
استارتاپهای هوش مصنوعی، با مبالغ کلان خریداری میشوند؛ اما هنوز مشخص نیست کدام محصولات میتوانند از مرز هیاهو و تبلیغات فراتر بروند.
حباب هوش مصنوعی در راه مرورگرهای وب
ضربالمثل قدیمیای از دوران تب طلا در کالیفرنیا وجود دارد: بهدستآوردن پول از طریق فروش بیل و کلنگ به جویندگان طلا آسانتر است تا خودِ یافتن طلا. هوش مصنوعی در حال حاضر در همان مرحله «بیل و کلنگ» است.
اگر در تمثیل تب طلا در کالیفرنیا، طلا به معنای «هوش جامع مصنوعی» (ماشینی باهوشتر از انسان) یا نسخهای از «خدای دیجیتال» باشد، شرکتهای فناوری اکنون در حال تصاحب ابزارهای ساخت آن هستند؛ از جمله واحدهای پردازش گرافیکی (GPU)، مراکز داده و مدلهای آموزشدیده هوش مصنوعی و رسانه The New Yorker نیز در گزارشی به بررسی این موضوع پرداخته است.
همین رقابت است که باعث شده مارک زاکربرگ به یک پژوهشگر ۲۴ساله هوش مصنوعی، مبلغ ۲۵۰ میلیون دلار برای پیوستن به متا بپردازد و سم آلتمن اعلام کند که این شرکت برای توسعه زیرساختهای خود تریلیونها دلار هزینه خواهد کرد. همین منطق باعث شد گوگل نزدیک به ۲.۵ میلیارد دلار برای استخدام رهبران و محققان ابزار برنامهنویسی هوش مصنوعی Windsurf و کسب مجوز فناوری آن بپردازد. افراد مطلع میگویند که در حال حاضر سانفرانسیسکو در تبوتاب تب طلای هوش مصنوعی جدیدی به سر میبرد، اما طلا هنوز پیدا نشده است؛ تمام شرکتهای بزرگ فعال در حوزه هوش مصنوعی مولد همچنان زیانده هستند و رقابت برای یافتن هر چیزی که واقعاً کار کند، ادامه دارد.
ساختهشده توسط NoteBookLM
همین روند باعث شد شرکت Atlassian، مالک نرمافزارهای بهرهوری محیط کار مانند Jira و Trello، در ماه جاری استارتاپ کوچک Browser Company را با مبلغی بیش از ۶۰۰ میلیون دلار خریداری کند. درحالیکه بسیاری از معاملات فناوری با سهامهایی با ارزش نامشخص انجام میشوند، این خرید با پول نقد واقعی صورت گرفت؛ با وجود اینکه محصول موردنظر هنوز موفقیت خود را ثابت نکرده است. محصول اصلی این شرکت، مرورگر هوشمند مبتنی بر هوش مصنوعی Dia، پیش از خریداریشدن بهصورت عمومی در دسترس نبود و کمتر از صدهزار کاربر آزمایشی دعوتشده داشت. بااینحال، مدیران Atlassian آن را سرمایهگذاری ارزشمندی دانستند؛ زیرا به نحوی نشان میدهد که صنعت فناوری تصور میکند آینده تعامل ما با هوش مصنوعی بهعنوان بخشی نامرئی اما دائمی از زندگی روزمرهمان چگونه خواهد بود. «جاش میلر» (Josh Miller)، یکی از بنیانگذاران Browser Company میگوید: «رقابت بر سر این است که بفهمیم معادل اپلیکیشن آیفون در این دوران چه چیزی است.»
