ویژهنامه هوش مصنوعی مجله تایم
OpenAI میخواهد به شرکت سودمحور تبدیل شود؛ اما آیا باید این کار را انجام دهد؟
در تازهترین تحول از یک جدال طولانی بر سر مسیر آینده OpenAI و شاید حتی آینده خودِ هوش مصنوعی؛ دهها چهره سرشناس از جمله دادستانهای کل ایالتهای کالیفرنیا و دلاویر خواستهاند تا با طرح بحثبرانگیزOpenAI برای تبدیل ساختار منحصربهفرد و غیرانتفاعیاش به یک شرکت سودمحور مخالفت کنند.
در نامهای که در آوریل ۲۰۲۵ منتشر شد، امضاکنندگانی مانند پدرخوانده هوش مصنوعی یعنی «جفری هینتون» (Geoffrey Hinton)، «لارنس لِسِگ» (Lawrence Lessig) استاد حقوق دانشگاه هاروارد و چندین پژوهشگر سابق OpenAI استدلال کردند که این تغییر ساختاری، خیانتی بنیادین به مأموریت اولیه تأسیس OpenAI است. نویسندگان نامه چنین نوشتند: «بازسازی پیشنهادی، تدابیر حفاظتی اساسی را از میان برمیدارد و عملاً کنترل و سود حاصل از آنچه ممکن است قدرتمندترین فناوری تاریخ باشد را به نهادی سودمحور میسپارد که از نظر قانونی موظف است بازگشت سرمایه سهامداران را در اولویت قرار دهد.» این نامه در زمانی منتشر میشود که OpenAI از سوی دیگر نیز تحتفشار عظیمی است؛ اگر این تغییر ساختار تا پایان سال اجرا نشود، OpenAI ممکن است ۲۰ میلیارد دلار از دست بدهد و توانایی جذب سرمایه آیندهاش تضعیف شود.
OpenAI در سال ۲۰۱۵ بهعنوان یک نهاد غیرانتفاعی بنیانگذاری شد، با مأموریتی اعلامشده برای اطمینان از این که «هوش جامع مصنوعی (AGI) به سود تمام بشریت» باشد، نه برای «نفع شخصی افراد». هوش جامع مصنوعی که OpenAI آن را سامانههایی تعریف میکند که در اغلب فعالیتهای اقتصادی ارزشمند از انسان پیشی میگیرند؛ بهصورت بالقوه میتواند جهان را دگرگون کند، اما همچنین خطرات آشکاری دارند بهویژه اگر تنها در اختیار یک شرکت سودمحور قرار گیرند.
در سال ۲۰۱۹، مدیران OpenAI با این باور که برای ساخت AGI نیاز به جذب سرمایه بیرونی دارند، یک زیرمجموعه «سود محدود» (Capped-Profit) ایجاد کردند که همچنان تحت کنترل نهاد غیرانتفاعی اصلی بود. ساختاری ترکیبی که به شرکت اجازه داد طی سالها بیش از ۶۰ میلیارد دلار سرمایه جذب کند و به یکی از باارزشترین استارتاپهای تاریخ بدل شود. سم آلتمن، مدیرعامل OpenAI، در سال ۲۰۲۳ در شهادت خود در کنگره گفت که این ساختار «اطمینان میدهد تمرکز ما بر مأموریت بلندمدت باقی بماند».
اما در دسامبر ۲۰۲۴، OpenAI پیشنهاد داد آن ساختار منحصربهفرد را منحل و زیرمجموعه سود محدود خود را به یک شرکت منافع عمومی (Public Benefit Corporation) تبدیل کند که کنترل عملیات و فعالیتهای تجاری OpenAI را به دست میگیرد. نهاد غیرانتفاعی اصلی با واگذاری کنترل مستقیم خود، در عوض از طریق مالکیت سهم قابلتوجهی در شرکت جدید، به یک بنیاد ثروتمند تبدیل میشود؛ بنیادی که رهبری مستقل خود را برای حمایت و اجرای پروژههای خیریه در زمینههایی چون علم و آموزش به کار خواهد گرفت.
OpenAI میگوید این ساختار جدید به آنها اجازه میدهد «سرمایه موردنیاز خود را با شرایط متعارف مشابه سایر فعالان این حوزه جذب کنند.» در واقع، نیاز به چنین شرایطی از پیش در قراردادهای اخیر گنجانده شده است که اگر این تغییر ساختار تا پایان ۲۰۲۵ اجرا نشود؛ سرمایهگذاران در آخرین دور جذب سرمایه ۴۰ میلیارددلاری OpenAI که در مارس ۲۰۲۵ نهایی شد، میتوانند نیمی از آن مبلغ را باز پس گیرند.
