
رویکرد هوشمندانه به هوش مصنوعی؛ کلید شکوفایی نیروی کار
دادههای جدید نشان میدهند دسترسی به هوش مصنوعی میتواند به کارمندان کمک کند تا احساس توانمندی و انرژی بیشتری داشته باشند و معنا و ارزش بیشتری را کارشان بیابند. بهترین راه برای مدیرانی که قصد دارند عملکرد خوب را در تیمهای خود پرورش دهند چیست؟ چگونه میتوانند بفهمند تلاشهایشان موفق بوده یا خیر؟ اغلب شرکتها این سؤالات را با اندازهگیری معیارهایی مانند میزان مشارکت یا نتایج مالی پاسخ میدهند. درحالیکه این معیارها برای موفقیت تجاری حیاتی هستند.
«دان کلینگهوفر» (Dawn Klinghoffer)، معاون ارشد تحلیل مردم مایکروسافت (VP of People Analytics) از دادهها برای کمک به رهبران در فهم و بهبود تجربه کارکنان استفاده میکند. به گفته وی «ما شکوفایی را بهعنوان احساس توانمندی و انرژی برای انجام کارهای معنادار تعریف میکنیم. آیا افراد هر روز با هیجان به محل کار میآیند و نسبت به فرصتهای پیش رو احساس اشتیاق دارند؟» یکی از روشهایی که در مایکروسافت برای سنجش این موضوع به کار میرود، نظرسنجی دوسالانه سراسری به نام «سیگنالهای کارمندان» (Employee Signals) است. نتایج اخیر نهتنها بینشهایی درباره فواید ملموس شکوفایی ارائه دادند؛ بلکه یک عامل کلیدی برای پرورش آن را نیز نمایان کرد: دسترسی به هوش مصنوعی.
فواید شکوفایی
به گفته «کلینگهوفر» ما تمرکز خود را روی ایجاد فرهنگی از شکوفایی گذاشتهایم، زیرا تحقیقات نشان میدهد این امر میتواند باعث شود نیروی کار، اثربخشی خود را بیشتر احساس کند. همچنین دریافتیم کارکنانی که در وضعیت شکوفایی هستند، احتمالاً بیشترین امتیازها را در شاخصهای عملکردی مثبت مانند بهرهوری، تلاش و تأثیرگذاری کسب میکنند.
علاوه بر این، نتایج نظرسنجی نشان میدهد کارکنانی که در وضعیت شکوفایی قرار دارند، بیشتر تمایل دارند فراتر از انتظار وظایف خود عمل کنند، به کارشان افتخار میکنند و کمتر احتمال دارد به دنبال شغل دیگری باشند.

نتایج اخیر نظرسنجی «سیگنالهای کارمندان» دیدگاههای جدیدی درباره معنای شکوفایی در عصر جدید کار را به ما میدهد. کسب امتیاز بالاتر در مهمترین عواملی که موجب شکوفایی میشوند؛ یعنی یافتن معنا در کار، احساس توانمندی و احساس انرژی به افزایش محسوسی در بهرهوری نیز منجر میشود. علاوه بر این، دسترسی به هوش مصنوعی با امتیازهای بالاتر در هر یک از این عوامل رابطه مستقیم و همبستگی دارد.
«شکوفایی، به ستاره قطبی مایکروسافت در درک کارمندان تبدیل شده است» «دان کلینگوفر»
معناداری
بر اساس دادههای مایکروسافت، کارکنانی که کار خود را معنادار میدانند، ۵۹درصد بیشتر احتمال دارد در محل کار خود را بهرهور بدانند و ۲۸درصد بیشتر احتمال دارد تلاش مضاعف داشته باشند. نکته کلیدی در اینجا کاهش زمانی است که صرف کارهای بیمعنا میشود. اینجاست که هوش مصنوعی وارد میشود. دستیارهای هوش مصنوعی میتوانند بار کاری را سبک کنند؛ مثلاً با ایجاد پیشنویسهای اولیه، پالایش حجم زیادی از دادهها یا حتی بهعنوان یک همفکر و همراه در ایدهپردازی که به افراد کمک کند برنامهای عملیاتی و مؤثر تنظیم کنند. نکته مهم این است که استفاده روزمره از هوش مصنوعی با افزایش ۲۰درصدی در امتیازهای مرتبط با حس معنا در کار همراه بوده است.
به گفته کلینگهوفر «ما میبینیم هوش مصنوعی واقعاً به کمک میآید زحمتها را کم و کارهای تکراری و خستهکننده را حذف کند. وقتی افراد بتوانند بخشهایی از این زحمت را حذف کنند، میبینیم بهرهوریشان بیشتر میشود و بهتر شکوفا میشوند.»

توانمندسازی
نتایج نظرسنجی نشاندهنده آیندهای است که در آن هوش مصنوعی نیروی انسانی را در انجام کارها توانمندتر میکند. به گفته کلینگهوفر، افرادی که احساس توانمندی دارند، حس نمیکنند با محدودیت منابع مواجهاند و احساس نمیکنند تحتفشار هستند که دیگران دائماً به آنها بگویند چگونه کارشان را انجام دهند؛ بنابراین آزادی بیشتری دارند که کار را به شیوهای که میخواهند و نیاز دارند انجام دهند. دریافتیم دسترسی به ابزارها و منابع هوش مصنوعی با ۳۴درصد امتیاز بالاتر در سؤالات مرتبط با توانمندسازی همبستگی دارد.

