هوش مصنوعی به محیط کار رسیده؛ حالا نوبت قسمت سخت ماجراست

اما بسیاری از مدیران معتقدند که سازمانشان فاقد نقشه راه و چشم‌اندازی روشن برای عبور از تأثیرات فردی و رسیدن به کاربردهایی است که بتواند به بهبود بهره‌وری سازمانی و سوددهی کسب‌وکار منجر شود. بار سنگین فشار برای رسیدن به بازگشت سرمایه فوری، باعث شده برخی مدیران در برابر واقعیت گریزناپذیر هوش مصنوعی دچار انفعال شوند.

گذار

اکنون در مرحله دشوار هر تحول فناورانه‌ای هستیم؛ یعنی عبور از مرحله آزمایش و تجربه به‌سوی دگرگونی واقعی در کسب‌وکار. درست همان‌طور که با ظهور اینترنت یا رایانه‌های شخصی دیدیم، تحول واقعی زمانی رخ می‌دهد که پذیرش فناوری در مقیاس وسیع اتفاق بیفتد. سازمان‌هایی که از هوش مصنوعی برای رشد، مدیریت هزینه‌ها و ارائه ارزش بیشتر به مشتریان بهره می‌گیرند، از دیگران پیش خواهند افتاد.

هم‌زمان، بازار کار نیز بار دیگر با نقشی کلیدی برای هوش مصنوعی در آستانه تغییر است. با وجود نگرانی‌ها درباره ازدست‌رفتن مشاغل، مدیران از کمبود نیروی متخصص برای برخی موقعیت‌های کلیدی خبر می‌دهند. ازآنجاکه شمار بیشتری از کارمندان به فکر تغییر شغل افتاده‌اند، بسیاری از مدیران عنوان می‌کنند که توانایی کار با هوش مصنوعی می‌تواند با سابقه کاری برابری کند. برای بسیاری از کارمندان، هوش مصنوعی سطح انتظارات را بالا می‌برد، اما هم‌زمان سقف پیشرفت شغلی را نیز خواهد شکست.

برای کمک به مدیران و سازمان‌ها در عبور از این سکون و تردید نسبت به هوش مصنوعی، مایکروسافت و لینکدین در «گزارش سالانه شاخص روندهای کاری ۲۰۲۴» (2024 Work Trend Index Annual Report) به بررسی جامعی درباره تأثیر این فناوری بر محیط و بازار کار انجام داده‌اند. آن‌ها با نظرسنجی از ۳۱ هزار نفر در ۳۱ کشور، تحلیل روندهای شغلی در لینکدین، بررسی میلیون‌ها داده بهره‌وری در Microsoft 365 و مطالعات میدانی در همکاری با مشتریان  Fortune 500، به بینش‌هایی کلیدی دست یافته‌اند. این یافته‌ها برای همه مدیران و حرفه‌ای‌ها ضروری‌اند تا بتوانند درک درستی از پیامدهای هوش مصنوعی برای کار و کسب‌وکار به دست آورند و اقدامات لازم را انجام دهند.

کارمندان خواهان استفاده از هوش مصنوعی در محیط کار هستند و منتظر هماهنگ‌شدن شرکت‌ها نمی‌مانند

هوش مصنوعی با سرعتی فراتر از انتظار در حال نفوذ به محیط‌های کاری است. امروزه ۷۵ درصد از دانش‌ورزان (Knowledge Workers) از هوش مصنوعی در محل کار استفاده می‌کنند و ۴۶درصد از آن‌ها کمتر از شش ماه است که به سراغ این فناوری رفته‌اند و این انتخاب برایشان مفید بوده است زیرا:

• ۹۰ درصد از کاربران می‌گویند هوش مصنوعی به آن‌ها کمک می‌کند در زمان صرفه‌جویی کنند،
• ۸۵ درصد تمرکز بیشتری روی کارهای مهم‌تر دارند،
• ۸۴ درصد خلاق‌تر شده‌اند،
• و ۸۳ درصد از کارشان بیشتر لذت می‌برند.

