نظر اقتصاددانان بزرگ آمریکایی در مورد هوش مصنوعی
«اریک برینیولفسون»، اقتصاددان دانشگاه استنفورد، بر این باور است که انجمن اقتصادی آمریکا، به نوعی، مانند هر صنعت و شغل دیگری توسط هوش مصنوعی تسخیر شده است؛ او در حاشیه رویداد نشست سالانه انجمن اقتصادی آمریکا، طی مصاحبهای، گفت: «مردم از هوش مصنوعی در تحقیقات خود استفاده میکنند و در حال مطالعه آن هستند و این یک تغییر چشمگیر در مقایسه با چند سال پیش است.»
او در ادامه افزود: «بسیاری از پیشبینیها در مورد از بین رفتن مشاغل به دست هوش مصنوعی، حداقل تا امروز، محقق نشده است؛ به عنوان مثال، جفری هینتون، پدرخوانده هوش مصنوعی که جایزه نوبل فیزیک امسال را برای کار در این زمینه به دست آورد، در سال ۲۰۱۶ اعلام کرد که «باید آموزش رادیولوژیستها را متوقف کنیم» زیرا کاملاً بدیهی بود که هوش مصنوعی در این زمینه از آنها پیشی خواهد گرفت؛ اما نه تنها رادیولوژیستها هنوز هم هستند، بلکه تعداد رادیولوژیستهای شاغل در حال افزایش است.»
برینیولفسون در ادامه افزود: «هینتون در مورد اینکه عملکرد سیستمها ارتقا خواهد یافت، درست گفته است، اما همانطور که مشخص شد، در حال حاضر تقاضای بیشتری برای رادیولوژیست نسبت به سال ۲۰۱۶ وجود دارد.»
دستیار یا جایگزین
بنابر گفته برینیولفسون، دلیل این اتفاق این است که کار رادیولوژیستها فراتر از تجزیه و تحلیل تصاویر پزشکی است؛ او در این خصوص گفت: «طبق تحقیقات من، آنها حدود ۲۷ کار مختلف انجام میدهند. یکی از آنها خواندن تصاویر پزشکی است، اما آنها همچنین کارهای دیگری از جمله مشاوره با پزشکان و بیماران را انجام میدهند. اینها چیزهایی هستند که یک سیستم نمیتواند انجام دهد و این رفتار تقریباً برای هر شغلی در اقتصاد صدق میکند.»
همچنین پیشبینیهایی مبنی بر از دست رفتن مشاغل مترجمان زبان شده بود که بنابر گزارش Planet Money به نظر میرسد بازار مشاغل مترجمان همچنان در حال رشد است.
بنابر گفته این اقتصاددان آمریکایی، تقریباً هر شغلی مجموعهای از وظایف مختلف است و هوش مصنوعی ممکن است به برخی از آنها کمک کند اما «تقریباً هرگز» نمیتواند همه آن وظایف را انجام دهد و در بیشتر موارد، بخشهایی از کار وجود دارد که انسانها آنها را بهتر انجام میدهند.
او گفت: «وقتی سیستمها را طراحی میکنیم، باید این را در نظر داشته باشیم که ما میخواهیم سیستمهایی داشته باشیم که در آن انسانها و ماشینها با هم کار کنند تا نتایج بهتری داشته باشیم، بهجای اینکه فرض کنیم ماشین میتواند تمام کارها را انجام دهد.»
برداشت برینیولفسون از مقالات ارائه شده در کنفرانس اقتصاد امسال این بود که هوش مصنوعی مشاغل انسانی را از بین نمیبرد؛ او گفت: «بسیاری از مردم نگران هوش مصنوعی و مشاغلشان هستند؛ اما من فکر میکنم که هوش مصنوعی بیشتر از آنکه جایگزین کارگران باشد، مکملی برای آنها بوده است. مشاغل با کمک هوش مصنوعی ارتقا پیدا میکنند، کسبوکارها میتوانند با هوش مصنوعی به مشتریان بیشتری خدمت کنند و با رشد کسبوکارها، تقاضا برای نیروی کار نیز افزایش مییابد.»
به عبارت دیگر، هوش مصنوعی یا حداقل، این نسل از هوش مصنوعی مولد، ثابت کرده است که تهدیدی برای مشاغل و کارگران نیست و به نظر میرسد که هوش مصنوعی مولد به انسانها کمک میکند تا در شغل خود بهتر شوند.
با این حال همچنان گفته میشود، فقط به این دلیل که هوش مصنوعی نمیتواند کل کارها را انجام دهد، به این معنی نیست که ارائه خدمات جزئی آن، اثرات منفی برای کارگران نخواهد داشت. به عنوان مثال، پذیرش هوش مصنوعی ممکن است مشاغل را رضایت بخشتر کند؛ اما همچنان ممکن است منجر به کاهش مهارت کارگران و کارمندان و همچنین کاهش دستمزدها شود.