از برخی جهات، حباب هوش مصنوعی بیشباهت به دوران داتکام نیست، اما به نقل از گزارش در Forbs، این بار «اعداد دهها برابر بزرگترند و سرعت سوختن نیز سریعتر است.» ChatGPT و ابزارهای مشابه صدها میلیون کاربر دارند و صنعت هوش مصنوعی همین حالا هم تأثیری قابلتوجه بر اقتصاد ایالات متحده گذاشته است. در سهماهه دوم سال جاری میلادی، رشد تولید ناخالص داخلی آمریکا سه درصد بود؛ هزینههای سرمایهگذاری در هوش مصنوعی ممکن است تقریباً نیمی از این رشد را تشکیل داده باشند و ساخت مراکز داده در مسیر پیشیگرفتن از ساخت دفاتر اداری قرار دارد. حتی طرفداران هوش مصنوعی هم اعتراف میکنند که نوعی اصلاح بازار اجتنابناپذیر است و دور فعلی ادغامها میتواند نشانهای از انقباض باشد. یکی دو مورد از استارتاپهای فعلی هوش مصنوعی ممکن است به اپل یا گوگل بعدی بدل شوند؛ بقیه بهاحتمال زیاد بیسروصدا ناپدید خواهند شد. به گفته میلر: «در آستانه زمستانی هستیم که در آن بسیاری از شرکتها تعطیل خواهند شد.» درباره بازار مرورگرهای هوش مصنوعی که Dia بخشی از آن است نیز اعتقاد دارد که: «برنده تا دوازده ماه آینده مشخص میشود.»
Dia میخواهد تعامل هوش مصنوعی را در تمام جنبههای رابط مرورگر بگنجاند و نحوه گشتوگذار ما در وب را بازتعریف کند. در حال حاضر ابزارهایی مانند ChatGPT در پنجرههای جداگانه عمل میکنند و از سایر فعالیتهای شما روی صفحه جدا هستند. اما Dia میخواهد چتبات و ابزارهای مولد هوش مصنوعی را در هر صفحهای که باز میکنید از ایمیل گرفته تا خرید آنلاین و پلتفرمهای رسانهای، در دسترس قرار دهد. این هوش مصنوعی میتواند اطلاعاتی را که جستوجو میکنید تحلیل و بین تبها جابهجا کند. برای مثال، میتوانید از Dia بخواهید مجموعهای از لینکهای آمازون را خلاصه کرده و برایشان ایمیل بفرستد، یا حتی خودش با استفاده از قابلیت self-driving محصولات را برایتان بخرد. Dia به یاد میسپارد که چه صفحاتی را مرور کردهاید و میلر اعتراف میکند که: «Dia خیلی چیزها درباره شما میداند» و قرار است قابلیت تولید متن را در نشانگر موس (cursor) ادغام کند تا بتوانید در هر لحظه از هوش مصنوعی سؤال بپرسید یا پیشنهاد بگیرید. این مدل بر پایه موفقیت مرورگر نوآورانه Arc ساخته شده است؛ مرورگری که این شرکت در دوران همهگیری توسعه داد و در سال ۲۰۲۲ عرضه کرد.
«مایک کنن-بروکس» (Mike Cannon-Brookes)، مدیرعامل و همبنیانگذار Atlassian، از سرِ علاقه و تجربه شخصیاش بهعنوان کاربر مرورگر Arc به خرید Browser Company علاقهمند شد. آنچه بیش از همه توجه او را جلب کرد، شیوهای بود که رابط کاربری این مرورگر باعث میشد هوش مصنوعی حسی آشنا پیدا کند. مرورگرهای سنتی تلاش کردهاند تا قابلیتهای هوش مصنوعی را به نرمافزارهای موجود خود وصله کنند، اما همانطور که کنن-بروکس گفت: «مثل بیشتر فناوریهای جدید، وقتی سعی میکنیم طراحیهای قدیمی را به آن تحمیل کنیم، معمولاً نتیجه خوبی نمیدهد.»
هیچکس نمیداند تجربه کاربری آینده هوش مصنوعی دقیقاً چه شکلی خواهد بود. تاکنون نیز کاربران علاقه چندانی به ابزارهای هوش مصنوعیای که شرکتها بهصورت پراکنده در اپلیکیشنهای خود جا میدهند، نشان ندادهاند. بیشتر ما احتمالاً هنوز هوش مصنوعی را نادیده میگیریم؛ همانطور که در دهه نود پنجرههای تبلیغاتی پاپآپ را نادیده میگرفتیم. بااینحال، این موضوع گوگل را از معرفی یک بهروزرسانی بزرگ مبتنی بر هوش مصنوعی برای Google Chrome در هفته گذشته بازنداشت؛ بهروزرسانیای که شباهت زیادی به Dia دارد. «جاش استات» (Josh Stutt)، مدیر بازاریابی شرکت The49 (شتابدهنده متمرکز بر استارتاپهای هوش مصنوعی) میگوید: «در حال حاضر پول بسیار بیشتری در جریان است تا پاسخ و کاربرد واقعی.»
