داده های رفتاری و تحلیل آنها به منظور حل مشکلات انسان
همه ما میدانیم که همیشه بین چیزهایی که میدانیم و چیزهایی که نمیدانیم تعادل وجود دارد. این تعادل لازمه گرفتن تصمیمات بینقص و انجام اشتباهات تمامعیار است که به ما درس زندگی میدهند. اما به نظر شما تحلیل داده های رفتاری چه کمکی به ما خواهد کرد؟
اگر من بگویم، شما از مشکلی رنج میبرید که در ذهن شما پنهان است و حتی نمیدانید که چیست، ممکن است مجبور باشید n روش مختلف را امتحان کنید و بنابراین، احتمال موفقیت شما در یافتن این مشکل و راهحل آن خواهد بود. احتمال درست بودن آن راهحل نیز مسئلهای دیگر است! خستهکننده به نظر میرسد، اینطور نیست؟
اگر به شما بگویم، ممکن است فرمولی ریاضیاتی برای حل مشکلی که در اعماق مغز شما پنهان شده است، و باعث میشود شما اینگونه رفتار کنید وجود دارد چه فکری میکنید؟ جالب به نظر میرسد نه؟ اگر داده های رفتاری خود را به صورت سهبعدی (یعنی شامل هر سه بعد زمان، رویداد و شدت بشود) جمعآوری کنیم، در نهایت ما جریانی از رویدادها و نحوه و چگونگی برخورد خود با آنها را خواهیم داشت.
تحلیل داده های رفتاری یک میلیون نفر
حال بیایید این کار را روی بیش از یک میلیون نفر دیگر نیز تکرار کنیم. با انجام یک محاسبه ریاضی ساده به این نتیجه میرسیم که اگر1 میلیون نفر آدم داشته باشیم که داده های رفتاری مربوط به حداقل 30 رویداد مربوط به آنها (یعنی فعالیتهایی که آنها را آزار داده یا باعث خوشحالی، ناراحتی، بدخلقی، عصبانیت و ناامیدی شده) را به همراه شدت آن (چقدر و چگونه آن را حل کردند) داریم، در نهایت ما 30 میلیون راهحل و 30 میلیون احتمال خواهیم داشت.
اکنون اگر بخواهم این اعداد را جایگزین کنم، ذهنم متلاشی خواهد شد! اما من برای محاسبه آنها از شبکههای عصبی استفاده میکنم. هر گاه که مسئلهای به شما داده شود، به کمک این سیستم و شبکههای عصبی هوش مصنوعی میتوانید ترکیبات مختلف را بررسی کنید و راهحلهای محتمل متعدد را به دست آورید. الگوریتم هوش مصنوعی حواسش به احتمال موفقیت شما خواهد بود و شما دیگر نیازی به یافتن راهحل ندارید، چون قبلاً یک نفر این کار را برای شما انجام داده است!
این جنبه از هوش مصنوعی بینظیر نیست؟