هوش مصنوعی مولد چه تأثیری بر نابرابری درآمدی میگذارد؟
یکی از سؤالات بزرگ در اقتصاد در حال حاضر این است که چه نوع کارگرانی از استفاده از هوش مصنوعی سود میبرند و کدام یک از آنها ضرر میکنند؛ برخی از مطالعات اولیه در مورد هوش مصنوعی مولد نشان داده است که کارگران کمتر ماهر و با عملکرد پایینتر، نسبت به کارگران ماهرتر و با عملکرد بالاتر، از هوش مصنوعی سود بیشتری بردهاند.
برای اقتصاددانانی مانند «دیوید اتورر» از MIT، این مطالعات اولیه هیجانانگیز بوده است؛ تحقیقات عالی اقتصاد نشان داده است که برای چندین دهه، فناوری بیشتر به نفع کارگران ماهر بوده است. این دلیل بزرگی است که چرا اقتصاددانان بر این باورند که نابرابری درآمد در دهههای اخیر گسترشیافته است.
اگر هوش مصنوعی کار متفاوتی انجام میدهد و تکمیلکننده افراد پاییندست باشد و در عین حال به کارگران ماهر آسیبی وارد نکند، ممکن است ثابت شود که به کاهش نابرابری کمک میکند و با اتخاذ سیاستهای درست، شاید حتی به بازسازی طبقه متوسط کمک کند.
مطالعات برینیولفسون نیز حاکی از آن است که کارگران کم مهارت از استفاده از هوش مصنوعی مولد بیشتر از کارگران با مهارت، سود بردهاند.
برینیولفسون گفت: «شواهد حاکی از آن است که هوش مصنوعی مکمل کارگران، بهویژه کارگران کمتر ماهر است و میتواند به طور بالقوه بخشی از نابرابری درآمد را از بین ببرد.»
با این حال جوجه را آخر پاییز میشمارند و هوش مصنوعی ممکن است در نهایت نابرابری را افزایش دهد.
در نشست سالانه انجمن اقتصادی آمریکا، مقالهای ارائه شد که نشان میداد، هوش مصنوعی ممکن است با موفقیت بیشتر کارآفرینان به نابرابری درآمدی دامن بزند. این مقاله «تأثیر نابرابر هوش مصنوعی مولد بر عملکرد کارآفرینی» نام دارد و توسط تیمی متشکل از پنج اقتصاددان از دانشگاه برکلی و مدرسه بازرگانی هاروارد تهیه شده است.
مطالعهای که منجر به شکلگیری این مقاله شد، حاصل آزمایش بر روی تعدادی از کارآفرینان بود؛ این مطالعه نشان میدهد که کارآفرینان با عملکرد بالا، میتوانستند سؤالات خوبی از هوش مصنوعی بپرسند و استراتژیهای عملی و سودآوری برای بهبود کسب و کار خود بیابند و این کار را با تکیه بر قضاوت درست و شناخت بیشتر خود انجام دادند.
از سوی دیگر، کارآفرینان با عملکرد پایین، «در مورد مشکلات بهویژه چالشبرانگیز» درخواست مشاوره کردند و قضاوتی نداشتند که بفهمند کدام توصیههای هوش مصنوعی واقعاً برای آنها مفید است. نتیجه این بود که استفاده از هوش مصنوعی به عملکرد آنها لطمه زد. به طور خلاصه، به نظر میرسد هوش مصنوعی نابرابری را در میان کارآفرینان افزایش میدهد.
یکی دیگر از مطالعات اخیر توسط «آیدان تونر راجرز»، اقتصاددان MIT، نیز نتیجه مشابهی را نشان داد؛ این بررسی به آنچه برای بهرهوری بیش از هزار دانشمند در آزمایشگاه تحقیق و توسعه یک شرکت بزرگ پس از دسترسی به هوش مصنوعی رخ داد، پرداخت.
تونر راجرز دریافت که «در حالی که یک سوم پایینی دانشمندان از استفاده از هوش مصنوعی کمسود میبینند، خروجی محققان برتر تقریباً دو برابر میشود.» مجدداً، هوش مصنوعی به کسانی سود میرساند که میتوانند نحوه استفاده از آن را به خوبی بیابند.
برینیولفسون گفت: «بنابراین شواهدی در هر دو جهت مختلف از تأثیر هوش مصنوعی بر عملکرد افراد وجود دارد و اینکه چگونه هوش مصنوعی بر نابرابری درآمدی تأثیر میگذارد، مشخص نیست.»
او در آخر گفت: «یکی از خواهشهای من از مدیران کسبوکار و فناوران این است که در مورد استفاده از هوش مصنوعی برای تقویت انسانها و به نفع بشریت بیشتر فکر کنند تا اینکه همه این مزایا برای یک گروه بسیار کوچک باشد.»