«ما در خط مقدم یکپارچه‌سازی هوش مصنوعی قرار داریم؛ نه فقط برای سریع‌تر کارکردن، بلکه برای هوشمندانه‌تر کارکردن. به‌عنوان رهبران سازمانی، وظیفه ماست که مطمئن شویم این فناوری خلاقیت تیم‌ها را تقویت می‌کند و با ارزش‌های اخلاقی‌مان هم‌راستا است.»

«کریم آر. لَخانی، رئیس مؤسسه طراحی داده دیجیتال در دانشگاه هاروارد و استاد مدیریت بازرگانی در مدرسه کسب‌وکار هاروارد»

(Karim R. Lakhani, Chair, Digital Data Design Institute at Harvard, and Dorothy & Michael Hintze Professor of Business Administration at Harvard Business School)

درحالی‌که بیشتر رهبران معتقدند استفاده از هوش مصنوعی یک ضرورت است، فشار ناشی از الزام به بازگشت سرمایه فوری (ROI) باعث کندشدن حرکت آن‌ها شده است:

• ۷۹ درصد از مدیران می‌گویند شرکتشان باید برای حفظ رقابت‌پذیری از هوش مصنوعی استفاده کند؛ اما ۵۹ درصد نگران‌اند که نتوانند میزان بهره‌وری حاصل از هوش مصنوعی را به‌درستی اندازه‌گیری کنند؛
• این تردیدها باعث شده ۶۰ درصد از مدیران عنوان کنند شرکتشان فاقد نقشه راه و چشم‌انداز روشن برای پیاده‌سازی هوش مصنوعی است.

در نبود دستورالعمل‌های رسمی یا تأییدیه از سوی مدیران، کارمندان خود دست‌به‌کار شده‌اند و اغلب استفاده از هوش مصنوعی را پنهان می‌کنند:

• ۷۸ درصد از کاربران، ابزارهای هوش مصنوعی را خودشان به محیط کار می‌آورند (Bring Your Own AI- BYOAI)؛ این روند حتی در شرکت‌های کوچک و متوسط بیشتر است (۸۰ درصد(،
• این امر فقط مختص نسل Z نیست و کاربران از همه نسل‌ها BYOAI را تجربه می‌کنند،
• ۵۲ درصد از افرادی که از هوش مصنوعی در کارهای خود استفاده می‌کنند، از گفتن این موضوع در مورد وظایف کلیدی‌شان اکراه دارند،
• ۵۳ درصد نگران‌اند استفاده از هوش مصنوعی برای کارهای مهم، آن‌ها را قابل‌جایگزینی نشان دهد.

این رویکرد خودجوش، سبب می‌شود فرصت بهره‌برداری راهبردی در مقیاس گسترده در سازمان‌ها از بین برود و درعین‌حال، داده‌های سازمانی نیز در معرض خطر افشا قرار گیرند؛ درحالی‌که تأمین امنیت سایبری و حفظ حریم خصوصی داده‌ها برای رهبران سازمان‌ها، نگرانی شماره یک در سال‌های پیش رو است.

یکی دیگر از دلایل رشد BYOAI، سرعت فزاینده کارهاست که از توان عملیاتی بهره‌وری کارمندان پیشی گرفته است:

• ۶۸ درصد از افراد می‌گویند با حجم و سرعت زیاد کار مشکل دارند و ۴۶ درصد نیز احساس فرسودگی شغلی می‌کنند،
• ازدحام ایمیل‌ها همچنان ادامه دارد؛ ۸۵ درصد از ایمیل‌ها در کمتر از ۱۵ ثانیه خوانده می‌شوند و افراد به طور میانگین برای هر ایمیلی که می‌فرستند، باید چهار ایمیل بخوانند،
• جلسات و کار بعد از ساعات اداری همچنان در سطح بالای دوران پساکرونا باقی مانده و روز کاری همچنان تحت سلطه ارتباطات است؛ در Microsoft 365، ۶۰ درصد از زمان کاربران صرف ایمیل، چت و جلسات می‌شود و تنها ۴۰ درصد از وقت آن‌ها در برنامه‌هایی مانند Word و PowerPoint صرف تولید محتوا می‌شود.