یک سخنگوی OpenAI در ایمیلی به Time گفت: «هیئتمدیره ما کاملاً روشن کرده است که نهاد غیرانتفاعی ما تقویت خواهد شد و هرگونه تغییر در ساختار موجود تنها در خدمت اطمینان از بهرهمندی عمومی گسترده از هوش مصنوعی خواهد بود. شرکت سودمحور ما به شکل یک شرکت منافع عمومی اداره خواهد شد، مشابه چند آزمایشگاه دیگر از جمله Anthropic و xAI با این تفاوت که آنها از یک نهاد غیرانتفاعی پشتیبانی نمیکنند. این ساختار تضمین میکند که با رشد شرکت سودمحور، نهاد غیرانتفاعی نیز همزمان رشد کند و ما بتوانیم مأموریت خود را محقق کنیم.» بر اساس ساختار جدید، اعضای هیئتمدیره همچنان از نظر قانونی موظف خواهند بود مأموریت اولیه OpenAI را در نظر بگیرند، هرچند این مأموریت در اولویت پایینتری نسبت به سودآوری قرار میگیرد.
«اگر OpenAI بخواهد رقابتپذیری را بر مأموریت اصلیاش مقدم بداند، این دقیقاً همان مشکلی است که ساختار اولیهشان برای جلوگیری از آن طراحی شده بود.»
سانی گاندی، معاون امور سیاسی Encode Justice
«استوارت راسل» (Stuart Russell)، یکی از امضاکنندگان نامه و استاد علوم کامپیوتر دانشگاه برکلی که نویسنده مشترک کتاب درسی استاندارد این حوزه است به TIME میگوید: «نهاد غیرانتفاعی در حال حاضر اختیار دارد درصورتیکه تشخیص دهد شرکت از مأموریت OpenAI منحرف شده، فعالیت آن را متوقف کند. میتوانید آن را مانند یک کلید خاموشکننده تصور کنید. اساساً آنها در حال پیشنهاد حذف این کلید هستند.»
«سانی گاندی» (Sunny Gandhi)، معاون امور سیاسی گروه کنشگری جوانان Encode Justice و از امضاکنندگان نامه میگوید این که رقبایی مانند Anthropic و xAI سودمحور هستند، بیربط است: «این شرایط مثل این است که از یک سازمان حفاظت محیطزیست بپرسید چرا تبدیل به شرکت چوببری نمیشود فقط چون بقیه شرکتهای چوببری سود میبرند.» گاندی اضافه میکند: «فکر میکنم عالی بود اگر xAI و Anthropic هم غیرانتفاعی بودند، اما نیستند. اگر OpenAI بخواهد رقابتپذیری را بر مأموریت اصلیاش مقدم بداند، این دقیقاً همان مشکلی است که ساختار اولیهشان برای جلوگیری از آن طراحی شده بود.»
هدفگیری «راب بونتا» (Rob Bonta) دادستان کل کالیفرنیا و «کتی جنینگز» (Kathy Jennings) دادستان کل دلاویر، اقدامی حسابشده بود. در مارس ۲۰۲۵، ایلان ماسک در تلاش برای دریافت حکم اولیه فوری برای جلوگیری از تبدیلOpenAI شکست خورد، اما تصمیم دادگاه عمدتاً به دلیل جایگاه حقوقی مشکوک ماسک در پرونده بود، نه به دلیل غیرقانونی بودن این تغییر ساختار. قاضی بااینحال اشاره کرد که استدلال ماسک مبنی بر نقض منشور خیریهOpenAI درخور بررسی بیشتر است و رسیدگی نهایی را به پاییز ۲۰۲۵ موکول کرد.
اما برخلاف ماسک، بونتا و جنینگز از منظر قانونی ذینفع مستقیم در این پرونده هستند. دفتر بونتا پیوسته در حال بررسی برنامههایOpenAI است و جنینگز نیز پیشتر گفته بود که قصد دارد هرگونه تغییر ساختاری را با دقت بررسی کند. هیچکدام از آنها به درخواست TIME برای اظهارنظر درباره این نامه پاسخ ندادهاند.
بااینحال، نحوه اقدام آنها میتواند تعیینکننده باشد و نشان دهد که آیا ساختارهای حاکمیتی شرکتها که برای حفظ ارزشهای آرمانی طراحی شدهاند میتوانند در برابر نیروی جاذبه مالی تب طلایی هوش مصنوعی مقاومت کنند یا سرانجام زیر بار آن فرومیریزند.
