آخرین اختراع بشریت در حال رقمخوردن است
محقق اخراج شده OPENAI، «لئوپولد آشنبرنر»، مانیفست «آگاهی موقعیتی» خود را در تابستان امسال منتشر کرد که موج عظیمی در شبکههای اجتماعی به راه انداخت. آشنبرنر در متن این مانیفست، پیشبینی کرده است که هوش مصنوعی تا سال ۲۰۲۹، نزدیک به ۲۰ درصد از کل برق ایالات متحده را مصرف خواهد کرد و ناگفتهها را میگوید و قدرتهای ویرانگری را شکل میدهد که ظرف چند سال نظم ژئوپلیتیکی جهان را تغییر خواهند داد.
ایده حیرتآور اشنبرنر در مورد سرعت پیشرفت هوش مصنوعی بر یک فرض اصلی استوار است: «این که هوش مصنوعی به زودی به اندازه کافی قدرتمند خواهد شد تا بتواند خودش تحقیقات هوش مصنوعی را انجام دهد و منجر به خودسازی بازگشتی و شکلگیری ابر هوش مصنوعی شود.»
ایده «انفجار اطلاعاتی» و شکلگیری خود بهبودی هوش مصنوعی، جدید نیست و مدتها است که این مفهوم در گفتمانهایی در خصوص آینده بلند مدت هوش مصنوعی مطرح میشود.
آخرین اختراعی که انسان باید به آن فکر کند
در واقع، همکار نزدیک «آلن تورینگ»، «ایروینگ جان گود»، این احتمال را به شیوایی بیان کرده بود، «اجازه دهید ماشین فوقهوشمند به عنوان ماشینی تعریف شود که میتواند از همه فعالیتهای فکری هر مردی هرچند باهوش، پیشی بگیرد. از آنجایی که طراحی ماشینها یکی از این فعالیتهای فکری است، یک ماشین فوقهوشمند میتواند ماشینهای حتی بهتری طراحی کند. در این صورت بدون شک یک «انفجار اطلاعاتی» رخ میدهد و هوش انسان بسیار عقبمانده است؛ بنابراین اولین ماشین فوقهوشمند آخرین اختراعی است که بشر باید انجام دهد.»
خود بهبودی هوش مصنوعی، مفهوم فکری جالبی است، اما، حتی در میان هیاهوی هوش مصنوعی امروزی، ردی از داستانهای علمی تخیلی را دارد، یا حداقل هنوز احساسی انتزاعی و فرضی دارد. با این حال این مفهوم روز به روز شروع به واقعیتر شدن میکند؛ محققان پیشرفت ملموسی در ساختن سیستمهای هوش مصنوعی داشتهاند، سیستمهایی که خودشان میتوانند سیستمهای هوش مصنوعی بهتری بسازند.
این سیستمها هنوز برای پرایم تایم آماده نیستند، اما آنها ممکن است زودتر از آنچه فکر میکنید، تولید شوند. هوش مصنوعی در حال به دست آوردن توانایی خودکارسازی بخشهای وسیعتری از فعالیتهای انسانی است. خیلی زود، میتواند تمام کارهای انسانی را خودش انجام دهد، از کارگزار خدمات مشتری گرفته تا مهندس نرمافزار و حتی رانندهتاکسی. برای اینکه هوش مصنوعی بتواند به درجه خود بهبودی برسد، تنها چیزی که لازم دارد این است که یاد بگیرد به طور خاص یک کار انسانی را انجام دهد: «کار یک محقق هوش مصنوعی.»
استفاده از هوش مصنوعی برای خودکارسازی بخشهای باریک فرآیند توسعه هوش مصنوعی مدتها متداول بوده است. جستجوی معماری عصبی و بهینهسازی هایپرپارامتر دو نمونه از این موارد هستند. اما خودکارسازی فرایند اکتشاف علمی، بدون دخالت انسان، یک مفهوم متفاوت است.
وظیفه یک محقق هوش مصنوعی، نسبتاً ساده است: «خواندن ادبیات ML و ارائه سؤالات یا ایدههای جدید، اجرای آزمایشهایی برای سنجیدن آن ایدهها، تفسیر نتایج، و تکرار.»
این توصیف ممکن است بیش از حد ساده و تقلیلکننده به نظر برسد، اما به این واقعیت اشاره میکند که خودکارسازی تحقیقات هوش مصنوعی ممکن است به طرز شگفتانگیزی قابل انجام باشد.