«یافته‌ها به‌خوبی با سازوکار مغز انسان هماهنگ است؛ مغز ما برای کارهای تکراری و نوآورانه از دو شبکه عصبی متفاوت ولی مرتبط استفاده می‌کند. وقتی مدام بین این دو نوع فعالیت جابه‌جا می‌شویم، کارایی‌مان کاهش میابد. هوش مصنوعی می‌تواند ما را از کارهای پیش‌پاافتاده آزاد کند و به شکوفایی نوآوری و خلاقیت کمک کند.»

«مایکل پلت، عصب‌پژوه و استاد مدرسه وارتون در دانشگاه پنسیلوانیا»

(Michael Platt, neuroscientist and professor at the Wharton School of the University of Pennsylvania)

با افزایش شتاب استفاده از هوش مصنوعی، مدیرانی که آشنایی عمیق با این فناوری دارند، آن را تحولی هم‌تراز با گذار از ماشین‌تحریر به رایانه می‌دانند. در افقی پنج‌ساله:

• ۴۱ درصد از این مدیران انتظار دارند فرایندهای کاری را از پایه با کمک هوش مصنوعی بازطراحی کنند،
• ۳۸ درصد معتقدند سامان‌دهی به مجموعه‌ای از ایجنت‌های هوش مصنوعی بخشی از کارشان خواهد بود،
• ۴۲ درصد انتظار دارند تیم‌هایی از بات‌های هوش مصنوعی را آموزش دهند و هدایت کنند،
• و ۴۷ درصد نیز عنوان می‌کنند نظارت بر استفاده اخلاقی از هوش مصنوعی به یکی از مسئولیت‌های کلیدی‌شان تبدیل خواهد شد.

نتیجه روشن است: مردم زیر بار سنگین بدهی دیجیتال (Digital Debt) و فشار کاری کمر خم کرده‌اند و برای رهایی از آن به هوش مصنوعی پناه آورده‌اند. فرصت اصلی برای مدیران دقیقاً همین‌جاست: باید این حرکت پرشتاب را به‌سوی بازگشت سرمایه واقعی (ROI) هدایت کنند.

برای کارمندان، هوش مصنوعی سطح انتظارات را بالا می‌برد و سقف پیشرفت را می‌شکند.

شاهد آغاز تأثیرگذاری هوش مصنوعی بر بازار کار نیز هستیم. درحالی‌که بسیاری نگران ازبین‌رفتن مشاغل به‌خاطر ورود هوش مصنوعی هستند، داده‌ها تصویری پیچیده‌تر و دقیق‌تر ارائه می‌دهند؛ تصویری از کمبود پنهان استعدادها، کارمندانی در آستانه تغییر مسیر شغلی و فرصت‌های گسترده برای کسانی که مایل‌اند مهارت‌های مرتبط با هوش مصنوعی را بیاموزند.

• مدیران در حال استخدام‌اند: اکثریت (۵۵ درصد) رهبران نگران‌اند که در سال‌های پیش رو نتوانند نقش‌های کلیدی را با نیروی انسانی مناسب پر کنند. این نگرانی در همه حوزه‌ها دیده می‌شود، اما در حوزه‌هایی مثل امنیت سایبری، مهندسی و طراحی خلاقانه، این رقم به ۶۰ درصد یا بیشتر می‌رسد.
• متخصصان در حال جست‌وجوی موقعیت جدیدند: درحالی‌که ۴۵ درصد نگران‌اند که هوش مصنوعی شغل آن‌ها را تهدید کند، تقریباً همان تعداد (۴۶ درصد) می‌گویند در سال‌های آینده قصد ترک شغل دارند؛ یعنی بیشتر از ۴۰ درصد افرادی که پیش از موج جابه‌جایی بزرگ (Great Reshuffle) سال ۲۰۲۱ چنین تصمیمی داشتند. در آمریکا، مطالعات لینکدین نشان می‌دهد که تعداد درخواست‌های شغلی برای هر موقعیت نسبت به پاییز گذشته ۱۴ درصد افزایش یافته و ۸۵ درصد متخصصان به تغییر شغل در سال جاری فکر می‌کنند.