انرژی
کارمندانی که احساس انرژی دارند، ۴۴درصد بیشتر احتمال دارد به کارشان افتخار کنند و ۲۲درصد بیشتر احتمال دارد خودشان ابتکار عمل را به دست بگیرند تا بهرهوری بیشتر داشته باشند و کارهای داوطلبانه انجام دهند. تمام سطوح استفاده از هوش مصنوعی؛ آشنایی با آن، درک ارزشش، بهکارگیری در فرایندها و محصولات یا صرفاً دسترسی به منابع هوش مصنوعی، با افزایش سطح انرژی گزارششده ارتباط مستقیم وجود داشته است. در واقع، امتیازهای مربوط به انرژی برای کسانی که از هوش مصنوعی استفاده میکنند، تقریباً ۲۷درصد افزایش یافته است.
این نتایج شواهد محکمی ارائه میدهند که هوش مصنوعی میتواند محرک شکوفایی و بهرهوری باشد. اما اینکه یک شرکت چگونه هوش مصنوعی را در دسترس کارکنان قرار میدهد، تعیین میکند آیا میتواند از این مزایا بهرهمند شود یا خیر. اگر کارکنان با دانش، ابزار، آموزش و منابع مناسب برای بهرهگیری از هوش مصنوعی توانمند شوند، میتوانند به ظرفیت کامل این همراه هوشمند دست یابند. به گفته کلینگهوفر کلید موفقیت، یکپارچهسازی هوش مصنوعی بهگونهای است که فرهنگ سازمانی، آموزش و مدیریت افراد را در برگیرد. بهاینترتیب، همه میفهمند چگونه هوش مصنوعی میتواند به آنها کمک کند تا روی کارهای معنادارتر تمرکز کنند.
الفبای شکوفایی با هوش مصنوعی
کلینگهوفر توصیه میکند که این چارچوب را همیشه مدنظر داشته باشید:
تسریع همراستایی
ارتباط بین کارکنان، مأموریت سازمان و ظرفیت تحولآفرین هوش مصنوعی را تقویت کنید. مشخص کنید که چگونه ابتکارات هوش مصنوعی با اهداف شرکت و نقشهای کارکنان همسو و همراستا هستند. موفقیت در پروژههای هوش مصنوعی را جشن بگیرید تا تأثیر آنها برای شرکت و مشتریان نمایان شود.
«کتاکی سودی» (Ketaki Sodhi)، تحلیلگر ارشد دادههای منابع انسانی در مایکروسافت، میگوید: «کارمندانی که ارتباط بیشتری با مأموریت سازمان داشتند و واقعاً میفهمیدند کارشان چگونه در نظام بزرگتر جای میگیرد، همانهایی بودند که بیشتر از سایرین در حال شکوفایی بودند. وقتی Copilot و احساس کارکنان نسبت به هوش مصنوعی بررسی کردیم، دیدیم این افراد همچنین آماده آزمونوخطا و یافتن راههایی برای استفاده از هوش مصنوعی بودند تا بخشی از حجم کارهای خستهکننده روزمره خود را کم کنند.» رهبران موفق باید این افراد را شناسایی کنند و به حمایت و تشویق کار آنها بپردازند.

همهگیری
محیطی بسازید که همه کارکنان احساس کنند برای تعامل با هوش مصنوعی امکانات کافی را دارند. این امر شامل آموزش، تمرین و فراهمکردن منابع هوش مصنوعی و همچنین ترویج فرهنگ نوآوری و حمایت از فضای امن برای آزمایش و تجربه است. جلسات بازبینی و بازخورد منظم میتوانند به کارکنان کمک کنند نگرانیها و ایدههای خود درباره هوش مصنوعی را بیان کنند. تحقیقات مایکروسافت نشان میدهد اگر کاربران تشویق تا خود امکانات هوش مصنوعی را کشف کنند، تنها صرفهجویی زمانی حدود ۱۱ دقیقه در روز کافی است تا ارزش آن را درک کنند.

پرورش رشد جمعی
فرهنگی بسازید که به کارکنان قدرت تصمیمگیری درباره بهترین روش انجام کارشان را میدهد، درحالیکه اهمیت لحظات مهمی که باید در کنار یکدیگر بگذرانند را نیز درک کنند. به کارکنان انعطافپذیری بدهید تا روزهای خود را برنامهریزی کنند و زمان مناسبی برای تعامل معنادار با هوش مصنوعی داشته باشند. آنها را تشویق کنید بررسی کنند چگونه هوش مصنوعی میتواند به آنها کمک کند وقت آزاد بیشتری برای کارهای خلاقانه و راهبردی داشته باشند. سپس موارد کاربردی را بیابید و مسیر همکاری بین تیمها برای بهاشتراکگذاری دانش را هموار کنید.

رشد جمعی هم شامل تجربههای دروننقشی است (چگونه برای یادگیری در نقش خود وقت و فضا ایجاد کنیم؟) و هم فراتر از آن (گام بعدی برای من چیست؟ آیا در این شرکت مسیر شغلی جذابی وجود دارد؟). هوش مصنوعی با حذف کارهای خستهکننده که مانع کارهای خلاقانه میشود و تسهیل حرکت مثبت کارکنان، میتواند به هر دو مورد کمک کند. به گفته کلینگهوفر: «افراد هیجانزده میشوند که کاری جدید انجام دهند، مهارتها و تجربیاتشان را گسترش دهند و مسیر شغلیشان را پیش ببرند.»