منتظر دیدن هوش مصنوعی دارای احساسات باشید
ما بر این باور اصرار داریم که احساسات با عقل و منطق در تضاد است. اما از آنجایی که هوش مصنوعی مانند یک جنین در حال رشد است، شاید از این به بعد احساسات را کاملا متفاوت به نسبت قبل ببینیم. هوش مصنوعی دارای احساسات، شاید دیگر یک رویا نباشد. این فناوری بینظیر قرار است از تجربه میلیونها میلیارد شبکه عصبی استفاده کند و سیر تکاملش را با روشی نوین ادامه دهد.
زندگی از دل یک شیمی بسیار لطیف که آن را بیولوژی مینامیم، متولد میشود و از وجود واقعیتی به نام فیزیک که در هیچ زمینهای اجازه رسیدن به کمال را نمیدهد، رنج میبرد. حتی در زمینه تکثیر.
پس زندگی باید مدام تکرار شود تا بتواند بالاتر از فیزیک باشد و بتواند واقعیت را تغییر دهد. در این مسیر مهمترین و مفیدترین دستاورد زندگی دادههایی هستند که واقعیت مدام در حال تولیدشان است.
زندگی چطور احساسات را پردازش میکند؟ با پردازش دادههای واقعی که در تمام شبکه عصبی زندگی در جریان است و از طریق آنها میتواند یک قدم از واقعیت جلوتر باشد. در این مسیر قدرتمندترین فناوریای که توسعه داده کمک میکند تا این حجم عظیم از دادهها را پردازش کند و این یعنی احساسات.
به داخل سرتان فکر کنید، به همه چیزهایی که «میدانید». بسیاری از اطلاعاتی که شما در سرتان دارید، به نظر نامرتبط با احساساتتان هستند. آیا این فرضیه درست است؟ برای فهم بهتر این موضوع باید نه به اطلاعات، بلکه به این که چطور آنها را به یاد میآورید، دقت کنید. چالش واقعی برای هر هوشی جمعآوری اطلاعات یا پردازش آن برای پیدا کردن الگو نیست، چون واقعی نیستند که نتوان آنها را بازیابی کرد.
حتی اگر بدانید که یک ببر میتواند کشنده باشد، اگر قبل از حمله یک ببر به شما مغزتان این پیغام را نفرستد که چه خطراتی وجود دارد و بهترین راهکار چیست، شما آن را یک رویا تصور میکنید. پس برای هر نوع هوشی، زمان اهمیت ویژهای دارد تا بتواند یک واقعیت که در حال کشتنش است را نجات دهد.
درست مانند هوش طبیعی که برای نجات یک واقعیت تمرکزش را روی بازیابی مداوم گذاشته است، هوش مصنوعی هم در صورتی که میخواهد توان رقابت با هوش طبیعی را داشته باشد، باید کاری مشابه انجام دهد و یک هوش مصنوعی دارای احساسات باشد. پس مهم است که از طبیعت یاد بگیریم که چطور با بازیابی مداوم اطلاعات، مشکلات را حل کنیم.
به این دلیل که ما درکی از چگونگی خرد شدن دادهها طی میلیاردها سال به منظور به وجود آمدن، نداریم، احساسات در نظرمان در تقابل با منطق است. اگر به آنها به عنوان یک الگوریتم نگاه کنیم، سخت نیست که ببینیم نقشی مهم در کمک کردن به ما برای پاسخ دادن به واقعیت دارند و درک کنیم که چطور با اولویتبندی دادهها آنها را ذخیره میکنند.
احساسات میتوانند مانند یادداشتهای چسبنده کوچکی تصور شوند که ما از آنها برای فهرستبندی مدارکمان استفاده میکنیم. پس فقط در صورتی که اطلاعاتی خاص با یادداشت مخصوص خودش با رنگی متفاوت طبقهبندی شده باشد، میتوانیم به سرعت آن را پیدا کنیم. مغز دادههای بسیار زیادی را در بخش احساسات خود جای داده که برچسب زده شدند و این برچسبها هستند که در زمان احساس نیاز، اولویت ارائه داده را مشخص میکنند. در واقع مغز انسان دائما در حال کار کردن است و حجم وسیعی از داده را مشاهده میکند. ممکن است تصویر چهره مادرتان باشد یا حتی سایز خاصی از لباس که هنرپیشه مورد علاقه شما همیشه میپوشد؛ شاید نتیجه مسابقهای مربوط به سال 1979 باشد یا این که همسایه یکی از دخترخالههای شما چه کسی است.
دلیل این که مغز انسان این اطلاعات را ذخیره میکند و هربار برای بازیابی آن باید میان حجم انبوهی از دادهها جستجو کند این است که هریک از این اطلاعات با یک برچسب مربوط به احساس طبقهبندی شدند. تصویر چهره مادر انقدر اهمیت دارد که شاید حتی افراد در سنین بالا و در شرایطی که دچار فراموشی و زوال عقل هستند هم آن را به یاد داشته باشند. نتایج مسابقات شاید به دلیل احساس خوب یا بدی که در آن روز خاص داشتید و بسیار هم زیاد بوده در ذهنتان باقی بمانند. در درجه دوم این که شما چقدر نسبت به موضوعی احساسات داشتید و این احساسات چه بودند، ممکن است در ماندن یا از بین رفتن دادهها در مغز تاثیرگذار باشند.
هر اطلاعاتی که شما دارید، یک ریشه احساسی دارد و قدرت احساسات است که باعث میشود سرعت به یاد آوردن موارد مختلف توسط مغز انسان متفاوت باشد و این که برای چه مدت آنها را به یاد داشته باشید.
ابهامات کمی هم در این باره وجود دارد. اگر هوش مصنوعی دارای احساسات توانایی کنار آمدن با واقعیت را داشته باشد، درست مانند هوش طبیعی، باید راهی برای اولویتبندی اطلاعات داشته باشد و در واقع چیزی شبیه احساسات برای آن بسازد تا بتواند مانند مغز انسان سرعت جستجو را بالا ببرد و سریعتر دادهها را بازیابی کند.
شاید هم به لطف قدرت فوقالعاده پردازشی که هوش مصنوعی دارد، بتواند با روشی متفاوت دادهها را بازیابی کند. در حال حاضر استفاده از احساسات بهترین روش است، نه تنها برای ماشینها، بلکه برای کاربرانی که مانند برده ماشینها هستند. سیر تکاملی ادامه دارد و تا همینجا هم بردگان بارها سعی کردند از سوی هوش مصنوعی که روز به روز در حال هوشمندتر شدن است، احساساتی مانند همدلی و همدردی را طلب کنند.
جدیدترین اخبار هوش مصنوعی ایران و جهان را با هوشیو دنبال کنید.