رهبران پیش‌ازاین برای جذب استعدادهای فنی در حوزه هوش مصنوعی دست‌به‌کار شده‌اند، به‌طوری‌که استخدام در این حوزه طی هشت سال گذشته ۳۲۳ درصد رشد داشته است. اکنون نگاه آن‌ها به سمت استعدادهای غیرفنی با توانمندی در کار با ابزارهای هوش مصنوعی مولد معطوف شده است:

• ۶۶ درصد از مدیران عنوان می‌کنند فردی که مهارت‌های هوش مصنوعی ندارد را استخدام نخواهند کرد.
• ۷۱ درصد ترجیح می‌دهند یک فرد کم‌تجربه اما مسلط به هوش مصنوعی را نسبت به یک فرد باتجربه ولی بدون این مهارت‌ها استخدام کنند.
• و نکته جالب این‌که ۷۷ درصد از مدیران اذعان دارند کارمندان تازه‌وارد به‌واسطه هوش مصنوعی مسئولیت‌های بزرگ‌تری خواهند گرفت.

«در دهه‌های گذشته، شرکت‌ها در حال بازتعریف قرارداد روان‌شناختی با کارمندان بودند؛ یعنی پاسخ به اینکه «چرا کار می‌کنیم». این بازتعریف تحت‌تأثیر نسل‌های جدید، روندهای بازار کار و همه‌گیری کرونا شکل گرفت. حالا وقت آن رسیده که شرکت‌ها قرارداد عملیاتی را هم بازتعریف کنند؛ یعنی پاسخ به اینکه «چطور کار انجام می‌شود»، چرا که هوش مصنوعی قدرت بیشتری در نحوه انجام کار به کارمندان می‌دهد.»

«کانستنس نونان هَدلی، روان‌شناس سازمانی، مؤسسه Life at Work و دانشگاه بوستون»

(Constance Noonan Hadley, Organizational Psychologist, Institute for Life at Work and Boston University Questrom School of Business)

با اینکه مدیران به ارزش استخدام افراد مسلط به هوش مصنوعی پی برده‌اند، بسیاری از آن‌ها از آموزش کارمندان فعلی‌شان غافل‌اند:

• ۴۵ درصد از مدیران اجرایی در آمریکا فعلاً هیچ سرمایه‌گذاری‌ای در ابزارها یا محصولات هوش مصنوعی برای کارمندان خود انجام نمی‌دهند.
• فقط ۳۹ درصد از کاربرانی که در محل کار از هوش مصنوعی استفاده می‌کنند، از طرف شرکت خود آموزش دیده‌اند.
• تنها ۲۵ درصد از شرکت‌ها برنامه‌ای برای آموزش هوش مصنوعی مولد در سال جاری دارند.

اما حرفه‌ای‌ها منتظر آموزش رسمی نمانده‌اند و خودشان دست‌به‌کار شده‌اند:

• ۷۶ درصد می‌گویند برای رقابت در بازار کار نیاز به مهارت‌های هوش مصنوعی دارند.
• ۶۹ درصد باور دارند که این مهارت‌ها می‌تواند باعث تسریع در روند ارتقای شغلی‌شان شود،
• و حتی بیشتر (۷۹ درصد) می‌گویند مهارت در هوش مصنوعی دامنه فرصت‌های شغلی‌شان را افزایش خواهد داد.
• طی ۶ ماه گذشته، استفاده از دوره‌های آموزشی لینکدین برای تقویت مهارت‌های هوش مصنوعی در میان کارمندان غیرفنی ۱۶۰ درصد رشد داشته؛ نقش‌هایی مانند مدیر پروژه، معمار و دستیار اجرایی بیشترین استقبال را داشته‌اند.
• در همین بازه، تعداد کاربرانی که مهارت‌هایی مانند ChatGPT و Copilot را به پروفایل خود اضافه کرده‌اند، ۱۴۲ برابر شده است و نویسندگان، طراحان و بازاریابان در صدر این فهرست‌اند. کارشناسان بازاریابی به‌ویژه دلیل خوبی برای این استقبال دارند. دو کاربرد اصلی هوش مصنوعی مولد که کارشناسان بازاریابی B2B در سال جاری بر آن تمرکز دارند: افزایش بهره‌وری برای تمرکز بر کارهای با ارزش بالاتر (۵۵ درصد) و تولید محتوای بهینه و جذاب برای مخاطبان هدف (۵۱ درصد) است. در حوزه‌های پیشرو، برخلاف انتظار، خدمات اداری و پشتیبانی، املاک و مستغلات، و خرده‌فروشی جلوتر از صنعت فناوری هستند.

برای اکثریت مردم، هوش مصنوعی قرار نیست شغلشان را حذف کند، بلکه نقششان را متحول خواهد کرد و شغل بعدی آن‌ها ممکن است امروز اصلاً وجود نداشته باشد:

• تا سال ۲۰۳۰، مهارت‌های شغلی نسبت به سال ۲۰۱۶ در حدود ۵۰ درصد تغییر خواهند کرد و هوش مصنوعی مولد می‌تواند این مقدار را تا ۶۸ درصد افزایش دهد.
• ۶۸ درصد از شغل‌هایی که امسال در فهرست «شغل‌های درحال‌رشد» لینکدین قرار دارند، ۲۰ سال پیش اصلاً وجود نداشتند.
• ۱۲ درصد از استخدام‌کنندگان می‌گویند در حال تعریف نقش‌های شغلی کاملاً جدید بر پایه استفاده از هوش مصنوعی مولد هستند.
• عنوان شغلی رئیس هوش مصنوعی (Head of AI) به یک نقش رهبری ضروری تبدیل شده و تکرر این عنوان در پنج سال گذشته سه برابر شده و تنها در سال ۲۰۲۳ بیش از ۲۸ درصد رشد داشته است.

همان‌طور که گزینه‌های کاری منعطف باعث جذب استعدادهای برتر شد، اکنون دسترسی به هوش مصنوعی نیز می‌تواند برگ برنده استخدامی شرکت‌ها باشد:

• آگهی‌های شغلی در لینکدین که به هوش مصنوعی یا هوش مصنوعی مولد اشاره دارند، در دو سال گذشته ۱۷ درصد رشد بیشتر در تعداد ثبت درخواست نسبت به آگهی‌هایی که چنین اشاره‌ای ندارند، داشته‌اند.
• در یک مطالعه دیگر، ۵۴ درصد از کارمندان تازه‌وارد یا سطح میانی عنوان کرده‌اند که دسترسی به هوش مصنوعی در انتخاب کارفرمای آینده‌شان مؤثر خواهد بود.
• ۲۲ درصد از استخدام‌کنندگان می‌گویند در حال به‌روزرسانی شرح شغل‌ها برای درج الزامات مربوط به هوش مصنوعی مولد هستند.
• برخی شرکت‌ها از هم‌اکنون به استقبال آینده رفته‌اند: نام‌های بزرگی مانند JPMorgan Chase، Procter & Gamble و AT&T که در ۲۰۲۴ فهرست «برترین شرکت‌های لینکدین» قرار داشتند؛ در حال فراهم‌کردن آموزش‌های هوش مصنوعی برای کارمندانشان هستند تا بتوانند در مقیاس گسترده این تغییرات متناسب را ایجاد کنند.

