هوش مصنوعی و موسیقی:
همنشینی محتاطانه فناوری و خلاقیت
در همایش «هوش مصنوعی: ارتباطاتِ انسان–ماشین و آینده آن» که روز شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۴ برگزار شد، «دکتر پدرام جوادزاده» با نگاهی فنی و جامعهشناختی به موضوع «هوش مصنوعی و تولید موسیقی» پرداخت. او با تفکیک دقیق ابزارهای فعلی، قابلیتها و محدودیتهای فناوریهای هوش مصنوعی در موسیقی، از تحولات آینده شغلی در این صنعت گفت و تأکید کرد: «در اجرای زنده، هنوز انسان جایگزینی ندارد.»
نوآوری یا بازتولید؟ جایگاه واقعی هوش مصنوعی در تولید موسیقی
دکتر جوادزاده در ابتدای سخنان خود تأکید کرد که بخش زیادی از برداشتهای عمومی درباره توانایی هوش مصنوعی در حوزه موسیقی، متأثر از هیجانات رسانهای است. او گفت:
«بسیاری از ابزارهایی که امروز با عنوان «موسیقی تولیدشده توسط هوش مصنوعی» شناخته میشوند، در حقیقت ادامه یا ترکیب نسخههای قدیمیتر ابزارهای استودیوییاند؛ صرفاً با رابط کاربری آسانتر و دسترسی گستردهتر.»
وی در ادامه افزود که این ابزارها اغلب فاقد قدرت خلاقیت مستقل هستند و صرفاً بر مبنای تحلیل دادههای صوتی و تکرار الگوهای موجود کار میکنند.
الگوریتمها، موسیقی را چگونه میسازند؟
به گفته جوادزاده، بخش بزرگی از پلتفرمهایی که ادعای تولید موسیقی با هوش مصنوعی دارند، بر اساس الگوریتمهایی ساده عمل میکنند که توانایی خلق قطعات پیچیده یا بدیع را ندارند. او در این خصوص توضیح داد:
«اکثر این ابزارها در چارچوبهایی کاملاً محدود فعالیت میکنند؛ اغلب تنها در قالب ریتمهای دوچهارم یا چهارچهارم، و با تنوع صوتی اندک. بهعبارتی با مجموعهای از دادههای صوتی تغذیه میشوند و سپس قطعاتی میسازند که بیشتر به کولاژ شباهت دارند تا به آفرینش هنری.»
او همچنین به این نکته اشاره کرد که بهدلیل فقدان درک احساسی، قطعات تولیدشده اغلب فاقد حس و شخصیتاند، و شنونده حتی پس از بارها گوشدادن، رابطه عاطفی پایداری با آنها برقرار نمیکند.
آیا موسیقیدانان جای خود را به ماشینها میدهند؟
در بخش دیگری از ارائه، دکتر جوادزاده به تأثیرات احتمالی این فناوریها بر آینده حرفهای فعالان موسیقی پرداخت. وی گفت: «در برخی حوزهها مانند تنظیم و صدابرداری، هوش مصنوعی احتمالاً در آینده نزدیک نقش بیشتری ایفا خواهد کرد. اما در بسیاری از موارد هنوز نمیتوان از جایگزینی کامل نیروی انسانی سخن گفت. بهویژه در فعالیتهایی که به شناخت فرهنگی، ذوق هنری و مهارت حسی نیاز دارند.»
او افزود که برخی فعالیتهای فنی مانند اصلاح صدا، حذف نویز یا تنظیم فرکانس، از جمله وظایفی هستند که احتمال دارد به مرور توسط الگوریتمهای هوشمند انجام شوند، اما همچنان نظارت و داوری انسانی لازم است.
محدودیتهای هوش مصنوعی در مواجهه با تنوع فرهنگی موسیقی
دکتر جوادزاده در ادامه، به تفاوت بنیادین بین موسیقیهای مبتنی بر الگوهای ریاضی و موسیقیهای آزاد و آوازی اشاره کرد. بهگفته او: «هوش مصنوعی در مواجهه با موسیقیهایی چون موسیقی ایرانی، ترکی، عربی یا برخی موسیقیهای شرقی که مبتنی بر بداههنوازی، انعطاف زمانی، و گامهای میکروتونال هستند، کاملاً ناتوان است. این نوع موسیقیها فاقد ضرب و ساختار منظماند و اغلب به صورت تکخطی و آزاد اجرا میشوند. الگوریتمها اساساً با چنین ساختارهایی مشکل دارند.»
او همچنین تأکید کرد که برخلاف موسیقی کلاسیک غربی یا پاپ الکترونیک که بهشدت الگوریتمپذیرند، بسیاری از گونههای موسیقایی در جهان قابلیت رمزگذاری مشخص و قالببندی دقیق را ندارند.
اجرای زنده؛ آخرین سنگر انسان در برابر ماشین
یکی از موضوعات کلیدی این نشست، مسئله اجرای زنده موسیقی در برابر تولید ماشینی بود. جوادزاده معتقد است که عرصه اجرا، هنوز کاملاً در سیطره انسان باقی مانده و هوش مصنوعی در این حوزه راهی طولانی در پیش دارد.
او گفت: «اجراهای زنده ویژگیهایی دارند که فعلاً برای ماشینها بازتولیدناپذیر است؛ از جمله اشتباهات انسانی، نوسان در بیان احساسی، واکنش به فضا و مخاطب، و حتی خستگی یا هیجان اجراکننده. این عوامل، بخشی از اصالت و گیرایی اجرای زندهاند.»
او اشاره کرد که حتی در مواردی مانند استفاده از رباتها برای نواختن قطعات کلاسیک، آنچه به دست آمده بیشتر یک نمایش تکنیکی بوده تا یک تجربه موسیقایی زنده و پویا.
احتیاط در برابر شگفتیهای ناتمام
در جمعبندی، دکتر جوادزاده تصریح کرد که هوش مصنوعی در حال حاضر بیش از آنکه یک خالق مستقل در موسیقی باشد، نقش یک ابزار کمکی را ایفا میکند. او گفت: «هوش مصنوعی هنوز به سطحی از درک موسیقایی نرسیده که بتواند احساس، سبک، و فرهنگ را مانند یک انسان بازنمایی کند. در بهترین حالت، میتواند ابزار تولید موسیقی در ژانرهای ساده یا فرمهای ازپیشتعریفشده باشد.»
وی با تأکید بر لزوم نگاه انتقادی و تحلیلگر به پدیده هوش مصنوعی افزود: «ورود این فناوری به حوزه موسیقی، همچون ورود هر ابزار جدیدی، فرصتهایی ایجاد خواهد کرد؛ اما همزمان باید نسبت به سادهسازی مفاهیم هنری و نادیدهگرفتن پیچیدگیهای خلاقیت انسانی نیز هوشیار بود.»