به همین دلیل است که کل این فضا بیشتر شبیه پرتکردن اسپاگتی به دیوار است تا ببینیم کدامش میچسبد. به گفته استات، برخی از بنیانگذاران استارتاپها در پی آناند که «زاکربرگ نسل جدید» شوند و امپراتوریهای فناورانه عظیم خود را هدایت کنند، اما «خیلیهایشان فقط میخواهند چیزی جالب بسازند، بفروشندش و تمامش کنند.» به بیان دیگر، شاید وقت آن رسیده باشد که شرکت «بیل و کلنگ» خود را قبل از ترکیدن حباب بفروشید.
البته گاهی این استراتژی جواب میدهد. گوگل در سال ۲۰۰۶ یوتیوب را خرید، خیلی پیشتر از آن که به غول رسانهای امروزی تبدیل شود. فیسبوک نیز در سال ۲۰۱۲ اینستاگرام را زمانی خرید که تنها سی میلیون کاربر داشت؛ اکنون این رقم به بیش از دو میلیارد رسیده است. چنین خریدهای بزرگ در سیلیکونولی معمولاً آینده تجربه فناوری ما را شکل میدهند، هم به این دلیل که معاملات موفق الهامبخش تقلید دیگران میشوند و همچون شرکت خریدار انگیزه دارد سرمایهگذاریاش را موفق جلوه دهد. در حال حاضر، خرید شرکتهای هوش مصنوعی بهنوعی ابزار بازاریابی نیز محسوب میشود؛ روشی برای القای این پیام که شرکتهایی مانند Atlassian که اغلب عمومی هستند نیز در حوزه هوش مصنوعی پیشرفتهایی داشتهاند که شاید بهتنهایی قادر به انجامشان نباشند. بر خلاف نسل قدیمی شرکتهای سیلیکونولی، استارتاپهای امروزی ذاتاً «AI-native» هستند و مهارتهایی در جادوی تاریک این فناوری دارند.
کدنویسی سنتی فرایندی مستقیم و خطی است که از قوانین منطق پیروی میکند، اما یاسمین رضوی، شریک تجاری شرکت سرمایهگذاری Spark Capital که در استارتاپهای مهمی مانند Anthropic سرمایهگذاری کرده به تمثیلی بیان میکند که ساخت محصولات با هوش مصنوعی بیشتر شبیه «دمکردن نوشیدنی یا کامبوچا» است: «همان مواد اولیه میتوانند نتایج متفاوتی بدهند و کارکرد درونی مدلها حتی برای گردانندگانشان مبهم است.»
«ایتن مولیک» (Ethan Mollick) پژوهشگر برجسته هوش مصنوعی اخیراً استفاده از ماشینهای هوش مصنوعی را «کارکردن با جادوگران» توصیف کرده است. وقتی هیچکس دقیقاً نمیداند درون این سیستمها چه میگذرد، منطقی است که شرکتهای فناوری سراغ کسانی بروند که بیش از همه به «کارشناس» شباهت دارند.
نگاهی به چشمانداز کنونی هوش مصنوعی نوعی سرگیجه عجیبی را برمیانگیزد. برخی حرفهها پیشاپیش زیرورو شدهاند؛ بهویژه برنامهنویسی که اکنون بیش از همیشه خودکار شده است. کاربران عادی هم سرگرم استفاده از ChatGPT هستند و درعینحال زیر بمباران تبلیغاتی شرکتهایی قرار گرفتهاند که وعده قابلیتهای انقلابی میدهند اما بهندرت آن را محقق میکنند؛ مانند معرفی آیفون ۱۶ در سال ۲۰۲۴ که قرار بود هوش مصنوعی را در سراسر دستگاه به کار گیرد، اما عموماً شکستخورده ارزیابی شد.
در این میان، «بیل و کلنگها» همچنان در حال فروشاند. پرسش این است که چه کسی (اگر اصلاً کسی) میتواند به طلا برسد؛ با ساخت دستگاه یا اپلیکیشنی که از مرز هیاهو عبور کند و همان قدر طبیعی و ضروری شود که امروز تلفنهای هوشمند هستند.