این‌ها نشانه‌هایی هستند که هوش مصنوعی می‌تواند موج فراگیری باشد که مهارت‌ها را در همه نقش‌ها و صنایع ارتقا می‌دهد.
کارمندان تازه‌وارد، پروژه‌های راهبردی‌تری را به عهده خواهند گرفت، درحالی‌که مهارت‌های منحصراً انسانی مانند مدیریت، ایجاد ارتباط، مذاکره و تفکر انتقادی در همه سطوح برجسته‌تر خواهند شد. سازمان‌هایی که این واقعیت را درک کنند، بهترین استعدادها را جذب و حفظ خواهند کرد و حرفه‌ای‌هایی که مهارت‌های خود را به‌روز کنند، مزیت رقابتی خواهند داشت.

کاربران حرفه‌ای هوش مصنوعی و آنچه درباره آینده نشان می‌دهند

در این پژوهش، چهار نوع کاربر هوش مصنوعی شناسایی شده که در یک طیف قرار دارند. از افراد شکاک که به‌ندرت از هوش مصنوعی استفاده می‌کنند، تا کاربران حرفه‌ای (Power Users) که به شکل گسترده و منظم از آن بهره می‌برند. بین این دودسته نیز کاربران تازه‌کار (Novices) و کاوشگر (Explorers) قرار دارند. بررسی‌ها نشان داد که تفاوت میان کاربران شکاک و حرفه‌ای، فقط در میزان استفاده نیست؛ بلکه تفاوت‌های چشمگیری در شیوه کارکردن و احساس آن‌ها نسبت به این فناوری نیز وجود دارد.

شکاک‌ها با هوش مصنوعی آشنایی دارند؛ اما فقط چند بار در ماه از آن استفاده می‌کنند (اگر اصلاً استفاده کنند). آن‌ها می‌گویند هوش مصنوعی حداکثر ۱۰ دقیقه در روز برایشان صرفه‌جویی در زمان را به همراه دارد.

تازه‌کارها آشنایی محدودی با هوش مصنوعی دارند (اگر اصلاً داشته باشند) و تنها چند بار در ماه از آن استفاده می‌کنند. آن‌ها می‌گویند این فناوری حداکثر ۳۰ دقیقه در روز برایشان صرفه‌جویی در زمان ایجاد کرده است.

کاوشگران نیز با هوش مصنوعی تا حدودی آشنا هستند و چند بار در ماه یا هفته از آن استفاده می‌کنند. به گفته آن‌ها، هوش مصنوعی بین ۵ تا ۳۰ دقیقه در روز برایشان صرفه‌جویی در زمان به همراه دارد.

کاربران حرفه‌ای با هوش مصنوعی آشنایی خوبی دارند و چند بار در هفته یا بیشتر از آن در کارشان استفاده می‌کنند. آن‌ها گزارش داده‌اند که بیش از ۳۰ دقیقه در روز در وقتشان صرفه‌جویی می‌شود.

کاربران حرفه‌ای، کسانی هستند که با هوش مصنوعی آشنایی بالایی دارند و حداقل چند بار در هفته از آن در محیط کار استفاده می‌کنند و این استفاده برایشان نتیجه‌ساز بوده است زیرا ۹۲ درصد می‌گویند هوش مصنوعی، بار کاری سنگینشان را قابل‌مدیریت‌تر کرده است، ۹۲ درصد گفته‌اند که خلاقیتشان را تقویت کرده، برای ۹۳ درصد تمرکزشان بر کارهای مهم‌تر را بهبود داده، ۹۱ درصد احساس انگیزه بیشتر دارند و ۹۱ درصد از کار خود بیشتر لذت می‌برند.

