگیزههای رسانهای به نحوی مثبت تغییر کند، اتفاقی که بدون شک بهتر از آن چیزی است که در دهه گذشته شاهد آن بودیم.
وقتی که بازدید از موتورهای جستوجو و میزان دسترسی در شبکههای اجتماعی معیار اصلی موفقیت بود، انگیزههای ناشران اغلب با اصول حرفهای روزنامهنگاری همراستا نبود. حتی اگر بدترین نمونههای آن دوره را کنار بگذاریم (مثل تیترهای گمراهکننده و مزرعههای محتوایی (Content Farms) ) بیشتر تحریریههای دیجیتال گرفتار وسواس بیشازحد روی تعداد بازدید و کاربران منحصربهفرد بودند تا بتوانند آمار بزرگتری به تبلیغدهندگان ارائه دهند. در نتیجه، انگیزهها به سمت تولید محتوایی رفتند که تحریکآمیز و مصرفی بود (نه عمیق و تأملبرانگیز).
البته در عصر هوش مصنوعی، معیار موفقیت این خواهد بود که محتوای شما چند بار در خلاصههای تولید شده توسط هوش مصنوعی مورد استناد قرار میگیرد. در واقع محتوا باید به نوعی «مرجع» باشد، یعنی حذف آن از پاسخ، باعث شود خروجی هوش مصنوعی ناقص یا نادرست به نظر برسد. این موضوع انگیزهای عالی برای خبرنگاران ایجاد میکند تا گزارشهای اختصاصی، نقلقولهای منحصربهفرد و تحلیلهایی ارائه دهند که در جای دیگری پیدا نمیشود.
البته همه این خوشبینیها به یک فرض مهم بستگی دارد و آن هم این است که سیستمهای هوش مصنوعی واقعاً بتوانند دقت را به حداکثر برسانند، سوگیری را به شدت پایین بیاورند و بتوان به آنها اعتماد کرد.
شواهد اخیر نشان میدهند این فرض اصلاً قطعی نیست. مطالعهای گسترده از سوی مؤسسه NewsGuard نشان داد که تلاشی برای جهتدهی به خروجی مدلهای زبانی به نفع دیدگاه روسیه در جنگ اوکراین وجود داشته است. ظاهراً این تلاش موفق بوده است و این کمپین تهاجمی روی خروجیهای همهی چتباتها و موتورهای جستوجوی معروف تأثیر گذاشته است.
شاید OpenAI مدل خود را بر اصل «با هم دنبال حقیقت بگردیم» بنا کرده باشد، اما به نظر میرسد برای تضمین این هدف، نیاز به ابزارهای حمایتی بیشتری وجود دارد.
مشکل دیگری هم وجود دارد و آن مسئله کپی رایت است. شرکتهای بزرگ هوش مصنوعی با انبوهی از دعواهای حقوقی مواجه شدهاند، آنقدر که برای پیگیری آنها به نمودارهای پیچیده نیاز است. این وضعیت باعث شده که چندین شرکت هوش مصنوعی قراردادهای محتوایی با ناشران مختلف امضا کنند.

هرچند این کار ممکن است برای تجارت مفید باشد، اما یک نقطه ضعف بزرگ برای کاربران دارد و آن هم این است که اطلاعات موجود در خلاصههای هوش مصنوعی به نفع شرکای تجاری خواهد بود که لزوماً بهترین منابع ممکن برای اطلاعات نیستند. برای مثال، OpenAI اعتراف کرده است که ChatGPT اینگونه عمل میکند و از اشاره، لینکدهی یا خلاصهکردن محتوای شرکتهایی که علیه آن شکایت کردهاند، خودداری میکند.
دادگاهها و قانونگذاران ممکن است وارد عمل شوند، اما احتمالاً این کار را به روشی انجام دهند که به نفع ناشران خبری نباشد. اگر آنها تشخیص دهند که استفاده سیستمهای هوش مصنوعی از دادهها تحت عنوان «استفاده منصفانه» است، این تصمیم به سرعت از ارزش روزنامهنگاری در بازار هوش مصنوعی میکاهد و انگیزه ناشران برای حضور در خلاصههای هوش مصنوعی را از بین میبرد. از سوی دیگر، قوانین بسیار سختگیرانه کپیرایت ممکن است اطلاعات را آنقدر گران کند که شرکتهای هوش مصنوعی حتی نتوانند طیف گستردهای از اخبار خلاصه شده را ارائه دهند.
این تسلیم نیست، این یک استراتژی است
بله قبل از اینکه بتوانیم از یک دوران طلایی هوش مصنوعی در روزنامهنگاری سخن بگوییم، هنوز مسائل زیادی باید حل شوند. البته ابزارهای لازم برای ایجاد یک اکوسیستم با انگیزههای درست در دسترس هستند:
- رسانههایی که میتوانند از طریق خلاصهنویسی، کسبوکار پایدار بسازند.
- جامعه روزنامهنگاری که در آن استعداد و کار سخت جایگزین تیترهای جنجالی و کلیکخوری شود.
- عموم مردم که از خلاصههای جامع و منصفانه موضوعات بهره میبرد.
تحقق چنین چشماندازی ارزش مبارزه را دارد، مبارزهای که قطعاً ثمربخشتر از مقاومت در برابر هوش مصنوعی به عنوان یک تهدید اساسی است. در واقع هوش مصنوعی برای ماندن آمده است، اما این فرصت وجود دارد که سیستمی جدید شکل دهیم که به حقیقت، اصالت و شفافیت پاداش دهد. بله، رباتها میتوانند کارهای زیادی انجام دهند، اما وقتی روزنامهنگاران زحمت روایت داستانهای مهم را میکشند، این تأثیر باید آشکار باشد، حتی برای یک ماشین.
این مطلب نخستین بار، ۷ فروردین ۱۴۰۴ در «fastcompany» منتشر شده است و ترجمه آن با کمی تغییر و بهروزرسانی در هوشیو منتشر میشود.