مسیر تبدیل‌شدن به یک کاربر حرفه‌ای با توسعه عادت‌های جدید آغاز می‌شود. کاربران حرفه‌ای ۶۸ درصد بیشتر از سایرین به طور منظم روش‌های مختلف استفاده از هوش مصنوعی را آزمایش می‌کنند و این مهم‌ترین شاخصی است که تعیین می‌کند آیا فردی تبدیل به کاربر حرفه‌ای می‌شود یا نه. آن‌ها ۴۹ درصد بیشتر از بقیه پیش از انجام یک کار، مکث می‌کنند و از خود می‌پرسند: «آیا هوش مصنوعی می‌تواند کمک کند؟». همچنین ۳۰ درصد بیشتر تمایل دارند در صورت نگرفتن پاسخ کامل در اولین تلاش، دوباره امتحان کنند و ۵۶ درصد بیشتر به دنبال تحقیق و آزمودن دستورهای جدید (prompt) می‌روند. آن‌ها معمولاً روز کاری‌شان را با هوش مصنوعی شروع می‌کنند و پایان می‌دهند. ۸۵ درصد در آغاز روز و ۸۵ درصد هنگام آماده‌سازی برای روز بعد از آن استفاده می‌کنند.

کاربران حرفه‌ای الگوهای کاری خود را به شکل بنیادین تغییر داده‌اند و آن را بازطراحی کرده‌اند. در مقایسه با دیگران، آن‌ها ۵۶ درصد بیشتر برای جبران جلسات ازدست‌رفته، ۵۱ درصد بیشتر برای تحلیل اطلاعات، ۴۹ درصد بیشتر برای طراحی محتوای بصری، ۴۹ درصد بیشتر برای تعامل با مشتریان، و ۳۷ درصد بیشتر برای طوفان فکری و حل مسئله از هوش مصنوعی استفاده می‌کنند. افزون بر این، آن‌ها از وظایف فردی نیز فراتر رفته‌اند؛ به‌طوری‌که ۶۶ درصد بیشتر از دیگران فرایندهای کاری و جریان‌های عملیاتی خود را با کمک هوش مصنوعی بازطراحی می‌کنند.

پژوهش همچنین نشان می‌دهد که کاربران حرفه‌ای در سازمان‌هایی توانمند شده‌اند که از اساس با سایر سازمان‌ها تفاوت دارند:

• رهبران ارشد حامی‌اند: کاربران حرفه‌ای ۶۱ درصد بیشتر احتمال دارد که از مدیرعامل خود درباره اهمیت استفاده از هوش مصنوعی مولد بشنوند، ۴۰ درصد بیشتر از رهبر دپارتمان خود و ۴۲ درصد بیشتر از مدیرِ مدیرشان.
• فرهنگ سازمانی آماده تغییر است: آن‌ها ۵۳ درصد بیشتر احتمال دارد که از سوی مدیران تشویق شوند تا به تغییروتحول عملکرد خود با کمک هوش مصنوعی فکر کنند و ۱۸ درصد بیشتر معتقدند شرکتشان از نوآوری آن‌ها استقبال می‌کند.
• آموزش هدفمند دریافت می‌کنند: آن‌ها ۳۷ درصد بیشتر از سایرین عنوان کرده‌اند که شرکتشان برنامه آموزش مجازی از حمله آموزش‌هایی با موضوعات پرامپت‌نویسی (۳۷+ درصد)، استفاده از هوش مصنوعی در نقش شغلی خاص (۳۵+ درصد) و کاربردهای مشخص مانند نگارش یا تحلیل داده (۳۲+ درصد) را در اختیارشان گذاشته است.

«برای حفظ جایگاه پیشرو، ما آموزش هوش مصنوعی را در اولویت قرار دادیم تا همه بتوانند از قدرت Copilot و سایر راهکارهای هوش مصنوعی مایکروسافت بهره بگیرند. همچنین آکادمی GenAI را راه‌اندازی کردیم تا با حمایت از رشد و توسعه کارمندان، سفیران و کاربران حرفه‌ای هوش مصنوعی را در سراسر جهان تربیت کنیم. اکنون شاهد نتایج ملموسی هستیم که شیوه کار و نوآوری ما را دگرگون کرده است.»

«شیلا جردن، معاون ارشد و مدیر ارشد فناوری دیجیتال در Honeywell»

(Sheila Jordan, SVP, Chief Digital Technology Officer, Honeywell)

کاربران حرفه‌ای هوش مصنوعی، دریچه‌ای به آینده‌اند؛ آن‌ها نشان می‌دهند که وقتی کارمندان شیوه‌های جدید کار را می‌پذیرند و رهبران از آن حمایت می‌کنند، چه چیزهایی ممکن می‌شود.

مسیر پیش رو

فرصتی که اکنون پیش روی رهبران قرار دارد، هدایت اشتیاق کارمندان به هوش مصنوعی در جهت تحول واقعی کسب‌وکار است. مسیر هر سازمان برای این کار متفاوت خواهد بود، اما برای شروع، این سه گام اساسی پیشنهاد می‌شود:

• یک مسئله واقعی در کسب‌وکار را شناسایی کنید و سپس هوش مصنوعی را برای حل آن به کار بگیرید: در تمام بخش‌های سازمان می‌توان به بهره‌وری بیشتر دست یافت؛ کلید موفقیت این است که یک فرایند خاص را انتخاب و هوش مصنوعی را برای آن اعمال کنید. برای مثال، می‌توانید از خدمات مشتری شروع و بر بهبود زمان رسیدگی به تماس‌ها تمرکز کنید. شبکه تبلیغاتی جهانی Dentsu از هوش مصنوعی برای بازطراحی فرایند تولید محتوای خلاقانه استفاده کرده است. برند Estée Lauder نیز از هوش مصنوعی برای بازآفرینی تجربه مشتری و توسعه محصولات جدید بهره می‌گیرد.
• رویکردی ترکیبی از بالابه‌پایین و پایین‌به‌بالا اتخاذ کنید: عبور از مرحله آزمایش به مرحله تحول واقعی، نیازمند درگیرشدن تمام سطوح سازمان است؛ از مدیرعامل گرفته تا کارمند تازه‌وارد. دستاوردهای کسب‌وکار زمانی به دست می‌آید که رهبران واحدهای عملیاتی، تیم‌های خود را حول محور هوش مصنوعی هدایت کنند.
• آموزش را در اولویت قرار دهید: کاربران حرفه‌ای هوش مصنوعی، به‌تنهایی به این سطح نرسیده‌اند؛ آن‌ها به‌طور مستمر آموزش می‌بینند، هم در وظایف عمومی و هم در کاربردهای تخصصی مرتبط با نقش‌شان.
  LinkedIn Learning نقطه شروع مناسبی برای ارتقای مهارت‌هاست و کتابخانه سناریوهای Copilot نیز کاربردهای واقعی برای نقش‌ها و حوزه‌های مختلف را ارائه می‌دهد.

ما اکنون در نقطه عطف تحول هوش مصنوعی در محیط کار قرار داریم. همان‌طور که امروز به دوران قبل از رایانه‌های شخصی می‌نگریم و از نبود آن‌ها شگفت‌زده می‌شویم، در آینده نیز با شگفتی از خود خواهیم پرسید که چطور بدون هوش مصنوعی کار می‌کردیم. هوش مصنوعی از همین حالا در حال ارتقای خلاقیت و بهره‌وری کارمندان است و برای افراد جویای کار یک مزیت رقابتی محسوب می‌شود. در آینده، این فناوری همه جنبه‌های کار را دگرگون خواهد کرد.

اما اکنون به بخش دشوار این تحول فناورانه رسیده‌ایم؛ یعنی تبدیل آزمایش‌ها به تأثیرات واقعی و ملموس در کسب‌وکار. سازمان‌هایی که با شجاعت به استقبال این چالش بروند، گوی سبقت را از دیگران خواهند ربود و در این لحظه، بخت با جسوران است.